۰
۱
در عمق نشست الجزایر

ایران سکوت کرد٬ اوپک احیا شد

این همان بزنگاهی است که می توان بهتر و عمیقتر به اشتباه وزارت نفت در نشست دوحه پی برد؛ اگر ایران در فروردین 95 مانند شهریور 95 سکوت پیشه می کرد بازی فریز زودتر از به سرانجام می رسید و خبری از شراکت لیبی و نیجریه نبود. تنها اقبال ایران در نشست الجزایر وضعیت بغرنج عربستان بود.
ایران سکوت کرد٬ اوپک احیا شد
وحید حاجی پور/ اوپک تصمیم گرفت تولید نفت خود را روی 32.5 میلیون بشکه ثابت نگه دارد؛ کاهش 750 هزار بشکه ای تولید این سازمان مورد توافق قرار گرفت تا این سازمان پس از 30 ماه اختلاف راضی به تصمیمی مهم شود.
 
کاهش قیمت نفت و سقوط آن از 30 ماه پیش آغاز شد و روند نزولی خود را به قیمت 25 دلار برای هر بشکه رساند؛ این قیمت موجب ایجاد بحران در اغلب کشورهای نفتی شد که در میان این کشورها روسیه٬ ونزوئلا و الجزایر بیشترین ضرر ار متحمل شدند٬ کما اینکه نروژی ها و عربستانی ها نیز بشرعت وارد بحران شدند.

از همان ایام زمزمه هایی برای کاهش تولید نفت توسط اوپک مطرح شد که عربستان مخالف سرسخت آن بود؛ سعودی ها بر این باور بودند که کاهش قیمت نفت برای غیراقتصادی کردن تولید شیل نفت در آمریکا ضروری است. بر اساس این استدلال٬ در صورت کاهش قیمت نفت به زیر 60 دلار تولید شیل نفت در آمریکا صرفه اقتصادی نخواهد داشت و تولید 4 میلیون بشکه ای آمریکا از این منابع به سمت کاهش سوق پیدا می کند.

چنین رویکردی اما مخالفان خود را داشت زیرا بیشتر کارشناسان این توجیه ال سعود را سیاسی دانسته و معتقد بودند عربستان برای فشار به ایران و روسیه کاهش قیمت نفت را انتخاب کرده است که البته در سال 1986 نیز تجربه آنرا داشت. در آن سال عربستان با هماهنگی آمریکا قیمت نفت را بشدت کاهش داد تا موجب کاهش درآمدهای نفتی ایران و تزلزل  پایه های اقتصادی شوروی شود.

به هر صورت عربستان باز هم همان نقش را ایفا کرد زیرا روسیه و ایران در جبهه سوریه کنترل اوضاع را در دست گرفته بودند و این همان نقطه ای بود که ریاض را مانند «گاوی در چینی فروشی» کرده بود. قیمت نفت که سقوط کرد فشار بسیاری به کشورهای غیرمتحد به آمریکا وارد شد که تنها ونزوئلا نتوانست در برابر آن مقاومت کند و در بحران کامل فرو رفت. هدف اصلی این سناریو٬ ایران و روسیه بودند که این دو کشور نیز با مدیریت کردن منابع و کاهش هزینه های جاری خود٬ اجازه خودنمایی بحران را ندادند. عربستان با چیدن چنین دامی برای تحقق اهداف سیاسی٬ خود در دام گرفتار شد و نارضایتی های عمومی و کاهش شدید درآمدهایش را یک خطر بزرگ دید لذا وقتی حرف از فریز نفتی شد به صورت غیر مستقیم از آن استقبال کرد.

روزهایی که بحث فریز نفتی با حضور ویژه مسکو داغ شد٬ ایران به برجام رسیده بود و قصد افزایش تولید و باز پس گیری سهم خود از بازار نفت را داشت. از سوی دیگر عربستان مهم ترین شرط خود را برای فریز نفت را حضور ایران معرفی کرد. وزارت نفت ایران در ابتدا نسبت به این شرط واکنش خاصی نشان نداد و مذاکرات وزیر نفت روسیه با زنگنه٬ وی را مجاب کرد تا پاسخ به این شرط را به کرملین واگذار کند اما وزیر نفت تاب نیاورد و در سلسله اشتباهات بزرگ و استراتژیک به پاسخ پرداخت. او سعودی ها را هدف گرفت و حتی اعلام کرد که مشکلی با نفت 20 دلاری نیز ندارد.

