۰
حسنتاش مطرح کرد:

درآمد 75 میلیاردی قطر از لایه نفتی

گزارشات نشان ميدهد كه تا پنج سال پيش حدود 160 چاه در اين ميدان حفر شده است كه 131 مورد آن چاه‌هاي توليدي و يا براي تزريق آب به منظور فشار افزائي است وبقيه چاه‌هاي اكتشافي و غيره.
درآمد 75 میلیاردی قطر از لایه نفتی
به گزارش ميزنفت ٬ سید غلامحسین حسنتاش در جدیدترین یادداشت خود که در وبلاگش منتشر کرده است به موضوع لایه نفتی پارس جنوبی پرداخته است. در این نوشته آمده است:

در يكي از جلساتي كه در سال 89 در آن شركت داشتم در مورد ميدان نفتي مشترك  ميان ايران و قطر مطلبي مطرح شد كه بسيار نگران كننده بود. يكي از همكاران حاضر در جلسه گزارش كردند كه كشور قطر همكنون روزانه 450 هزار بشكه از اين ميدان مشترك كه ما آن را  بعنوان لايه نفتي پارس‌جنوبي مي‌شناسيم نفت توليد مي‌كند. با وجود اينكه به دقت و ذكاوت آن همكار عزيز اعتماد داشتم در صحت اين مطلب ترديد كردم و شايد اين ترديد بيشتر به اين دليل بود كه دلم نمي‌خواست اين مسئله را باور كنم كه كشور رقيب، حدود نيمي از كل نفت توليدي خود را از ميدان مشترك با ما توليد كند و ما هيچ توليدي از اين ميدان نداشته باشيم. همين ترديد باعث شد بررسي دقيقتري را انجام دهم كه نتيجه آن تائيد اين گزارش بود.

نگراني تاخير تاريخي و مقداريِ كشور ما  در  برداشت از لايه گازي‌ پارس‌جنوبي هميشه آزار دهنده بوده است و كم و بيش همه از آن مطلعند، اما در اين مورد متاسفانه غفلت بسيار بيشتري وجود دارد.

كشور ما حدود  28  ميدان مشترك هيدروكربني با هفت كشور همسايه دارد كه متاسفانه در اغلب مياديني كه مورد بهره‌برداري قرارگرفته است از رقبا عقب هستيم اما وضعيت ما در ميادين مشترك با قطر از همه بدتر است. در لايه گازي پارس‌جنوبي، كشور قطر حدود 11 سال از ما زودتر آغاز به بهره‌برداري نموده است و همكنون نيز بسيار بيشتر (حدود 80درصد بيشتر) از ما توليد مي‌نمايد اما در مورد لايه نفتي وضع بسيار بدتر است.

در سمت قطر، لايه نفتي پارس‌جنوبي بنام ميدان نفتي الشاهين شناخته مي‌شود. كه در نقشه زير كه توسط قطري‌ها يا شركت‌هاي طرف قراردادشان منتشر شده با رنگ قرمز بصورت بزرگترين ميدان نفتي قطر خود را نشان مي‌دهد.

همانگونه كه ملاحظه مي‌شود قطري‌ها مرز شمالي نقشه اين ميدان را در حاشيه مرز ميان دو كشور بريده‌اند. در صورتي‌كه مطالعات نشان ميدهد كه اين ميدان در آبهاي ايران ادامه دارد و توسعه ميدان نيز در دستور كار شركت نفت و گاز پارس و پيمانكار آن شركت پتروايران بوده است كه هنوز به توليد نرسيده است. بديهي است كه هر ميزان توليد بيشتر كشور رقيب در ميادين مشترك، ما را براي هميشه از سهم خود محروم مي‌نمايد، مگر اينكه تا فرصت از دست نرفته است، به چنان ميزاني از توليد برسيم و يا ميزان توليدمان چنان از رقيب سبقت گيرد كه تاخير تاريخي را هم جبران كنيم.
 


قطر مطالعات اكتشافي اين ميدان را در سال 1992 با كمك شركت نفتي Maersk به پايان رساند و در سال 1994 توليد از آن را آغاز نمود و از آن پس مرتبا طرح‌هاي افزايش توليد را بر روي آن پياده نموده است بطوري كه در سال 2010 توليد آن به 450 هزار بشكه رسيده و بر اساس برنامه پيش‌بيني شده و قرارداد منعقده با شركت قديم‌الذكر، قرار بوده است كه ظرفيت توليد اين ميدان به 525 هزار بشكه در روز نفت‌خام به همراه با 83500 مترمكعب در روز گاز همراه نفت برسيد.

گزارشات نشان ميدهد كه تا پنج سال پيش حدود 160 چاه در اين ميدان حفر شده است كه 131 مورد آن چاه‌هاي توليدي و يا براي تزريق آب به منظور فشار افزائي است وبقيه چاه‌هاي اكتشافي و غيره.

شركت Maresk  از پيشرفته‌ترين فناوري‌ها و خصوصا از فناوري حفاري افقي، براي توليد از اين ميدان استفاده نموده است. گزارشات نشان مي‌دهد كه طولاني‌ترين چاه نفت جهان در اين ميدان حفر شده كه كل طول آن حدود 12 كيلومتر است كه بيش‌از 10 كيلومتر آن افقي است. بايد توجه داشت كه با استفاده از فناوري حفاري افقي احتمال اينكه قطري‌ها در داخل لايه نفتي به سمت ايران نيز نفوذ كرده باشند وجود دارد كه متاسفانه به هيچ وجه قابل رصد كردن نيست مگر اينكه بطور بسيار تصادفي يك چاه نفتي ايران با چاه قطري برخورد پيدا كند كه آنهم در شرايطي كه فعاليت در اين سمت متوقف يا بسيار محدود مي‌باشد، احتمال آن بسيار كم است. شايد اگر ايران متقابلا فعاليت گسترده‌اي در اين ميدان داشت امكان چنين اقداماتي براي رقيب بسيار محدودتر مي‌شد.

همچنين قطر از بزرگترين تجهيرات بهره‌برداري شناور موسوم به FPSO در اين ميدان بهره‌گرفته است. ميزان و گستردگي فعاليت كشور قطر در اين ميدان مسئوليت خطيري را براي دولت مردان ما و خصوصا مديران صنعت‌نفت كشور بوجود مي‌آورد كه تا نفت ميدان تخليه نشده است و ايران براي هميشه از سهم خود در اين ميدان محروم نشده است بايد كاري كرد.

به استناد وب‌سايت شركت مرسك در بهمن‌ماه 1394 حدود 40درصد از كل توليد نفت قطر تنها مربوط اين ميدان است و از آنجا كه براساس گزارش ماهانه (ژانويه 2016) دبيرخانه اوپك توليد نفت‌خام قطر در ماه دسامبر 2015 حدود  674 هزار بشكه در روز بوده است بنابراين روزانه حدود 270هزار بشكه توليد اين ميدان است به گفته اين وب‌سايت  تا كنون وظرف بيست سال 1.5 ميليارد بشكه از اين ميدان استخراج شده است. با توجه به اين كه متوسط قيمت نفت در اين بيست سال بيش از 50 دلار در بشكه بوده است دولت قطر حداقل 75 ميليارد دلار از اين ميدان عايدي داشته است.

آيا نفتي از اين ميدان عايد ايران خواهد شد؟ چه ميزان از تاخير در بهره‌برداري از اين ميدان به لحاظ تحريم‌ها بوده است؟ به راستي خسارت تحريم‌ها چه ميزان است؟ آيا توسعه هيچك از ميادين نفت ديگر ما به اندازه اين ميدان اولويت دارد؟ آيا نيازهاي لازم براي توسعه اين ميدان مشترك دريائي با لايه سخت ، با نياز توسعه مثلا يك ميدان مستقل واقع در خشكي با ضخامت لايه زياد و با تخلخل و تراوائي مناسب، يكسان است؟
سه شنبه ۱۳ بهمن ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۱۲
کد مطلب: 11833
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *