ميزنفت/ تناقضهای جدی وزیر نفت درباره واردات گاز از ترکمنستان حالا شرایط را برای شخص وزیر نفت سخت کرده است؛ حالا زنگنه و مدیرانش دست به آسمان بلند میکنند که هوا سرد نشود که اگر بشود کشور در یک بحران جدی فرو خواهد رفت.
از چند سال پیش بود گه ترکمنستان خواستار افزایش قیمت گاز صادراتی خود به ایران شد که مورد موافقت قرار گرفت ولی وزیر نفت برای پرداخت این مبلغ گفت که 1.8 میلیارد دلار مورد ادعای ترکمنستان در قالب صدور خدمات فنی و مهندسی انجام میپذیرد. وی در سال 94 گفته بود که واردات گاز از ترکمنستان نیاز کشور نیست و ایران به حدی از توان تولید گاز دست یافته است که میتواند گاز خود را تامین کند و اگر از ترکمنستان گازی دریافت میشود بدلیل پیوندهای سیاسی و روابط دیپلماتیک میان این دو کشور است.
در واقع زنگنه معتقد است ایران به ترکمنها لطف دارد که از آنها گاز خریداری میکند. او همچنین پذیرفته بود که ایران به ترکمنستان بدهکار است و برای پرداخت بدهی خود روشهایی را در نظر گرفته است. ترکمنها یکبار در سرمای بی سابقه سال 86 گاز را روی ایران قطع کردند که با رایزنیهای انجام شده این گاز وصل شد و مرحوم کردان٬ قائم مقام وقت وزیر نفت طی سفری به عشق آباد با آنها وارد مذاکره شد و توانست گاز را وصل کند. از آن روزها 9 سال میگذرد و باز هم ترکمنها با شیوه همیشگی خود میزان صادرات خود به ایران را به 2 میلیون متر مکعب کاهش دادند. مدیرعامل شرکت ملی گاز ایران به همراه کارشناسان امور بین الملل به عشق آباد سفر کردند تا آنها را متقاعد کنند گاز وصل شود.
*بازگشت از پای هواپیما
عراقی به عشق آباد رفت و جلسات فشرده ای را با شرکت ترکمن گاز برگزار کرد. سرانجام مذاکرات و رایزنیها به این نقطه رسید که اگر ایران بدهی معوق خود را پرداخت کند آنها گاز را وصل میکنند و در صورت عدم پرداختی٬ گاز قطع میشود.
بهانه گیریهای ترکمنها تمامی نداشت تا اینکه عراقی با نظر وزیر نفت تصمیم میگیرد به ایران باز گردد ولی قرار شد تیم مذاکره کننده در عشق آباد مشغول مذاکره باشند.
رسانههای همسو با وزارت نفت در فضای مجازی نوشتند که ایران به ترکمنستان باج نداد و عراقی به فرودگاه رفته است. اندکی بعد خبر تکمیلی با تلفیقی از قهرمان سازی اعلام شد که موضع قدرتمندانه ایران٬ موجب شد تا ترکمنها به پای هواپیمای عراقی رفته و با خواهش و تمنا از او بخواهند به جلسات ادامه دهد. در نهایت هم اینگونه گفته شد که تفاهم حاصل شد و متن تفاهمنامه باید به امضای رئیس جمهور ترکمنستان برسد.
وزیرنفت حالا ظهور و اعلام کرد که
متن این تفاهمنامه به امضای رئیس جمهور این کشور رسیده و مشکل واردات گاز از ترکمنستان حل شد. فردای آن روز برخی رسانهها با تمجید از قدرت دیپلماسی وزارت نفت٬ به این موفقیت ساختگی لقب
«برجام گازی» دادند و از زنگنه بعنوان یک قهرمان٬ بت ساختند. مدیرعامل شرکت ملی گاز هم مصاحبه کرد و گفت طبق توافقات صورت گرفته دیگر مشکلی در این باره وجود ندارد و ترکمنستان تا 5 سال آینده به ایران گاز صادر میکند.
*قطع گاز
وقتی گفته شد مشکلی از بابت گاز ترکمنستان وجود ندارد شرکت ملی گاز آنرا اعلام رسمی کرد ولی در بخشی از توضیحات خود اینچنین نوشت:
«تفاهم با ترکمنستان امضا شده است ولی مردم همچنان در مصرف گاز صرفه جویی کنند.» این جمله نشان داد هنوز نگرانیهایی وجود دارد و نمیتوان به این تفاهم امیدوار بود تا آنکه ترکمنها در یک تصمیم سریع و متناقض با تفاهم خود٬ تصمیم گرفتند گاز را قطع کنند و به تعطیلات بروند. شرکت ملی گاز هم بیانیه داد و نوشت:
« آنها فلکه را بستهاند و همه این بی عهدیها و زیاده خواهی آنها تقصیر دولت قبل است!»
اینکه ترکمنها بدعهدی کرده اند و باید تاوان این بی وفایی را بدهند به کنار اما پرسش اصلی این است که
چه اتفاقی رخ میدهد که تفاهم با ترکمنها به نام «دیپلماسی گازی» نوشته می شود ولی شکست در آن به معنای خرابکاری دولت قبل است؟ شخص وزیر نفت با حمایت از واردات گاز از این کشور گفته بود این واردات در راستای تعاملات منطقه ای است ولی چرا گفته نمیشود اگر این واردات در خدمت چنین هدفی است چرا ترکمنها به زیر میز میزنند؟ دقیقا چه اتفاقی رخ داده است؟
*لاهه و شکایت گازی
زمانی که عراقی در ترکمنستان به سر میبرد گزارش داده شد در صورت عدم توافق دو کشور٬ ایران میتواند با شکایت از این کشور جریمه هنگفتی را از ترکمنستان دریافت کند؛ این بدین معناست که قدرت چانه زنی ما بیشتر از ترکمنها بود و به همین دلیل آنها کوتاه آمدند. درباره اینکه چنین موضوعی واقعیت داشته باشد یا خیر اطلاعات و جزئیات قرارداد گویای زوایای دیده نشده است ولی قطعا در صورت شکایت گازی دو طرف میتوان به حقانیت هر یک از طرفها پی برد.
وزارت نفت معتقد است آنها بدعهدی کردند و باید برای این خطا تاوان بدهند اما پرسش مهم این است که دلیل قطع گاز چه بود؟ شاید شرکت ملی گاز ایران تعهداتی به ترکمنها داده است و بعد آنرا فراموش کرده است. جزئیات روشنی درباره روند مذاکرات و محتوای تفاهمنامه گفته نشده است و کمتر کسی میداند که در جریان مذاکرات چه قول و قراری گذاشته شده است.
طرف مقابل بد عهدی کرده است و شرکت ملی گاز ایران این بداخلاقی را به حساب دولت قبل نوشته است. آنها میگویند در دولت قبل توافق شده است قیمت گاز صادراتی به ایران 9 برابر شود و این دولت زیر بار آن نمیرود در حالیکه وزیر نفت رسما آن را پذیرفته و اعلام کرده است این بدهی پرداخت میشود.
کسانی که تفاهم هفته گذشته را برجام گازی نامیدند و سعی کردند این مهم را قدرت شخصی زنگنه بدانند حالا زمین را عوض کرده و با متهم کردن دولت قبل٬ بدعهدی ترکمنستان را بهانه کم کاری وزارت نفت کرده و از مردم میخواهند در مصرف گاز صرفه جویی کنند. دولت وارد چهارمین سال فعالیت خود شده است و همچنان گویا در ماههای نخست استقرار خود بسر میبرد که آدرس کم کاری خود را به دولت قبل مربوط میکند.
کسی به این وعده زنگنه اشارهای نمیکند که زنگنه در تاریخ 20 مرداد 94 رسما اعلام کرده بود ایران تا پایان آن سال از واردات گاز ترکمنستان بی نیاز میشود. وزیر نفت در آن روز گفته بود: اگرچه ایران به گاز ترکمنستان نیاز ندارد اما روابط اقتصادی و سیاسی با این کشور برای ایران بسیار مهم و ارتباط با این کشور استراتژیک است. با توجه به مشکل تحریم و انتقال پول تصمیم گرفته شد طلب این کشور در قالب صدور کالا و خدمات مهندسی پرداخته شود که روش خوبی برای پرداخت مطالبات ترکمنستان است.
این سخنان وزیر نفت به معنای آن است که وزارت نفت هنوز با مفهوم «روابط استراتژیک» آشنا نیست و نمیداند در این رابطه استراتژیک این اختلافات منجر به بروز چنین شرایطی نمیشود. به هر حال قطع گاز در فصل زمستان برای کشور پرهزینه است و این دره بزرگ٬ نتیجه اهمال و قهرمان سازیهای سطحی است که شرکت ملی گاز میخواهد آنرا با دعوت مردم برای صرفه جویی کم رنگ کند
.نه وعدههای زنگنه برای خودکفایی در تامین نیازهای گازی کشور به سرانجامی رسید و نه داستان دلخوش کردنهای بیجا نسبت به روابط استراتژیک تمامی دارد.
دست به دعا بلند کردن خیلی بهتر از دست در جیب مردم کردن و گاز را به 4 برابر قیمت خریدن همچون دولت قبل است. عزیز دل