او بارها اعلام کرد در برنامه فریز نفتی شرکت نمی کند و حتی چند روز پیش از نشست دوحه٬ این طرح را طرحی «مسخره» خواند. این اظهار نظر در حالی مطرح شد که روسها در حال راضی کردن عربستان برای مستثنی کردن ایران از برنامه فریز نفت بودند بطوری که علی النعیمی وزیر سابق نفت سعودی ها رسما اعلام کرد که بدون حضور ایران نیز طرح فریز نفتی اجرا خواهد شد. اظهارات نسنجیده وزیر نفت موجب شد تا همه چیز به سیاست و لجاجت کشیده شود و محمد بن سلمان رسما اعلام کند اگر ایران تولید خود را در میزان فعلی ثابت نگه ندارد برنامه فریز نفتی اجرایی نمی شود. مسکو نتوانست عربستان را از موضع بن سلمان پایین بیاورد تا نشست دوحه شکست خورده و همه چیز به آینده موکول شود.

سعودی ها فریز نفتی را خراب کردند ولی با بازی خراب کنی وزارت نفت ایران٬ همه چیز به ضرر کشور تمام شد تا همه چیز پایان یابد. خوش شانسی بازار نفت آنجا بود که تولید نفت در نیجزیه٬ کانادا و چند کشور دیگر کاهش یافت تا قیمت ها طی چند ماه گذشته افزایش یابد با این وجود بهای بشکه های سیاه همچنان زیر 50 دلار بود.
 

*نشست الجزایر
در نشست دوحه قرار شده بود اجرایی شدن فریز نفتی برای چند ماه به تعویق بیفتد که در نهایت به نشست الجزایر موکول شد. در فاصله چند ماهه علی النعیمی وزیر نفت عربستان از کار برکنار شد و عربستان در وضعیت بدی قرار گرفت. نارضایتی های اجتماعی در شبه جزیره دردسر آفرین شد و بورس این کشور با آماری وحشتناک روبه رو شد و پادشاه این کشور حقوق وزرای خود را 20 درصد کاهش داد.

آل سعود با تولید 10.6 میلیون بشکه ای خود نتوانسته بود به اهداف سیاسی اش دست یابد و باید این تولید را حداقل 400 هزار بشکه کاهش می داد تا به نقطه تولید بهینه دست پیدا کند. مجموع همفکری های سعودی ها به اینحا ختم شد که آنها بیشتر از سایرین به فریز نفتی نیاز دارند. آنها به ایران پیام دادند بهتر است برای تعیین تکلیف پرونده فریز نفتی رو به روی هم بنشینند لذا در اوپک جلسات محرمانه ای میان این دو کشور تشکیل شد و عربستان خواستار توقف روند افزایش تولید نفت ایران شد تا آنها نیز روی 10.2 میلیون بشکه تولید را کاهش دهند.

این خواسته ریاض با مخالفت تهران رو به رو شد ولی برای نخستین بار٬ واکنش احساسی و سطحی از سوی ایران دیده نشد. این بار وزیر نفت تا روز برگزاری نشست الجزایر٬ سخنی نگفت و اظهار نظری نکرد تا فضا مبهم باقی بماند. این همان رویکردی بود که باید در نسشت دوحه پیش گرفته می شد ولی توجهی به مشاوره ها نشد. این مرتبه وزیر نفت برخورد بهتری در پیش گرفت و خواسته های خود را بجای رسانه ها٬ در نشست مطرح کرد.
 

*نقش روسیه چه بود؟
کرملین اوایل سال جاری نقش محوری را در فریز نفتی بر عهده داشت؛ آنها عربستان را راضی کرده بودند که بدون ایران فریز محقق شود و چراغ سبز ریاض را دریافت کرده بودند؛ مذاکرات مفصل نواک و النعیمی توافق مهمی را تا دو هفته مانده به نشست دوحه کار را تمام کرده بود که پالس های منفی ارسالی توسط ایران ریاض را بر سر لج آورد. و همه را شگفت زده کرد بویژه روس ها را.

این شگفتی به حدی بود که نواک با حمله به عربستان به حمایت از ایران پرداخت . اما اینبار مسکو بر خلاف نشست دوحه خود را محور فریزنفتی قرار نداده بود و وظیفه تثبیت تولید را به اوپک واگذار ولی از آن حمایت کرد. مردان یخی به طرفداری از ایران پرداختند و پوتین رسما اعلام کرد افزایش تولید نفت ایران حق طبیعی این کشور است. این اظهار نظر برای نخستین بار به طور رسمی اعلام می شد و باعث شد تا کشورهای همسو با روسیه نیز بر این مهم تاکید کنند تا عربستان در گوشه رینگ برود. ایران هم خوشبختانه سکوت پیشه کرد تا هجمه خوبی علیه عربستان شکل گیرد که اگر با اظهارات چند ماه پیش زنگنه همراه می شد٬ اوضاع کاملا تغییر می یافت.

تیم مشاوران زنگنه از او خواستند تا به هیچ عنوان وارد جنگ رسانه ای نشود و اشتباه بزرگ دوحه را تکرار نکند. از قضا وزیر نفت هم قبول کرد تا مجموع اتفاقات رخ داده در جهان نفت٬ موجب شود نشست الجزایر به نشستی مهم تبدیل شود؛ الجزایر همواره کشوری بوده است که اتفاقات مهم و تصمیمات اثرگذار اوپک در آن به اجماع رسیده بود و این بار هم با وجود پیش بینی های مختلف٬ آبستن رویدادی مهم شد.

