۰
بازی انرژی ایران و ترکیه

تغییر ریل از خلیج فارس به خزر

تغییر ریل از خلیج فارس به خزر
ميزنفت/ دو کشور غیر عرب و بزرگ ایران و ترکیه از منظر جغرافیایی و جمعیت زیاد، از اهمیت بالایی در این منطقه برخوردارند. از نگاه تاریخی، کاملا روشن است که این دو کشور دارای مشابهت ها و تفاوت های چشمگیری در حوزه های مذهب، هویت ملی، جمعیت، مسایل انرژی و ... بوده اند. هر دوی آنها دارای هویت ملی قدرتمند بوده و مهد تمدن های تاریخی متفاوتی بوده اند.

یکی از مهمترین تفاوت های قابل توجه آنها به سال 1979 میلادی و ظهور انقلاب اسلامی و ارایه دکترین ولایت فقیه در نظام حکومتی ایران باز می گردد. از سوی دیگر، ایران از دیرباز با اکثریت شیعه و ترکیه از اکثریت سنی برخوردار بوده است.

اما از منظر انرژی، این دو کشور تفاوت های زیادی دارند. در سال های اخیر، حوزه انرژی به عرصه رویارویی دو کشور تبدیل شده است. از سال های دهه 1990 میلادی که همکاری های دو کشور در بخش انرژی آغاز گردید، اختلاف نظرهای گسترده ایران و ترکیه وارد مرحله جدیدی شده است.

در سال 1996 میلادی، نجم الدین اربکان، رهبر وقت حزب رفاه در سفر به تهران، قرارداد 25 ساله ای را برای واردات گاز طبیعی از ایران امضا نمود. براساس مفاد این قرارداد، حجم گاز وارداتی از 4 میلیارد متر مکعب در سال 2002 میلادی به 10 میلیارد متر مکعب در سال 2007 میلادی افزایش می یافت. هرچند به دلایلی متفاوت نظیر مخالفت رهبران واشنگتن با وابستگی آنکارا به منابع انرژی تهران، حجم گاز خریداری شده از ایران هیچگاه از مرز 10 میلیارد متر مکعب در سال فراتر نرفت.

ما مي دانيم كه ذخایر هیدروکربوری تركيه نمی تواند نیاز داخلی و تقاضای انرژی این کشور را تامین نماید. بدین ترتیب، ترکیه وابستگی زیادی به واردات منابع انرژی دارد. و ساکنان شرق ترکیه و صنایع این منطقه، وابستگی زیادی به گاز وارداتی ایران دارند.

علاوه بر دو بخش نفت و گاز طبیعی، تجارت برق نیز برای دو طرف از اهمیت چشمگیری برخوردار است. دو کشور سال هاست که زیرساخت های شبکه برق خود را برای تجارت دوجانبه آماده نموده اند. براساس آمار رسمی منتشر شده، در سال ‎2014 میلادی، ایران 2252 گیگاوات ساعت برق به ترکیه صادر نموده كه این عدد برابر با 1.1 درصد برق مصرفی ترکیه در آن سال بوده است.

ما می دانیم که ترک ها به سرعت در حال ایجاد زیرساخت های واردات ال ان جی هستند. ساخت مخازن عظیم ذخیره سازی گاز در این کشور نشان می دهد رویای ایجاد یک اوکراین جدید دیگر در حال تحقق است. ساخت خط لوله ترنس آدریاتیک نیز که در سال 2018 میلادی افتتاح خواهد شد، یک گام دیگر برای تثبیت جایگاه آنکارا خواهد بود. در این پروژه 16 میلیارد متر مکعب گاز آذربایجان با عبور از گرجستان به خاک ترکیه می رسد.

فراموش نکنید که ترک ها امیدوارند تا در بخش ترانزیت برق نیز نقش آفرینی کنند. توسعه طرح های پتروشیمی و پالایشی در نزدیکی بازارهای جذاب اروپایی از دیگر اقدامات آنکارا در بازار انر‍ژي به حساب می آید.

در عین حال، توسعه انرژی های تجدیدپذیر بهبود کارایی مصرف انرژی همراه با تمرکز بر سرمایه گذاری در پژوهش و فناوری در صنعت انرژی‎ ‎از دیگر طرح های اولویت دار ترک ها محسوب می گردد.

ترک ها در سال آینده میلادی، دو شناور ذخیره سازی و تبدیل ال ان جی به گاز را با ظرفیت 30 میلیون متر مکعب در سال در آب های مدیترانه عملیاتی خواهند کرد. سه پروژه ذخیره سازی گاز در شمال مرمره و دریای مرده در آستانه تکمیل هستند.

وزیر انرژی ترکیه می گوید: راهبرد ما افزایش شفافیت رقابت پذیری حفظ منافع مشتریان و کمک به حفظ محیط زیست است. همچنين در 14 سال گذشته، 9.3 میلیارد دلار در بخش فعالیت های مرتبط با پژوهش و تولید انرژی سرمایه گذاری کرده ایم. تا پایان دهه کنونی نیز 867 میلیون دلار از منابع داخلی و 4.31 میلیارد دلار سرمایه گذاری خارجی در این بخش ها جذب خواهد شد.
نخستین چاه فراساحلی ترکیه در آب های دریای سیاه نیز در سال 2018 میلادی حفاری خواهد شد. هم اینک 33 درصد برق ترکیه از منابع تجدیدپذیر تامین می گردد.

آمارهاي رسمي نشان مي دهد تا پایان دهه کنونی میلادی، 33 هزارمگاوات انرژی برقابی، 10 هزار مگاوات انرژی بادی، یک هزار مگاوات انرژی زمین گرمایی، 3 هزار مگاوات انرژی خورشیدی و 700 مگاوات انرژی زیست توده به ظرفیت کنونی تولید تركيه افزوده می شود. در يك دهه اخير، 52 درصد سرمایه گذاری ترک ها در تولید برق در بخش انرژی های تجدیدپذیر بوده است. و آنان کاهش وابستگی به واردات انرژی و افزایش اتکا به منابع داخلی را یک ضرورت می دانند.

در نه ماه نخست سال جاری، ترک ها 19.5 میلیارد دلار برای واردات انرژی پرداخت نموده اند. عدد مشابه در سال های 2014 و 2015 میلادی 55 و 38 میلیارد دلار بوده ‏‎ ‎است.
اما حوزه انرژی به عنوان یکی از زمینه های همکاری دو کشور، عاملی برای رشد اقتصادی آنها بوده است. در مجموع، روابط دو طرف را می توان در چارچوب موارد زیر، بخش بندی نمود:

1- ترکیه به عنوان مسیر ترانزیت میان شمال و جنوب و شرق و غرب در حال نقش آفرینی است. دولت ترکیه توانسته است بن بست جغرافیایی و سکون دولت های دارای ذخایر چشمگیر فسیلی آسیای میانه را دگرگون نماید.  بدين ترتيب، این نقش راهبردی ترکیه می تواند راه صادرات نفت و گاز طبیعی ایران به بازارهای اروپایی را با عبور از ترکیه هموار نماید.

2- رشد چشمگیر وابستگی اروپا به منابع گاز طبیعی رهبران قاره سبز را وادار نموده تا منابع و صادرکنندگان جایگزین جدیدی بیابند تا وابستگی دیرپای آنان به گاز طبیعی صادراتی مسکو کاهش یابد. در این شرایط، غربی ها تمایل زیادی دارند کریدور گازی جنوبی که منابع گاز طبيعی آسیا را به اروپا پیوند می زند، به سرعت توسعه یابد. بدين ترتيب، ایرانی ها تمایل دارند تا منابع انرژی خود را با قیمت هایی رقابتی و جذاب، روانه قاره اروپا کنند. صدور گاز طبيعي به سوی بازارهای غربی و تا خاک اروپا، از سال ها پیش به یکی از آرزوهای مدیران صنعت نفت ایران تبدیل شده است. و این موضوع را باید یکی از دلایل تداوم حفظ روابط ایران و ترکیه، در سال های پرفراز و نشیب گذشته به شمار آورد.

3- در چند دهه گذشته، ترکیه یکی از مشتریان اصلی منابع نفت و گاز طبیعی ایران بوده است. هرچند چالش هایی نظیر امنیت، تحریم و اختلاف نظر بر سر قیمت های بالا، بر روابط دو طرف در حوزه انرژی سایه افکنده است.

4- همه ما می دانیم که ایران با وجود دارا بودن منابع عظیم گاز طبیعی، یک بازیگر مهم در تجارت جهاني این محصول محسوب نمی شود. ایرانی ها تنها به کشورهای ترکیه، ارمنستان و آذربایجان، گاز صادر می کنند و به هیچ وجه در بازارهای بین بین المللی انرژی، خواهان از دست رفتن مشتری قابل اتکایی همچون ترکیه، نیستند.

5- ایرانی ها از دیرباز امیدوارند تا در بخش صادرات ال ان جی فعالیت نمایند. هرچند آنان به دلیل تحریم های گسترده بین المللی، فاقد پایانه های صادرات، دانش فنی و تاسیسات پرهزينه و پيشرفته مایع سازی گاز طبیعی هستند. عدم دسترسی به منابع مالی خارجی نیز به انبوه مشکلات موجود، افزوده است. من معتقدم در شرایط کنونی، ترک ها می توانند منابع مالی لازم برای ایجاد زیرساخت های روزآمد و پیشرفته تولید و صادرات ال ان جی را برای ایرانی ها فراهم کنند.

6- در سال های اخیر، ترک ها سرمایه گذاری هنگفتی در کشورشان و براساس محصولات هيدروكربوري وارداتی از ایران انجام داده اند. این موضوع، یکی از دلایل حفظ تجارت دو طرف در بخش انرژی محسوب می شود. البته ایرانی ها با دارا بودن ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی، امیدوارند علاوه بر فروش این منابع به ترک ها، راه را برای تحقق آرزوی صدور نفت و گاز خود به دولت های اروپایی هموار کنند.دولت ترکیه به عنوان اقتصادی موفق، از تقاضایی پایدار در بخش انرژی سود می برد و امیدوار است تا منابع انرژی مصرفی خویش را متنوع کنند. این راهبرد به افزایش امنیت منابع عرضه و مصرف انرژی کمک می نماید. در شرایط کنونی، کارشناسان معتقدند بهبود روابط دو جانبه ایران و ترکیه می تواند به بالا رفتن امنیت انرژی غرب به ویژه با متنوع شدن منابع عرضه انرژی و افزایش تعداد کشورهای صادرکننده نفت و گاز طبیعی، کمک های شایانی نماید.
 

*فراز و نشیب های رقابت میان ایران و ترکیه
در قرن بیست و یکم، موضوع انرژی یکی از عوامل پدید آمدن رقابت ها و یا همکاری های بین المللی دولت ها می باشد. در بخش همکاری، دولت ها و ملت ها، خواهان روابط برد- برد در بخش تامین تقاضای داخلی و افزایش رشد اقتصادی با قراردادهای همکاری تجاری دوجانبه هستند.

در مقابل، در بخش رقابت، دولت ها خواهان به دست آوردن منابع پایدار انرژی مورد نیاز در بلندمدت هستند. کشورهای دارای ذخایر زیرزمینی هیدروکربوری با سرمایه گذاری گسترده و برنامه ریزی های کلان، امیدوارند با چینش همه مهره ها و بهره گیری از موقعیت ها و فرصت های پدید آمده، در این بازی بزرگ به بیشترین درآمدهای اقتصادی دست یابند.
روابط ایران و ترکیه یکی از مثال های روشن در این بخش است. و من معتقدم عدم تمایل ایران به بر هم زدن جایگاه راهبردی ژیوپلیتیکی و اقتصادی ترکیه به عنوان هاب انرژی قرار گرفته در دروازه های اروپا و در همسایگی دریای کاسپین، آسیای میانه و خلیج پارس را باید بر همین اساس، تفسیر نمود.

از سوی دیگر، این رقابت در پاره ای موارد و به ویژه با تداوم جنگ داخلی در سوریه، وارد مرحله جدیدی شده است.

این جنگ، میلیون ها آواره بر جای گذاشته و قدرت های جهانی و منطقه ای نظیر ایالات متحده، روسیه، ترکیه، ایران و عربستان سعودی با موضع گیری های متفاوت، شرایط پیچیده ای را به وجود آورده اند. از آغاز این بحران، رهبران روسیه و ایران، مهمترین حامیان دولت در حال فروپاشی بشار اسد بوده اند. در آن سوی میدان نبرد، ترکیه با مخالفان رژیم بشار اسد همراه شده است.
این موضع گیری های متضاد، به تضاد منافع دو طرف درگیر که قدرت های جهانی محسوب می شوند، منجر گرديده است.

به علاوه، پس از توافق هسته ای ایران در سال 2015 میلادی، ایرانی ها خواهان یافتن مسیرهای جایگزین صدور گاز طبیعی به بازارهای اروپایی و بدون وابستگی به ترک ها هستند. به هر حال، رهبران تهران به خوبی می دانند که یافتن مسیرهای دیگر، چندان آسان نیست. البته عده ای از کارشناسان معتقدند به دلیل منافع مشترک و راهبردی دیرپای سیاسی و اقتصادی تهران و مسکو، دو طرف چندان تمایلی به رقابت در بازارهای انرژی طرف دیگر ندارند. در شرایط کنونی، ایرانی ها از یک طرف بر مواضع ضدغربی خود و بدون توجه به آثار و پیامدهای آن پافشاری می کنند و در عین حال، در حال گسترش روابط دوجانبه خود با روسیه هستند.
به عنوان مثال، تهران و مسکو بارها مخالفت خود با پروژه های اکتشاف و تولید ذخایر عظیم نفت و گاز طبیعی قرار گرفته در اعماق بستر دریای کاسپین اعلام نموده اند. و این موضع گیری، از موانع حضور گسترده تر غول های نفتی در این دریای راهبردی در قرن پرفراز و نشیب بیست و یکم است.

از دیدگاهی فراگیر، پس از تکمیل پروژه های عظیم نفت و گاز طبیعی در کریدور قفقاز جنوبی، ایرانی ها با حسرت به نقش آفرینی ترکیه به عنوان هاب بزرگ انرژی جنوب اروپا می نگرند. در این شرایط، ترکیه توانسته است از موقعیت جغرافیایی خود به ویژه برای ترانزیت ذخایر نفت و گاز طبیعی دریای کاسپین و كردستان به اروپا استفاده شایانی نماید. اتفاقی که ایرانی ها را به دلیل به حاشیه رفتن در حوزه های سیاسی و اقتصادی، به شدت نگران نموده است.

بي تديد، با توسعه و تکمیل شبکه خطوط لوله صادرات نفت و گاز برنامه ریزی شده و در دست ساخت آسیای میانه و قفقاز، ترکیه به جایگاهی پایدار و رویایی در جنوب قاره سبز دست خواهد یافت. و در دهه های آینده، بدون رقیبی قابل اتکا، به دستاوردهای بزرگی دست خواهند یافت. با عملی شدن رویای رهبران ترکمنستان برای ساخت خط لوله مهم ترنس کاسپین، نقش ترکیه در حوزه انرژی بازهم ارتقا خواهد یافت. حتی در صورت ترانزیت گاز طبیعی ایران به اروپا از طریق ترکیه، قدرت چانه زنی ترک ها بیش از ایرانی ها خواهد بود. در واقع، ایران می خواهد تا در توازن قدرت منطقه ای، یک بازیگر تاثیرگذار در بخش انرژی تبدیل شود. اما رهبران ترکیه با دوراندیشی و برنامه ریزی های گسترده توانسته اند از فرصت پدید آمده، نهایت بهره برداری را انجام دهند.

در عین حال، ساخت خط لوله راهبردی ترکیش استریم و انتقال گاز روسیه به ترکیه از بستر دریای سیاه تا دروازه های اروپا، یک گام بلند دیگر در جهت افزایش نفش آفرینی ترکیه در بازارهای انرژی منطقه ای و جهانی خواهد بود. با ساخت این خط لوله پرسروصدا در کنار تکمیل دو خط لوله ترانس آناتولین (تاناپ) و عراق- ترکیه، رهبران آنکارا به یک هاب بزرگ دست نیافتنی انرژی تبدیل خواهند شد. در نتیجه، ترکیه می تواند کنترل جریان منابع عرضه انرژی از کشورهای روسیه، آذربایجان، ترکمنستان و عراق را در دست بگیرند.

در ماه های اخیر، ایرانی ها که به دلیل فراز و نشیب های سیاسی و عدم تمایل سرمایه گذاران خارجی به قمار بر سر سرمایه گذاری های پول های خود برای ساخت خطوط لوله انتقال گاز طبیعی از مبدا این کشور انقلابی، با وجود ذخایر عظیم گاز طبیعی نتوانسته اند به یک تامین کننده پایدار گاز تبدیل شوند، از تصمیم خود برای ساخت تاسیسات مایع سازی گاز طبیعی و صدور ال ان جی به سراسر دنیا سخن می گویند.

به هر حال، این واقعیت قابل انکار نیست که شکل گیری سازمان های تروریستی (نظیر داعش و پ. ک. ک) و گروه های افراطی اسلامي، به بالا گرفتن درگیری ها در خاک ترکیه و بخش های مختلف خاورمیانه منجر شده است. البته این شرایط پیچیده امنیتی و سیاسی، تا حدودی به نفع ایران خواهد بود. گروه های تروریستی نیز در سال های گذشته نشان داده اند به درآمدهای حاصل از فروش نفت این خط لوله ها، علاقه زیادی دارند.

در مجموع و در هر شرایطی، همکاری بیش از رقابت، منافع دولت ها را تامین خواهد نمود.  همکاری های منطقه ای می تواند شرایط برد- برد را برای همه کشورها به ارمغان آورد. اما بر خلاف همکاری، در رقابت های منطقه ای، فقط منافع یک کشور و نه چند کشور تامین می گردد. و به همین دلیل، روابط ایران و ترکیه نیز باید بر اساس همکاری و نه رقابت، پایه گذاری گردد. چرا که هر دو کشور، از مزیت هایی برخوردارند که می تواند در بازی پيچيده انرژی، منافع همه را تامین نماید.
 

*يافته هايي براي پيمودن مسير پرفراز و نشيب فرارو
امنیت انرژی می تواند به ایجاد همبستگی میان امنیت ملی و سیاست خارجی منجر شود. در نظام جهانی شده دنیای امروز، رشد تقاضای انرژی، تمایل کشورها به توسعه منابع تجدیدپذیر و تلاش دولت ها برای صدور منابع انرژی خود به سایر کشورها، با قیمت هایی رقابتی و سودآور منجر شده است. به هر حال، پیوستگی انرژی با منافع ملی دولت ها در شرایط کنونی، غیرقابل انکار است. همه ما می دانیم که روابط ایجاد شده براساس صادرات و ترانزیت منابع انرژی از عوامل حفظ و ارتقای منافع ملی محسوب می شود.

نتایج پژوهش من نشان می دهد ترکیه و ایران، همانند سایر قدرت های بزرگ، اهداف و منافع راهبردی خویش را در گستره تجارت انرژی دنبال می کنند. ترک ها به دلیل دارا بودن موقعیت ‌ویژه جغرافیایی، به دنبال متنوع نمودن منابع عرضه انرژی هستند. همچنین ترک ها خواهان نقش آفرینی در ترانزیت منابع انرژی حوزه دریای کاسپین و خلیج پارس هستند. با تثبیت جایگاه کنونی ترکیه در بازار ترانزیت نفت و گاز طبیعی می توان انتظار داشت که در خط لوله های در حال طراحی جدید نیز این کشور مورد توجه قرار گیرد. اما شما هم نیز با من  هم عقیده اید که تا زمان نهایی شدن پروژه های انتقال نفت و گاز تولید شده در خاورمیانه و خلیج پارس به اروپا و به ویژه به دلیل قدرت گرفتن گروه های تروریستی داعش و کردهای جدایی طلب، بالا رفتن تنش ها در سوریه، روابط شكننده دولت های این منطقه و نامشخص بودن آینده سیاسی اقلیم جدايي طلب کردستان، در هاله ای از ابهام قرار دارد.

روشن است که همانند ترکیه، دولت ایران نیز در بازی انرژی این منطقه از منافع سیاسی و ژئوانرژی برخوردار است. تحریم های مختلف بین الملی نیز شرایط را برای رهبران تهران دشوار نموده است. هرچند در دوره پسابرجام، ایرانی ها با اعطای تخفیف های کم سابقه، خواهان بازگشت به بازار انرژی اروپا هستند. فروش نفت خام، همچنان منبع اصلی درآمدهای ارزی ایران می باشد و سایر کالاهای صادراتی از ارزآوری اندکی برخوردارند.

به هر حال، ایران نمی خواهد در معادلات منطقه کاسپین و خاورمیانه و عرصه جهانی منزوی باشد. و تقویت روابط انرژی با دولت های هند، چین، برزیل و به ویژه روسیه را باید در این راستا ارزیابی کرد. موضوع انرژی را باید سنگ بنای روابط ایران و ترکیه دانست. ایران یک تولیدکننده بزرگ انرژی و ترکیه یک مصرف کننده پایدار انرژی است. و صدور نفت و گاز ایران به ترکیه و ترانزیت آن تا اروپا می تواند دستاوردهای بزرگی برای دو طرف به ارمغان آورد. ایران، یک گزینه مهم در تامین خوراک خط لوله های گازی کریدور جنوبی است. اما تا زمان پذیرش توافق هایی با نتیجه برد- برد برای دو طرف، راهی طولانی در برابر دو كشور است.

ایرانی ها از دیرباز به ترکیه به عنوان یک رقیب در معادلات منطقه ای می نگرند. فراموش نكنيد كه قرارداد دو طرف برای صادرات گاز ایران به ترکیه، بارها با چالش هایی نظیر حملات تروریستی و اختلاف بر سر قیمت روبرو شده است. به هر حال، تهران باید جایگاه کلیدی ترکیه را بیش از گذشته به رسمیت بشناسد. و من معتقدم رهبران آنها باید با فراموشی اتفاقات گذشته، رقابت را به همکاری تبدیل کنند.
 
 
نویسنده: نارگیز هاجیویا
منبع: www.moderndiplomacy.eu
مترجم: محسن داوری

 
يکشنبه ۸ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۲۷
کد مطلب: 16856
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *