شرکتهای خصوصی که در شرایط کنونی در بخش حفاری مشغول به کار هستند، صرفا با دیدگاه تجاری فعالیت نمیکنند، زيرا اگر به دنبال درآمد بودند، بازارهای كمدردسرتر و سادهتری همچون مسکن را انتخاب میکردند، از اين رو باید از آنها حمایت کرد.
امیرحسین هاشمی جاوید/ سید مصطفی خویی رئیس هیئت مدیره شرکت انرژی دانا معتقد است سرمایه و نقدینگی نقطه ابتدایی فعالیتهای حفاری است. او بر این باور است که حفارمردان ایرانی جزو بهترین حفاران جهان به شمار ميروند. این مدیر آذری زبان با سابقه طولانی در صنعت نفت ایران و آشنایی به نقاط قوت و ضعف صنعت حفاری ایران در این گفت وگوی کوتاه، مشکلات امروز صنعت حفاری و راهکارهای برونرفت از آن را شرح ميدهد و در پایان، بهرهگیری کامل از ظرفیت شرکتهای ایرانی متخصص و حمایت از آنها را ضروری میخواند.
*برای ارزیابی موفقیت یا عدم موفقیت صنعت حفاری شاخصهای متعددی دخیل است، اما آیا بهطور کلي این صنعت در ايران عمکلرد خوبی از خود به جای گذاشته است؟
برای بررسی این موضوع باید به شرایط توجه داشت؛ برای تشریح این شرایط باید صنعت نفت را از بالادست تا پاییندست یک زنجیره دید که در رأس این زنجیره، توسعه میادین نفت و گاز قرار دارد. اظهر من الشمس است که توسعه میادین نفتی کشور بهویژه میادین مشترک در وضعیت بسیار بدی قرار گرفتهاند که در این میان ضعفهای حفاری بیشتر از گذشته خود را نمایان کرده است.
در هشت سال اخیر، شرکتهای حفاری جهان مانند شلمبرژه، بيكر، هاليبرتون و... كه بزرگان خدمات حفاري در دنيا هستند، از ایران رفتهاند و سالهاست خدماتی به نفت ایران نمیدهند، از اين رو عقبافتادگی در پروژههای توسعهای فارغ از مسائل تحریمها و سوء مدیریت، گریبان کشور را گرفته است که در حوزه حفاری، تجهیزاتی كه براي سر چاهها و درون چاهها لازم است با دردسر زيادي و با كيفيت پايين تهيه شدهاند و آنها به كار گرفتهايم.
اما با اين حال ايرانيها در صنعت حفاري بد كار نميكنند. صنعت حفاري ايران از لحاظ نيروي انساني در وضعیت مطلوبی قرار دارد و به نوعی هم به دانش روز دسترسی داشته است. نقطه قوت حفاری ایرانی، نيروي انساني باتجربه و ماهر است، وليكن بسیاری از آنان در شركتهاي خارجي جذب شدهاند و كار مي كنند. در مجموع باید گفت وضعیت حفاری ایران در جایگاه قابل قبولی قرار دارد، به ویژه در بخش نیروی انسانی.
*کارشناسان حفاری میگویند رابطه درستی میان کارفرمایان و پیمانکاران در اين بخش وجود ندارد، چرا این رابطه در شکل صحیح خود قرار نگرفته است؟
در روابط كارفرما و پيمانكار، مشكلي اصلي اين است كه به واسطه تحريمها هماكنون پيمانكار توانمند خارجي در صنعت نفت كار نميكند و بهناچار پيمانكاران ايراني بيشتر از تجهيزات چيني در پروژهها استفاده ميكنند و به تكنولوژي خوب دسترسي ندارند. در شرایطی که تعداد پیمانکاران اندک است، فضای رقابتی به یک «خاطره» تبديل میشود و در نهایت کيفیت کاهش و قیمت تمام شده پروژه افزایش مییابد.
مثلا قيمت نمودارگيري در ايران را با ديگر كشورهاي منطقه مقايسه كنيد. حتي شركت ملي حفاري ايران كه دولتي و زيرمجموعه شركت ملي نفت ايران است وقتي ميخواهد به شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب خدمات نمودارگيري ارائه كند، قيمتش بالاست، در حالي كه همين شركت آمريكايي شلمبرژه كه غول نمودارگيري در دنياست و اصلا نمودارگيري با نام او پيوند خورده است، 80 كيلومتر آن سوتر در عراق نمودارگيري را با پيشرفتهترين تجهيزات و وسايل ارزانتر از ملي حفاري انجام ميدهد. البته اين را هم در نظر داشته باشيد كه سرويس كمپانيها در ارائه خدمات به كشورهاي مختلف سياستهايي دارند كه مثلا به چه كشوري به چه قيمت و با چه كيفيتي خدمات بدهند.
*یعنی فضا انحصاری است؟
تا حدودی، مثالش هم مانند صنعت خودروسازي در ايران است که بعضي شركتها در اين بخش بهطور انحصاری در بازار خودرو يكهتازي ميكنند و مردم ناگزيرند محصول اين كارخانه را به هر قيمتي بخرند.
