۰
پاسخ محمد جواد عاصمی پور به میرکاظمی

بازارنفت،توطئه يا شرايط اقتصادي ؟

اين روزها پس از سكوت دستوري وزير اسبق نفت در مورد كرسنت ، اين بار پروژه برخورد با آقاي زنگنه - و نه وزارت نفت - توسط ايشان با موضوع اوپك و سقوط قيمت ادامه يافت؛ این اظهارت در حالی مطرح می شود که دوران این نوع تحلیل های غیرواقعی وغیرعلمی پایان یافته است.
بازارنفت،توطئه يا شرايط اقتصادي ؟
با تشدید انتقادات به وزارت نفت و شخص زنگنه در باره انفعال این وزارتخانه در باره سقوط قیمت نفت، مباحث بسیاری طی هفته های گذشته مطرح شد به ویژه از سوی مسعود میرکاظمی وزیر اسبق نفت که نظرات خود را در این باره بیان کرده است. دکتر محمد جواد عاصمی پور یکی از چهره های بین المللی صنعت نفت و مدیرعامل اسبق نیکو که شناخت دقیقی از بازارهای نفت دارد در گفت و گوی اختصاصی با «ميزنفت» به چند پرسش پاسخ می دهد:


*آقای دکتر اخيرا در مورد اين بحث كه يك توطئه بين المللي براي ضربه زدن به ايران و روسيه ، از طريق تاثير بر بازار و كاهش قيمت نفت انجام شده ، از جمله وزير اسبق نفت كه وزارت نفت را مورد سوال جدي قرار داده ، نظر شما در این باره چیست؟
اين روزها پس از سكوت دستوري وزير اسبق نفت در مورد كرسنت ، اين بار پروژه برخورد با آقاي زنگنه - و نه وزارت نفت - توسط ايشان با موضوع اوپك و سقوط قيمت ادامه يافت؛ این اظهارت در حالی مطرح می شود که دوران این نوع تحلیل های غیرواقعی وغیرعلمی پایان یافته است.

برای تشریح این پدیده اخیر باید گفت بازار نفت و انرژي از مجموعه اي از متغيرهاي بنيادي و غير بنيادي تشكيل شده است و قيمت نفت تابعي از اين متغيرهاست. دانشگاه MIT مطالعه ای را درباره برآورد قيمت هاي نفت - قبل از پیروزی انقلاب - توسط گروهي متشكل از ۱۳۰ نفر از متخصصان مربوط در اين زمينه انجام داد که نتایج جالبی به همراه داشت؛ جالب است بدانید در آن گروه ، چند نفر از ایران به نام های مهندس سپهبان ، مدير برنامه ريزي تلفيقي شركت نفت و دكتر فرمانفرماييان و اگر اشتباه نكنم خانم دكتر فيروزه خلعتبري حضور داشتند که بازار نفت را در چند سناريو شبيه سازي كرده بود و همچنين با تحقيقات و مطالعات متعدد در اين زمينه، يك همگرايي فكري و تخصصي در مورد مدل مفهومي(Conceptual Model) برآورد قيمت نفت به ثمر نشست.

در اين مدل ، قيمت نفت مثل هر كالاي ديگري ، تابع متغيرهاي بنيادين و بر اساس قوانين اقتصادي ، شامل ميزان توليد و عرضه ، نرخ رشد توليد جهاني ، جمعيت ، تورم ، شرايط كلي اقتصاد بين الملل ، نرخ رشد كالاهاي جانشين (انرژيهاي جايگزين ) ، درآمد جهاني ، نرخ رشد سرمايه گذاري ، نرخ رشد تجارت بين الملل و وضعيت بازارهاي ديگر بود - كه مثل ظروف مرتبط بهم مربوطند و وضعيت تعادل اقتصاد بين الملل را مشخص مي كنند - و بورس هاي انرژي - تجارت انرژي- و نرخ رشد صنعتي ، نرخ و رشد قيمت هاي حمل و نقل دريايي و ده ها متغيرهاي بنيادين اقتصادي ديگر است.