عربستانی ها بیش از همه کشورهای عضو به فریز نفت نیاز داشتند لذا مانند علی النعیمی پذیرفتند بدون حضور ایران تولید نفت خود را ثابت کنند. قرار شد تولید نفت اوپک 750 هزار بشکه کاهش یابد ولی هنوز هیچ مکانیزمی برای کاهش آن وجود ندارد.

قرار است دو ماه دیگر این برنامه اجرایی شود و طی این مدت٬ کمیته ای در اوپک تشکیل شود و سهمیه کشورهای مختلف را تعیین کند ولی با توجه به اینکه کشورهای عضو هیچ تعهدی برای رعایت این سهمیه ندارند هنوز هم نمی توان به موفقیت آمیز بودن آن اطمینان داشت. طبق اساسنامه اوپک هیچ جریمه یا توبیخی برای کشورهای عضو متخطی از سهمیه و تصتیمات اوپک وجود ندارد و تاریخ اوپک نشان داده است که تولید بیشتر از سهمیه تعهد شده همواره وجود داشته است.

از سوی دیگر در صورت بازگشت تولید نفت لیبی و نیجریه به ظرفیت اوپک چه کشوری حاضر به کاهش تولید خود خواهد بود؛ضمن آنکه ایران نیز می خواهد تولید خود را تا چند ماه آینده از 3.6 میلیون بشکه به 4 میلیون بشکه برساند.
هرچند چنین ابهاماتی ممکن است مشکل آفرین است اما تصمیم مهم اوپک پایانی بود بر القائات رسانه های غربی مبنی بر پایان تاریخ مصرف اوپک. اوپک یکبار دیگر نشان داد اگر کشورهای عضو سیاسی کاری و مناظره های از راه دور را کنار بگذارند و در جلسات با یکدیگر به ارائه نظر و جمع بندی آنها بپردازند می توانند تصمیمات اثر بخشی اخذ کنند.

در این میان٬ عربستان بزرگترین بازنده لجات 2 سال اخیر اوپک بود؛ اوضاع وخیم اقتصادی این کشور سرانجام این کشور را از سیاسی کاری دور کرد تا وضعیت این کشور منجر به تصمیم پایانی نشست الجزایر شود. اگر وزیر نفت ایران پیش از نشست دوحه٬ همین رویکرد را در نظر می گرفت دیگر نیازی به نشست الجزایر نبود.
 

*امتیازی که از دست رفت
موضع ایران در نشست الجزایر موضعی عاقلانه و صحیح بود که اگر در نشست دوحه عملی می شد ظرفیت تولید اوپک با لیبی و نیجریه به شراکت نمی رسید. ۶ ماه پیش خبری از لیبی و نیجریه نبود و ایران تنها کشوری بود که خواستار رسیدن به ظرفیت تولیدی سابق خود بود ولی امروز لیبی و نیجریه هم به ایران اضافه شدند.

قطعا هیچ کس به مانند وزیر نفت ایران از مواضع خود در نشست دوحه و «جوک» و «مسخره» خواندن فریز نفتی پشیمان نیست. قرار است این سه کشور یاد شده از فریز مستثنی شوند٬ هم اکنون تولید نفت اوپک 33.2 میلیون بشکه است که اگر در بدبینانه ترین حالت تولید نفت لیبی٬ نیجریه و ایران به 600 هزار بشکه در روز برسد رقم تولید اوپک به 33.8 میلیون بشکه خواهد رسید. حالا سوال اینجاست که کدام کشورهای عضو اوپک حاضر به کاهش 1.2 میلیون بشکه هستند؟

این همان بزنگاهی است که می توان بهتر و عمیقتر به اشتباه وزارت نفت در نشست دوحه پی برد؛ اگر ایران در فروردین 95 مانند شهریور 95 سکوت پیشه می کرد بازی فریز زودتر از به سرانجام می رسید و خبری از شراکت لیبی و نیجریه نبود. تنها اقبال ایران در نشست الجزایر وضعیت بغرنج عربستان بود.
شنبه ۱۰ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۵۴
کد مطلب: 15001
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
با سلام
متاسفانه باز هم اظهار نظرهای مغرضانه
توافق الجزایر ربطی به سکوت ایران نداشت . عربستان به علت کاهش قیمتهای نفت با چالش جدی مواجه شده است . کاهش قیمتها در زمانی اتفاق می افتد که ریاض مجبور به اجرای برنامه اصلاحات اقتصادی است. در واقع عربستان هر چند دیر اما بالاخره به این نتیجه رسید که باید وزن سیاست را حد اقل در اوپک کم کند و به منافع اقتصادی هم فکر کند.
کاش در اظهار نظر هایمان قدری منصانه برخورد کنیم.