*برخی منتقدان بر این باورند که عملکرد شرکتهای حفاری در ایران از استانداردهای بینالمللی در این حوزه فاصله دارد، شما هم بر این باورید؟
خير، اصلا منصفانه نيست. بنده دقيقا از وضعيت حفاري در صنعت نفت در ايران و خارج از ايران اطلاع دارم؛ جايي كه شركتهاي بزرگ بينالمللي كار ميكنند و از حفاري در عراق و از فعاليت شركتهاي چيني كه در آزادگان كار كردهاند، خبر دارم. وضعيت عملكرد شركتهاي ايراني در حفاري اين طور نيست كه از شاخصهاي بينالمللي دور باشند. شايد در بعضي از شركتهاي دولتي كيفيت كار پايين باشد،اما منصفانه نيست كه كل عملكرد آنها را زير سئوال ببرند.
*در طول يك دهه گذشته، شرکتهای حفاری متعددي تأسيس شدهاند كه به نظر ميرسد تنها معدودي از آنها در مسیر حقیقی دکلداری و ارائه خدمات جانبی مناسب صنعت حفاری قرار گرفتهاند. نظر شما چيست؟
در سالهاي گذشته برخي از شركتهاي نفتي، بانكها و شركتهاي سرمايهگذاري، دكل وارد كردند و دكلدار شدند. بايد در نظر داشت كه خريد دكل و برخوردار شدن از دستگاه حفاري ملكي تنها يك بخش از حفاري است. بايد ديد كه آيا در ارائه خدمات 12 گانه حفاری مانند لولهگذاري، سيمانكاري، ساخت گل و گلشناسي و... شركتي وجود دارد كه بتواند بهطور كامل و بر اساس آخرين استانداردهاي روز و يا حتي چند پله پايينتر از آن ارائه كند.
آيا شما در حال حاضر شركتي را ميتوانيد معرفي كنيد كه بتواند نمودارگيري كامل (LWE) را ارائه كند. الان در ايران فقط چينيها هستند كه خدمات نمودارگيري آنها كامل و با كيفيت نيست.
*به نظر شما یک شرکت حفاری متخصص و توانمند که دکلداری را بر اساس اصول و قواعد علمی انجام میدهد، چه ویژگیهایی باید داشته باشد؟
دكل داري الزامهاي خاص خود را دارد. وقتي مثلا يك ماشين داريد به سيستمهايي براي تعمير و حفظ و نگهداري آن نياز داريد كه در باره دكلهاي حفاري هم صدق ميكند؛ افزونبر آن گروهي را ميخواهيد كه شامل حفار ماهر، كمپاني من خوب، گلشناس متخصص و... باشد.
*الزامهاي يك صنعت حفاري قوي و پويا چيست؟ آيا نيروي انسانی بر دانش و تکنولوژی ارجحيت دارد؟
به عوامل نيروي انساني و تكنولوژي بايد سرمايه و مديريت را هم اضافه كنيد؛ ابتدا بايد پول باشد، اگر نيروي انساني باشد و تكنولوژيهاي برتر نداشته باشيد، كيفيت كار پايين ميآيد. اگر تكنولوژي داشته باشيد، مدير خوب هم داشته باشيد، ميتوان نيروي انساني را همچون ديگر كشورهاي نفتخيز منطقه از شركتهاي معتبر بينالمللي صاحب دانش و متخصص وارد كرد.
*پس از نظر شما اولويت در اين بخش به ترتيب با سرمايه، مديريت خوب، تكنولوژي و سپس نيروي انساني است؟
بله دقيقا. در عين حال نيروي انساني توانمند و مديريت خوب هم كه بخشي از آن است، در اين فرآيند جايگاه ويژهاي دارند.
*ارزيابي شما از توان شركتهاي حفاري فعال در بخش خصوصي ایران چيست؟
به عقیده من، فعالیت شركتهايي با توان و سرمايه بخش خصوصي تأسيس شدهاند و در حال فعالیت در کشور هستند، صرفا با انگيزههاي تجاري و كسب سود نبوده است، زيرا در اين صورت ميتوانستند اين سرمايهگذاري را در بخشهاي پربازده ديگري همچون ساخت و ساز مسكن و... داشته باشند و با زحمت و دردسر بسيار كمتري به سود برسند.
اين شركتها تأمین گوشهاي از نیازهای کشور را بر عهده گرفتهاند و در اين شرايط دشوار، سعی در شتابدهی به چرخ توسعه کشور دارند. در بدبینانهترین حالت، حداقل عملکرد این شرکتها کمک به اشتغالزايي و زمين نماندن كارهاي توسعهاي در صنعت نفت است که در اين وضعيت محدوديتهاي سخت، كار حفاري در صنعت نفت را به گونهاي پيش ميبرند که جای حمایت از آنها را بيش از پيش ضروري میکند.