همچنين قيمت نفت مانند هر كالاي ديگري و به ميزان نقش و اهميت آن كالا در بازار و اقتصاد جهاني ، تابع متغيرهاي غير بنيادين ، شامل حوادث و اتفاقات غير اقتصادي است از جمله متغير سياسي كه معمولا" متغير هاي غير بنيادين ، متغيرهاي كوتاه مدت و فصلي است.


*مثلا چه مواردی؟
براي مثال اتفاقات و حوادث در صنعت نفت نيجريه و انفجاراتي كه اتفاق مي افتاد و يا حادثه اشغال كويت توسط عراق ، جنگ عليه عراق و ... اين نمونه ها ابزارهايي هستند كه معمولا به عنوان شاخص هاي موقت توسط عوامل بازار مورد استفاده قرار مي گيرند. اينكه ايشان تمام اتفاقات بازار انرژي را به متغير هاي غير بنيادين و توطئه آمريكا و عربستان نسبت مي دهند مثل همان داستان آشفتگي بازار ارز است كه آن را به جمشيد بسم الله نسبت دادند كه حتي نزد مردم عادي امروز هم خريدار ندارد چه برسد به متخصصان و صاحبنظران چرا كه بيش از ۹۰ درصد و بيشتر قيمت انرژي در بازار، تابع متغير هاي بنيادين و بقيه تابع متغيرهاي غير بنيادين مي باشد كه اين تابعيت هم در كوتاه مدت و ناپايدار است اما در مورد متغيرهاي بنيادين اين امر با محاسبه ضريب حساسيت و محاسبه ضريبي به نام ضريب لرنر كه عكس ضريب حساسيت است ، تعيين مي شود.

*ضریب حساسیت چگونه تعیین می شود؟
مفهوم ضريب حساسيت (e) قيمت نفت به هركدام از متغيرها ، اين است كه در ازای يك درصد تغيير در هر متغير ، قيمت نفت چند درصد تغيير مي كند و شاخص لرنر عكس اين ضريب حساسيت است(L=۱/e) و مفهوم آن سهم نقش انحصارگر در تعيين قيمت نفت است. معمولا اعدادي بين ۱ و ... است و هرچقدر سهم انحصار گر در بازار بيشتر باشد ، شاخص لرنر بالا تر است. زماني كه مجموعه اوپك دو سوم بازار نفت را داشت ، شاخص لرنر اوپك عدد ۴ بود يعني مي توانست بر قيمت هاي نفت از طريق بازي با متغيرهاي بنيادين تاثيرگذار باشد.

امروزه سهم كل اوپك از بازار نفت به كمتر از يك سوم نزول كرده كه سهم عربستان ( حدود ۱۰ ميليون بشكه در روز ) به ميزان سهم آن در كل توليد اوپك كه نزديك به ۳۵ ميليون بشكه است مي باشد.بنابراين مي توان جمع بندي كرد كه اظهار نظر ايشان چه مقدار غير علمي و واقعي است. از طرفي براي مثال توجه كنيم كه مجموعه توليد را با مجموعه تجارت روزانه نفت مقايسه كنيد و بايد تفاوت قائل شد بين توليد و تجارت نفت تا نقش بازارهاي بورس انرژي را ملاحظه و به تفاوت توليد و تجارت پي ببريد. تقريبا مجموعه توليد جهاني نفت خام چيزي حدود ۸۵ ميليون بشكه در روز است ، در حالي كه حجم تجارت نفت خام جهان ، روزانه چيزي در حدود ۲۵۰ ميليون بشكه نفت در بورس هاي جهاني مثل نايمكس نيويورك ، IPEلندن و ساير بورسهاي نفت جهاني است و شاخص لرنر صاحبان تجارت ، بيش از شاخص لرنر توليد كنندگان است. يعني نقش بازيگران تجارت بيش از بازيگران توليد بوده و شاخص انحصارگري آنها بيشتر است.

