۳
۱
اسرار نیکو

نیکو را دوست ندارند؛ همین!

گفت و گو با مدیرعامل اسبق نیکو
ماجرای واردات دارو توسط نیکو/ چرا نیکو از لندن به لوزان منتقل شد؟/ اعضای شورای صادرات نفت چه کسانی بودند؟/ ردپای امور بین الملل در ماجرای لغو سوآپ/ ریشه یابی اختلاف امور بین المل با نیکو/ ناگفته هایی از سومد/ دارایی های شرکت ملی نفت در خارج از کشور/ نگاه زنگنه به نیکو چیست؟/ گردش مالی نیکو چقدر است؟
نیکو را دوست ندارند؛ همین!
وحید حاجی پور/ می گویند نیکو برای یک «مدیر» تاسیس شد؛ مدیری که باید سمتی «نو» می داشت و البته بالادست تر از سایر مدیران نفتی. شرکتی که در جزیره جرسی ثبت شد، به لندن آمد و در نهایت به لوزان منتقل شد؛ ساختمانی مشرف به دریاچه «لوان» که شب های زیبایی دارد و به راحتی نمی توان از گذر ایام در این شهر گذشت، شاید به همین دلیل باشد که یکی از نیکویی ها، خانواده خود را سال هاست در این شهر اسکان داده است و به امور تجاری مشغول است. این موضوع به کنار، نیکو در ابتدای فعالیت خود «واخورده ای» بود ار اختلافات مدیران نفتی که دلیلش «خود بزرگ بینی» مدیر آن در «راهروهای قدرت» بود لذا ذهنیت ها در باره نیکو کاملا منفی بود تا ایامی که تحریم ها از دل این سیاهی، یک «ناجی» را بیرون کشید. این شرکت طی سال های ۲۰۰۸ تا ۶ ماهه نخست سال ۲۰۱۳ حدود ۱۳۰ میلیارد دلار درآمد برای ایران کسب کرد؛ ۱۰۰ میلیارد فروش نفت خام، ۲۰ میلیارد دلار سرمایه گذاری ها و پیمانکاران، و ما بقی برای واردات دارو؛ دکتر محمد جواد عاصمی پور مدیرعامل اسبق این شرکت برای نخستین بار حاضر شد بخشی از اسرار این شرکت را بازگو کند و با وسواس خاصی تاکید دارد که نمی توان بسیاری از مسائل را عنوان کرد. وی از دیدگاه موچود در وزرات نفت برای «تفریق» نیکو از شرکت ملی نفت انتقاد می کند و معتقد است نیکو راه نجات صنعت نفت در بسیاری از بن بست های موجود است. وی معتقد است «در حوادث نبرد دستور است». بخش نخست گفت و گوی «ميزنفت» با مدیرعامل اسبق نیکو به شرح زیر است:


*پیش از اینکه به نیکو بپردازیم مایلم بدانم ماجرای کمیته ۵ نفره فروش نفت و تغییر ریل فروش نفت از نیکو به این کمیته چه بود؟
ابن موضوع به دیدگاه حاکم بر وزارت نفت مبنی بر کاهش نقش «استثنایی» نیکو در صنعت نفت بر می گردد؛ زمانی که آقای زنگنه به وزارت رسیدند شورای صادرات نفت و بازاریابی را تشکیل دادند که از داخل این شورا، کمیته ۵ نفره بیرون آمد؛ شورایی ۱۵ نفره که از نفرات فعال در حوزه صادرات نفت و مسائل بین الملل تشکیل شده بود.

*چه افرادی در این شورا بودند؟
تعداد بسیاری از قدمای نفتی مانند محمد سوری، مجید هدیت زاده، حسین کاظم پور اردبیلی، داود دانش جعفری، مجید قمصری و .. بودند که از جمله خروجی های آن، کمیته ۵ نفره بود.

*دلیل تشکیل این کمیته چه بود؟
گرفتن تصمیمات سریع در مواقع بحرانی

*شما در این شورا چه نظری داشتید؟
من در آن شورا از نیکو حمایت کردم چون می دیدم با تغییر دولت، نگاه ها به نیکو برگشته است و جریانی قصد دارد این شرکت را به «زیر» بکشد. اساس این ضدیت هم ریشه در یک حقیقت ملموس دارد:«جغرافیای سیاسی اقتصادی ایران». با این میزان، چیز خوب یا بد منوط به این است که کار را من انجام دهد یا شخص دیگری. در واقع امپراطوری قدرت به نحوی در نفت گسترده است که همه دوست دارند در راس امور باشند و همه چیز تحت نظر آن ها بماند. به یاد دارم در روزهایی که قرار بود بورس نفت راه اندازی شود، امور بین الملل شرکت ملی نفت مخالف بزرگ راه اندازی بورس بود؛ در آن دوره به امور بین الملل پیشنهاد دادم که اتاق تهاتر دست شما باشد؛ با این پیشنهاد مخالفت ها فراموش شد و انگار نه انگار روزی این اداره مخالف اصلی بورس نفت بود زیرا هیچ امپراطوری به کوچک شدن خود رای نمی دهد. همین امروز مسولیت نیکو را به امور بین الملل واگذار کنید شک نکنید بزرگترین دستاوردها را به همراه خواهد داشت؛ شرکتی که منفور امور بین الملل است.

*یعنی امور بین الملل، این شرکت را رقیب خود می داند؟
بله شک نکنید؛ کما اینکه در بحث توقف سوآپ مقاومت کردم. سوآپ را یک اقدام ملی می دانستم و معتقد بودم که یک وزیر نمی تواند به همین راحتی چنین دستوری صادر کند. آن موقع هم گزارش کردم و حتی پیشنهاد کردم برای توقف سوآپ، این وظیفه به امور بین الملل شرکت ملی نفت واگذار شود چون می دانستم مشکل اصلی کجاست.

*امور بین الملل در ماجرای توقف سوآپ مقصر بود؟
بهتر است وارد این موضوع نشویم که چه گزارش های غلطی موجب اتخاذ یک تصمیم پرهزینه برای کشور شد.

*آقای دکتر چرا نیکو یک شرکت «مافیایی» معرفی می شود؟
کسانی که چنین افکاری را نشر می دهند دارای اهداف مشخصی هستند؛ نیکو یکی از شرکت های زیر مجموعه شرکت ملی نفت محسوب می شود که حساب هایش کاملا شفاف است. بله در یک دورانی گزارش هایی هدف دار و ناقص به شرکت ملی نفت ارسال می شد اما از زمانی که بنده مدیریت این شرکت را بر عهده گرفتم، اساس کار را بر شفاف سازی گذاشتم. دوستان شرکت ملی نفت می توانند شهادت دهند که نیکو از سال ۲۰۰۸ به بعد، گزارش های هفتگی و ماهانه دقیقی به شرکت ملی نفت ارائه داده است. ذهنیت ها به دلیل دوره قبل نیکو چندان مثبت نبود اما همانطور که اشاره شد در ۶ سال مورد اشاره، دقیق ترین گزارش ها به شرکت ملی نفت ارائه می شد. زمانی که مدیریت شرکت را به آقای جشن ساز تحویل دادم ۳۰۰ صفحه گزارش رسمی و دقیق از نیکو در اختیاشان قرار دادم در شرایطی که در دوران قبل از من اصلا چنین موردی نبود.

*شما هم موافقید وزارت جدید علاقه ای به حضور نیکو در صنعت نفت ندارد؟
بله؛ متاسفانه نشست خبری اخیر وزیر نفت نیز این موضوع کاملا هویدا و آشکار بود. البته این سبقه تاریخی دارد.

*موضوع انحلال کالای لندن را می فرمایید؟
دقیقا؛ آقای زنگنه یک شبه تصمیم گرفتند کالای لندن را منحل کنند. علت هم این بود که نیکو و کالای لندن به فضایی وارد شده بودند که گویی متخاصم هم بودند. به جای اصلاح ساختار، این شرکت را برچیدند و ساختمانی شیک و گران قیمت در لندن به محل زندگی موش ها و سوسک ها تبدیل شد در حالی که کالا یکی از نقاط استراتژیک صنعت نفت است. زمانی که مدیریت مناطق نفتخیز جنوب را به عهده داشتم کالای لندن، ۲۴ ساعته کالای مورد نیاز به هر نقطه ای که تعیین می کردیم می رساند. افکاری که آن روزها وزیر نفت را به انحلال کالای لندن مجاب کرد این روزها نیز مشغول متقاعد کردن آقای زنگنه برای تعطیلی نیکو هستند.

*به اصل موضوع برگردیم؛ ماجرای تاسیس نیکو چه بود؟
این شرکت در سال ۱۳۷۰ یا ۱۹۹۱ توسط شرکت ملی نفت ایران در جزیره «جرسی» ثبت شد؛ در جهان جزیره هایی هستند که به عنوان «بهشت های مالیاتی» شناخته می شوند که جرسی هم جزو آن جزیره هاست. شرکت هایی که در این جزایر ثبت می شوند از پرداخت مالیات معاف هستند. همزمان با ثبت این شرکت، شرکتی به نام NTS را راه اندازی کردند که وظایف نیکو جرسی را انجام می داد. نیکو در جرسی ثبت شده بود اما کارش در لندن بود و کارهای عملیاتی نیکو را انجام می داد. قرار بود NTS هم کارهای نیکو را انجام دهد هم امور مربوط به کالا را که با هدایت مدیر وقت این شرکت، NTS منحل شد و نیکو با وظایف جدید به لوزان سوئیس منتقل شد.

*اولین مدیر نیکو؛ درست است؟
بله؛ در زمان ایشان نیکو از لندن به لوزان سوئیس منتقل شد که هیچگاه دلیل روشنی برای این انتقال پیدا نشد. بنابراین نیکو دو شرکت بود؛ یکی شرکت نیکو جرسی و دیگری شرکت NTS که کارهای عملیاتی را انجام می داد ؛ با انحلال NTS، شرکت نیکو سارل در لوزان به ثبت رسید که زیر مجموعه نیکو جرسی بود. وظیفه نیکو سارل همان وظیفه NTS بود.

*خب دلیل انحلال NTS چه بود؟
این به همان مقوله ای بر می گردد که پیشتر اشاره کردم؛ سازمان های داخلی این شرکت را تخطئه کردند و وزیر هم آن را منحل کرد اما شرکتی با همان وظایف را در لوزان ثبت کردند.

*یعنی سازمان های داخلی تا این حد قدرت داشتند؟
بله مثلا آن زمان معاونت جذب سرمایه گذاری شرکت ملی نفت نمی توانست وجود چنین شرکتی را تحمل کند زیرا معتقد بود همه امور در این حوزه، باید در اختیار آن باشد.

*خب حق با این معاونت بود. اینطور نیست؟
کسی نمی گوید حق نداشت بحث اینجاست که در آن دوره، نیکو «تک فردی» اداره می شد و به کسی هم پاسخگو نبود؛ معاونت جذب سرمایه گذاری هیچ نفوذی در نیکو نداشتند و می دانستند این شرکت در حال چه اقدامی است. اقدامات قابل تامل نیکو در آن زمان ذهنیت ها را در باره نیکو دچار تردید و ابهام کرد لذا مخالفت ها با این شرکت افزایش یافت. این تعارضات داخلی ، این صف آرایی ها را ایجاد کرد. آقای زنگنه به جای اصلاح فرآیند و خارج کردن نیکو از مدیریت تک فردی صورت مساله را پاک کردند.


*آقای دکتر آیا تغییری در دیدگاه آقای زنگنه نسبت به نیکو احساس می شود؟
متاسفانه نوع نگاه ایشان به نیکو همان نگاه گذشته است در حالی که نیکو به خوبی نشان داده است که با مدیریت های اصولی، بهترین کمک برای وزارت نفت است. از سال ۲۰۰۸ تا شش ماهه نخست سال ۲۰۱۳ می توان عملکرد این شرکت را بازگو کرد که واقعا قابل مقایسه با هیچ دوره و هیچ شرکتی نیست. به خصوص بعد از مدیریت اینجانب از سال ۲۰۱۰ به بعد که تحریم اروپا در فروش نفت، کشتیرانی، بیمه و مسائل بانکی رقم خورد ؛ انصافا سخت ترین شرایط و بهترین عملکرد را در آن شرایط نیکو دارا بوده است. 

باید اقرار کنم آقای جشن ساز توانمند تر، شجاع تر، با شهامت تر و موثرتر از من اقدام کرد و به جای تمام کسانی که به نشانه عجز، تسلیم تحریم ها شده بودند و معتقد بودند باید در راستای تحریم ها به فروش نفت پرداخت، یک تنه روی «مین تحریم ها» رفت. 

در مجموع نیکو با همه خدمات فراوانی که به صنعت نفت کرده است دشمنان زیادی مانند گذشته در وزارت نفت دارد و آقای زنگنه با همان ذهنیت وجود این شرکت را چندان به صلاح کشور نمی دانند اما این بار فلسفه این مخالفت کمی متفاوت با گذشته است که چندان قابل مطرح کردن نیست و در آینده خبرهایی جالبی از آن خواهید شنید. طی سال های گذشته فضای منفی که در باره نیکو وجود داشت اصلاح شد اما گویا این فضا باز هم به مدد حضور چهره هایی از گذشته در زمینه امور صادرات نفت در حال احیاست.

*خب شابد به عملکرد نیکو انتقاداتی وارد است؟
قصد نداشتم وارد جزئیات شده و عملکرد نیکو را تشریح کنم اما گویا چاره ای جز این نیست تا نقش ویژه این شرکت برای مخاطبان تنویر شود. در زمانی که تحریم ها شدت یافته بود چه شرکتی واردات بنزین و گازوئیل را به راحتی انجام داد و سالانه ۶ تا ۸ میلیارد دلار برای پرداخت پول فرآورده ها بین حساب های بانکی جابجا می کرد آن هم بدون گذاشتن ردی از خود؟

*واردات فرآورده های نفتی جزو وظایف این شرکت است؟
بله؛ جز این مورد، تامین مالی پروژه ها مهم ترین وظیقه این شرکت بود که به ۳ طریق انجام می شد. راهکار نخست اخذ وام از بانک های بین المللی بود که در این رمینه نقش فاینانسور را ایفا می کرد. راهکار دوم مشارکت در پروژه بود، مثلا در دارخوین ۴۰ درصد از سهام را با شرکت انی ایتالیا شریک بود و یا در آزادگان که ۹۰ درصد سهام را در اختیار داشت. راهکار سوم ورود مستقیم به پروژه و به عهده گرفتن تامین مالی پروژه ها بود مثل فاز ۱۲. پروژه های فاز ۶ ، ۷و ۸ با استات اویل که سهمش ۴۰ درصد بود.
وظیفه دیگر فروش نفت به نیابت از شرکت ملی نفت و واردات تمامی فرآورده های نفتی بود. دیگر وظیفه این شرکت، تامین و واردات کالای مورد نیاز صنعت نفت بود. همچنین تسهیل در پرداخت مطالبات شرکت های نفتی یکی دیگر از اهدافی بود که برای نیکو در نظر گرفته شده بود. مدیریت سرمایه گذاری و اموال و دارایی های شرکت ملی نفت در خارج از کشور، سوآپ نفت کشورهای حوزه دریای خزر، کمک به بیمه و کشتریانی و بازپرداخت ها، کمک به بانک مرکزی و سازمان های داخلی هم از سایر وظایف این شرکت است.

*منظور از کمک به سازمان های داخلی چه کمک هایی است؟
کمک به وزارت صنعت، معدن و تجارت و وزارت بهداشت برای واردات کالاهای اساسی و دارو به ویژه از سال ۲۰۱۰ به بعد که نقش نیکو در تامین نیازهای کشور بی بدیل بوده است.پس از تغییر مدیریت در سال ۸۸، تحریم اروپا نیز اضافه شده بود که فضا را تنگ کرد؛ عملکرد آن دوره را اگر منصفانه نگاه کنیم باید قبول کنیم که این شرکت عملکرد بی نظیری از خود به جای گذاشته است. از سال تاسیس نیکو تا پایان ۶ ماه اول سال ۲۰۱۳، ۳۸ پروژه تامین مالی شده است به میزان ۴۰ میلیارد دلار که بخش اعظم ان از سال ۲۰۰۸ به بعد بوده است.

*چه پروژه هایی؟
نصرت، لایه نفتی، فاز ۱۲، فاز ۴ و ۵، فاز ۶ و ۷و ۸، شبکه گازرسانی آگت ۲، ان جی ال خارک، جفیر، فاز ۱۹، دریای شمال، شاه دنیز و ...؛ آنچه که از این ۴۰ میلیارد بازپرداخت شده است رقمی معادل ۱۳ میلیارد دلار است. بدترین شرایط برای نیکو از سال ۲۰۰۸ شروع شد که اتفاقا از آن سال تا ۲۰۱۳، بیش از ۲۸۰ میلیارد دلار گردش مالی این شرکت بوده است، چنین حجم عظیمی از گردش مالی در یک شرکت نفتی و مدیر عامل آن که در تیررس تحریم ها قرار دارد واقعا شگفت انگیز است. کدام یک از شرکت های نفتی ایرانی می تواند چنین رقم بزرگی را در حساب های خود جابجا کند. جالب است که بیشتر این حجم درست در زمان تحریم ها انجام شده است نه پیش از تحریم!

*با این وضعیت چرا از مدیران آن دوره در نفت استفاده نمی شود؟
این پرسش مرا یاد کتاب خاطرات آقای هاشمی می اندازد. آقای هاشمی رفسنجانی در کتاب خاطرات خود در ملاقات با یکی از مدیران نفت که اینجانب را برای وزارت بازرگانی معرفی کرده بود می آورد که ایشان و اینگونه مدیران برای دوره جنگ و مدیریت جنگی هستند نه شرایط عادی و سفید. مدیرانی که به شرایط بحرانی عادت کرده اند و در سخت ترین شرایط بهترین مدیریت را داشته اند نمی توانند در شرایط فعلی کارآ باشند. همین ذهنیت امروز هم دیده می شود و می گویند نیکو برای روزهای سخت بود نه امروز که بحث از توافق و آرام شدن فضا است!
منظورم این است که نیکو را باید در دوران بحران ارزیابی کرد نه شرایط گل و بلبل، نیکو یک شرکت فرا وزارتی است و باید از ظرفیت های آن بهترین استفاده را کرد.به همین دلیل است که موضوع سوآپ توسط وزیروقت از بین رفت و فرصت را به ترکیه دادیم.

*گویا خط لوله سومد یکی از ابتکاراتی بود که تواسنت به نیکو کمک کند.
بله؛ در دوران ریاست جمهوری حسنی مبارک با شرکت سومد قراردادی منعقد شد تا بخشی از مخازن اسکندریه را به ما واگذار کنند؛ ۵۰ درصد سهام این شرکت به مصر، ۱۵ درصد به عربستان و مابقی به کشورهای کویت و امارات و ... تعلق داشت.نفت را به جای اینکه در نتردام تخلیه کنیم در این مخازن ذخیره می کردیم و از همان جا نفت را می فروختیم که پس از افزایش تحریم ها، مصری ها زیر بار نرفتند و این راهکار به بن بست رسید. پس از روی کار آمدن مرسی و روی کارآمدن اخوان المسلمین فکر میکردیم شرایط بهتر می شود اما تغییر بازی سیاسی در مصر و تشدید تحریم ها کارها را متوقف کرد.

*نیکو در روز چقدر نفت می فروخت؟
حدود ۶۰۰ هزار بشکه؛ حدود یک سوم میزان فروش نفت

*در سوآپ چطور؟
زمانی که من مدیریت را به عهده گرفتم حجم سوآپ ۳۰ هزار بشکه بود که در جلسات فشار می آوردند که باید به ۱۵۰ هزار بشکه در روز برسد. داخل پرانتز این را بگویم که سوآپ یکی از نقاطی بود که امریکایی ها را خیلی خشمگین کرده بود و ما هم سوآپ را نشانه شکست تحریم های امریکا می دانتسیم و در جلسات بین المللی روی آن مانور می دادیم فارغ از اینکه خودمان کار را خراب می کنیم! 

واقعا درحق سوآپ اجحاف شد ودیگر به همین راحتی نمی توان به موقعیت گذشته رسید؛ مشخص نیست تکلیف تاسیسات ایجاد شده و سرمایه گذاری های انجام شده در این حوزه چه می شود؟ خط لوله از نکا به پالایشگاه تبریز با سرمایه گذاری ۱۷۰ میلیون دلار احداث شد تا نفت قفقاز را به تبریز برساند. با سوآپ بود که نکا از یک شهر سنتی به یک شهر صنعتی تبدیل شد و تاسیسات نفتی صدرا را به این شهر کشاند. ۵ کشتی ۶۳ هزار تنی در حال ساخت بود و همین صدرا یارد اختصاصی در نکا راه اندازی کرد و دو دکل ایران خزر و ایران امیر کبیر را ساخت. همین باعث شد که نکا بعد از بندر آستاراخان روسیه  به دومین یارد دریای خزر در ساخت دکل های نیمه شناور تبدیل شود. از طرفی بندر امیر آباد آباد شده بود؛ شرکت ملی پالایش و پخش تاسیسات زیادی ساخته بود اما همه این ها با یک تصمیم به هوا رفت.

*شما اعتراضی نکردید؟
تا دلتان بخواهد به طوری که وقتی از واحدهای مختلف گزارش می خواستند پاراف می کردند که گزارش «عاصمی پوری» ندهید؛ آقای زین الدین مدیر امور حقوقی شرکت ملی نفت وقتی در گزارشی نوشت که لغو قرارداد سوآپ به ضرر ماست اما به جای توجه به گزارش، به هیات بررسی تخلفات اداری معرفی شد و ایشان را بازنشسته کردند. فرد تصمیم گیرنده و لغو کننده سوآپ به گزارش های کارشناسان و مدیران داخلی توجه نکرد تا دادگاه بین المللی رای به تصمیم اشتبتاه و پرهزینه برای کشور دهد.

*در حوزه مدیریت سرمایه گذاری ها و دارایی های شرکت ملی نفت در خارج از کشور عملکرد نیکو چطور بود؟
در میدان شاه دنیز ۱۰ درصد سهام را خریدیم؛ بی پی، توتال، شل و ... شرکای ما بودند که برای دور زدن کار شکنی ها پایانه اختصاصی برای خودمان احداث کردیم. در دریای شمال و آبردین با بی پی به صورت ۵۰ -۵۰ وارد عمل شدیم که سالی ۳۳۰ میلیون دلار درآمد ما از این سرمایه گذاری بود. همچنین مدیریت سهام دو واحد پالایشی و پتروشیمی نیز جزو وظایف نیکو بود.

*ایران چند درصد سهام دو واحد را در اختیار دارد؟
حدود ۲۶ درصد شرکت کود شیمیایی مدرس و حدود ۱۶ درصد از سهام پالایشگاه مدرس.

*دریای شمال چطور؟
پس از تجربه موفق شراکت در آبردین، قرارداد توسعه یک میدان گازی را به صورت صد در صد در دریای شمال را به دست آوردیم که دو چاه نیز حفر شد؛ از شرکت ملی حفاری و شرکت نفت فلات قاره برای این پروژه به عنوان ناظر استفاده شد؛ تا کنون ۳۵۰ میلیون دلار سرمایه گذاری شد که وقت به درآمد رسیدن آن است. سهام ۱۹۷ میلیون دلاری بی پی را هم داریم که تا پایان شش ماه نخست سال ۲۰۱۳ بیش از ۸۷ میلیون دلار سود سهام نصیب نیکو شد.

*این سهام مربوط به شراکت شما با بی پی است؟
خیر؛ در باره مبدان رام تاکنون ۹۵۰ میلیون دلار درآمد کسب شده است.

*همه این طرح ها به تصویب هیات مدیره رسیده است؟
بله ، مصوبه مجمع نیکو که همان اعضای هیات مدیره شرکت ملی نفت هستند پشتوانه همه اقدامات نیکو بوده است. بسیاری از این مشارکت ها حتی به تصویب شورای اقتصاد رسیده است.

ادامه دارد...







 
دوشنبه ۷ ارديبهشت ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۳۴
کد مطلب: 6044
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


فیروزآبادی
Switzerland
به جرات و فاطعییت می توان گفت که اگر در بین مسئولین و مدیران محترم مملکتی تعدادبیشتری مثل جناب آقای دکتر عاصمی پور جرات شنا کردن برخلاف جهت آب را داشتند و از خود و برای صلاح مملکت مایع می گذاشتند، بسیاری از موانع پیشرفت کشور برداشته شده بود و وضع اقتصادی بهتر این بود.