همه اينها مارا وادار مي كند تا براي رسيدن به هدفمان ، علم ، دانش ، تخصص و واقعيت را ملعبه تجزيه تحليل هاي خود قرار ندهيم. وقتي مي شود آقاي زنگنه را با يك استيضاح بركنار كرد چرا علم و واقعيت را به استيضاح مي كشانيم؟


*با اين وجود آيا فكر نمي كنيد كه سكوت وزارت نفت و عدم موضوع ، نمی تواند باعث بروز چنین اظهار نظراتی باشد؟
البته از ضعف وزارت نفت در بحث اطلاع رساني و حضور رسانه اي تخصصي و همچنين اشكالات مديريتي در بكارگيري بعضي از نيروهاي آرم دار نبايد غافل شد – به ويژه آنهايي كه در مديريت گذشته وزارت نفت تا مدير كل دفتر وزارتي و معاونت پارلماني خدمت مي كردند و امروز نيز مجددا بكار گرفته شده اند كه خود منبع اصلي ارايه اطلاعات غلط و اين نوع برخورد ها هستند - و در عوض نيروهاي مخلص آرم دار، بركنار شده اند.

همانگونه كه در مصاحبه ام با روزنامه شرق ، نقدي به دولت داشتم و اشاره كردم بايد شيخ الوزراء بودن را فراموش كرد و متوجه شد كه گذشته صنعت نفت با وضع امروز آن بسيار متفاوت است ، چه به لحاظ درون سازماني و چه برون سازماني - درسطح ملي و بين المللي- ؛ آقاي زنگنه بايد بدانند كه انسان بايد مثل بهلول باشد كه هروقت از ايشان مي پرسيدند چند ساله هستي ، عليرغم سن بالا مي گفت ۱۵ سال ، گفتند تو كه شيخي و او در پاسخ مي گفت مي خواهم به خودم بگويم امروز جوانم و هيچ نمي دانم. اگر آقاي زنگنه و پيران دولت به اين غناي فكري برسند و بپذيرند كه به دليل تغييرات عظيم پيش آمده در صنعت نفت هنوز جوانند و بايد بياموزند و دايره مشورت ها و مديريت خود را بسط داده و نيروهاي ارزشي و متخصص را به كارگيرند و همچنین از ورود دلالان چپ به جاي دلالان راست ديروزبه وزارت نفت جلوگيري كنند موفقیت بهتر بیشتر و سریع تر محقق می شود.

*یعنی در واقع بر خلاف حرکت دولت قبل حرکت کنند. درست است؟
بله، وزارت نفت باید به جايگاه تخصصي و غير سياسي برگرد و نهادهاي تخصصي آن كه مضمحل شده بود ، احيا شده و شايسته سالاري كه توسط وزیر نفت نقد مي شد ، برقرار شود؛ همچنین از غرور و تكبري كه اطرافيان ممكن است در فرد ايجاد كنند ، دوري گزينند و متوجه باشند كه برگشت آقاي زنگنه به نفت در چه شرايط سختي اتفاق افتاد كه با كرامت برگشتند و قدر و ارزش اين برگشت با كرامت را بدانند و گرنه نقدهاي با هدف از جمله صحبت هاي وزير اسبق نفت نمي تواند خيلي كارساز باشد ، چون اگر بود حداقل قادر بودند با اغناء ۳۰ نماينده ، طرح استيضاح را مطرح كنند.

*توصیه تان به آقای زنگنه چیست؟
آقاي زنگنه بايد با مديريت صحيح آخرين شانس و فرصت داده شده به خود را جهت ثبت يك عمل صالح و يك تحول و دگرگوني مديريتي در وزارت نفت مغتنم شمارند و تحول بزرگی را در نفت ایجاد کنند.










شنبه ۳ آبان ۱۳۹۳ ساعت ۱۱:۰۲
کد مطلب: 3470
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *