۰
روایتی تصویری از شهید تندگویان

از خانی‌آباد تا 40 روز وزارت

مهندس محمدجواد تندگویان، در نهم آبان 1359 در حالی که حدود یک ماه از دوره مسئولیتش در وزارت نفت دولت شهید رجایی گذشته بود، برای بازدید از پالایشگاه نفت آبادان عازم منطقه بود که در جاده ماهشهر ـ آبادان به همراه معاون و دیگر همراهانش به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث عراق درآمد و به زندانهای اسیران ایرانی در عراق منتقل شد.
شهید مهندس محمد جواد تندگویان در کنار مهندس علی اکبر معین فر - عصر نفت
شهید مهندس محمد جواد تندگویان در کنار مهندس علی اکبر معین فر - عصر نفت
به گزارش ميزنفت ، بر پایه اطلاعات سایت ویکی پدیا از معرفی شهید تندگویان، محمّدجواد تندگویان در ۲۶ خرداد ۱۳۲۹ در خانی آباد تهران به دنیا آمد. پدر او جعفر تندگویان، یک مغازه کفاشی در میدان بهارستان داشت. نزدیکی مغازه جعفر تندگویان به مجلس شورای ملی باعث شده‌بود که او در جریان‌های سیاسی حضور داشته باشد. پدر تندگویان مصدقی بود و بعدتر در خانه عکس آیت‌الله خمینی را به دیوار زده‌بود.
شهید مهندس محمد جواد تندگویان
محمّدجواد تندگویان در سال ۱۳۳۶ به مدرسه رفت و تا سال ۱۳۴۱ دوره دبستان را به‌پایان برد. همزمان از پدرش تعلیمات قرآن را یاد گرفت و با شرکت در مسجد بینایی و هیئت‌های مذهبی با مفاهیم دینی آشناتر شد. در سال ۱۳۴۲ با ثبت‌نام در مدرسه جعفری اسلامی وارد دوره دبیرستان شد و تحت تأثیر قیام ۱۵ خرداد، با اندیشه‌های آیت‌الله خمینی آشنا شد.
شهید تندگویان در دوران دانشجویی
تندگویان در سال ۱۳۴۶ مدرک دیپلم خود را اخذ کرد. او پس از تحصیل توانست امتیاز لازم استفاده از سهیمه بورسیه بانک ملی ایران برای اعزام به خارج از کشور را به‌دست آورد، اما به دلیل این که در مصاحبه مذهبی متعصب شناخته‌شد از فهرست کنار گذاشته‌شد.
شهید تندگویان - نفر دوم از سمت راست

*دانشکده نفت آبادان

تندگویان در نیم‌سال اول سال تحصیلی ۱۳۴۸–۱۳۴۷ به عنوان دانشجوی دوره کارشناسی مهندسی پالایش وارد دانشکده نفت آبادان شد. او در دوران دانشجویی به همراه دوستانش در انجمن اسلامی چهره‌هایی مانند علی شریعتی، مرتضی مطهری، محمدتقی جعفری و محمود فرشچیان را به دانشکده خود دعوت کردند و سخنرانی‌هایی برای آن‌ها ترتیب دادند. تندگویان در کتابخانه دانشکده نیز فعال بود و در تدوین کتاب «چهار زندان انسان» که پیاده‌شده سخنرانی‌های علی شریعتی در دانشکده نفت از روی نوار بود مشارکت داشت.
شهید تندگویان در مراسم فارغ التحصیلی از دانشگاه
تندگویان پس از پایان تحصیلش برای خدمت سربازی در پالایشگاه تهران مشغول به کار شد. او در شهریور ۱۳۵۲ ازدواج کرد و ۲ ماه بعد دوباره راهی آبادان شد تا فعالیت‌های انجمن اسلامی دانشکده نفت را گسترش دهد؛ اما تحت پیگرد ساواک قرار گرفت و نهایتاً از پالایشگاه اخراج شد.
 
در سفر او به آبادان، تظاهراتی اعتراضی از سوی دانشجویان دانشکده نفت اتفاق افتاده بود که رئیس دانشکده او را به عنوان عامل اغتشاش به ساواک معرفی کرد. وی همچنین اعلامیه‌های آیت‌الله خمینی را پخش کرده‌بود و ساواک از کار او مطلع شده‌بود. در نامۀ رسمی اداره ساواک آبادان به تهران به تاریخ اول آبان آمده‌بود: «به خدمت سربازی محمّدجواد تندگویان با درجه سروانی در شرکت نفت آبادان خاتمه داده‌شد و او با سمت سرباز صفر مابقی خدمت را در قسمت پشتیبانی منطقه ۲ شیراز سپری خواهد کرد».
شهید تندگویان و دوستانش
*در زندان

او در تاریخ ۱۳ آبان ۱۳۵۲ دستگیر شد. خانواده او تا چهار ماه پس از دستگیری‌اش، از وضعیت او بی‌اطلاع بودند. تندگویان به کمیته مشترک ضدخرابکاری برده‌شد و در آن‌جا شکنجه شد. وی حدود هفت ماه در زندان انفرادی بود. دادگاه پس از چندی او را به یک سال حبس (با احتساب مدت بازداشت) محکوم کرد و با به پایان رسیدن مدت محکومیت در آبان ۱۳۵۳ آزاد شد.
 
او در زندان با حسینعلی منتظری ملاقات کرده‌بود و هم‌بند بهزاد نبوی بود.تندگویان پس از آزادی از زندان، به سرباز صفری تنزل درجه یافت و برای ادامه سربازی به شیراز اعزام شد.
شهید تندگویان در 12 فروردین پ1357 در انتظار ورود امام خمینی در بهشت زهرا
پس از پایان خدمت، به‌دلیل سوءپیشینه‌ای که برایش ایجاد شده‌بود، نمی‌توانست در مراکز دولتی کار کند. در شرکت بوتان‌گاز استخدام شد اما در ۶ تیر ۱۳۵۴، با اعمال فشار ساواک مجبور به استعفأ شد. مدتی برای گذران زندگی به مسافرکشی روی آورد. سپس برای دوری از نظارت ساواک، به رشت رفت تا در شرکت پارس توشیبا (پارس خزر) کار کند. او این کار با کمک دوستان خود در انجمن اسلامی دانشکده نفت پیدا کرده‌بود. تندگویان از سال ۱۳۵۴ تا ۱۳۵۶ مدیر تولید آن شرکت بود.
 
شهید تندگویان در بازدید از تأسیسات نفتی جنوب
*مدیریت توشیبا

وی در سال ۱۳۵۶ در مقطع کارشناسی ارشد مدیریت صنعتی در مدرسه عالی مدیریت –تحت نظارت دانشگاه هاروارد– پذیرفته شد و در ۱۳۵۷ با دریافت مدرک خود به شرکت پارس توشیبا بازگشت. تندگویان پس از پیروزی انقلاب، مدیر شرکت پارس توشیبا شد و تا آذر ۱۳۵۸ در این سمت بود. در ابتدای انقلاب که پاک‌سازی مدیران در حال اجرا بود، عده‌ای قصد داشتند او را به بهانه توده‌ای بودن برکنار کنند، اما موفق نشدند.
 
افتتاح لوله کشی گاز امین آباد از سوی شهید تندگویان - عکاس: علی اکبر قدس
*ورود به نفت

او پس از مدتی توسط علی‌اکبر معین‌فر در وزارت نفت دعوت به‌کار شد و به عنوان نماینده قائم‌مقام وزیر نفت در آبادان انتخاب شد و به تأسیسات نفتی جنوب کشور سرکشی کرد. او همچنین به عنوان عضو اصلی کمیسیون پاکسازی در اداره نفت آبادان انتخاب شد. در تیر ۱۳۵۹، او به سرپرستی شرکت ملی مناطق نفت خیز جنوب منصوب شد و تا مهر ۱۳۵۹ این سمت را بر عهده داشت.
 
شهید تندگویان؛ وزیرنفت در افتتاح لوله کشی گاز امین آباد- عکاس: علی‌اکبر قدس
*وزارت نفت

زمانی که محمدعلی رجایی نخست‌وزیر وقت قصد داشت وزیر نفت جدید را انتخاب کند، تندگویان سرپرست شرکت مناطق نفت‌خیز بود و به دلیل عملکردش به عنوان یکی از گزینه‌های وزارت مطرح شد. به گفته احمد اجل‌لویان (دوست و همکار تندگویان که رئیس وقت پتروشیمی ماهشهر بود) به جز او و تندگویان، بهروز بوشهری، سادات، آیت‌اللهی، حکیم نیز از گزینه‌های وزارت بودند.
افتتاح لوله کشی گاز امین آباد با حضور شهید تندگویان؛ وزیرنفت- عکاس: علی‌اکبر قدس
از آنجا که وزارت نفت از وزارت‌خانه‌های حساس بود، انتخاب وزیر نفت در چند مرحله گزینش و مصاحبه انجام شد. از آنجا که گزینه‌های وزارت یکدیگر را می‌شناختند، از آن‌ها خواسته‌شد که در مورادی مانند سوابق انقلابی و سوابق مدیریتی به یکدیگر نمره بدهند. رجایی و بهشتی نیز با گزینه‌ها به گفتگو می‌نشینند.
 
او در مصاحبه‌ای در پاسخ به این که «به اعتقاد شما، در شرایط فعلی نفت مهم‌تر است یا مکتب؟» پاسخ داده‌است: «اکنون مکتب مغز این جامعه را تشکیل می‌دهد و نفت خونی است که باید در رگ‌های آن جریان داشته باشد. این ثروت ملی، یک کالای اولیه است که میزان استخراج و صدور آن دقیقاً در اختیار خود ماست و صرفاً برای تأمین لوازم ضروری و غیرلوکس در کشور مورد استفاده قرار خواهد گرفت.»
بازدید شهید تندگویان از بیمارستان روانی روستای امین آباد-شهریور 1359- عکاس: علی‌اکبر قدس
تندگویان با کسب نمرۀ ۷۹٫۵ در رده‌بندی گزینه‌ها در جایگاه اول قرار نگرفت، اما به دلیل این که سابقه انقلابی و زندان داشت توسط رجایی به عنوان وزیر انتخاب شد.
 
تندگویان در تاریخ ۳ مهر ۱۳۵۹ توسط محمدعلی رجایی در جلسه علنی به مجلس شورای اسلامی معرفی شد. در جلسۀ رأی اعتماد، علی آقامحمدی به عنوان مخالف و علی موحدی ساوجی به عنوان موافق سخنرانی کردند. همچنین علی‌اکبر معین‌فر و محمدعلی رجایی درباره سوابق او توضیحاتی به نمایندگان دادند. او از مجموع ۱۷۶ رأی اخذشده، با ۱۵۵ رأی موافق، ۱۸ رأی ممتنع و ۳ رأی مخالف از مجلس رأی اعتماد دریافت کرد و رسماً به عنوان وزیر نفت برگزیده شد.

به گفته همسرش، با وجودی که در وزارتخانه یک خودروی بنز با راننده در اختیار او بود، او تنها یک روز با راننده سر کار رفت و ترجیح داد که با پیکان و با رانندگی خودش سر کار برود. حقوق او به عنوان وزیر هفت هزار تومان بود.
 
بازدید شهید تندگویان از بیمارستان اعصاب و روان رازی در روستای امین آباد در خوزستان-شهریور 1359- عکاس: علی‌اکبر قدس
*اسارت و شهادت

40 روز بعد از وزارتش در نهم آبان 1359 ، شهید تندگویان که به قصد بازدید از پالایشگاه نفت آبادان و تشویق و تقدیر از کارکنان شجاع تأسیسات نفتی از یک راه فرعی عازم آبادان بود که در جاده ماهشهر ـ آبادان به همراه  دو نفر از معاونان خود مهندس یحیوی و مهندس بوشهری و دیگر همراهانش در حوالی دارخوین به اسارت نیروهای ارتش رژیم بعث عراق درآمد و به زندان‌های اسیران ایرانی در عراق منتقل شد.
 
به نقل از برخی آزادگان، وی تا مدت ها زنده بوده و حتی از شکست حصر آبادان (مهر 1360) و آزادسازی خرمشهر (خرداد 1361) آگاهی یافته بود. سرانجام پس از پایان جنگ و تبادل اسرا و کشته شدگان میان دو طرف، پیکر مطهرش که در اثر شکنجه در عراق به آرزوی دیرین خود رسیده بود، به کشور بازگردانده و در آذر سال 1370 در ایران به خاک سپرده شد.
آیت‌الله هاشمی رفسنجانی؛ رئیس جمهوری وقت در مراسم تشییع پیکر شهید تندگویان- عکاس: عبدالرضا محسنی

*اسارت تندگویان در خاطرات مرندی؛ وزیر اسبق بهداشت

قرار بود که وزرای نفت و بهداشت با معاونان خودشان به اهواز بروند. پرواز، راس ساعت هفت صبح، از پایگاه اول شکاری شروع می‌شد. همه به جز شهید تندگویان و چند نفر از همکارانش سر قرار حاضر شدند. هرچه تلاش شد، دسترسی به آنان مقدور نشد و بالاخره پس از تاخیر، هواپیما راه افتاد. قبل از اوج گرفتن خبر رسید که شهید تندگویان و همراهان آمده‌اند. دوباره هواپیما بازگشت و آنها سوار شدند و به طرف اهواز حرکت کردیم. در اهواز به علت طوفانی بودن هوا، فرود هواپیما میسر نشد.
 
شهید تندگویان گفتند: به اصفهان برویم واز پالایشگاه نفت آنجا بازدید کنیم. بنده نظر دارم که چون برای آمدن به اهواز هماهنگی زیادی انجام شده است به پایگاه وحدتی برویم. همه قبول کردند و شب را در باشگاه نفت مستقر شدیم. همان شب خبر آوردند که حصر آبادان سخت‌تر شده است و در شهر تنها سیب‌زمینی و پنیر موجود است. فردا به دو گروه تقسیم شدیم. قرار شد عده‌ای با شهید تندگویان به سمت آبادان حرکت کنند.
 
آخرین ماشین‌ این گروه هنوز چندان دور نشده بود که با یک کامیون برخورد کرد و چند نفری مجروح شدند. با این حادثه همه آن گروه بازگشتند و تا بستری شدن این افراد در آنجا ماندند. این پیشامد موجب شد که برخی از افراد که در ماشین شهید تندگویان نبودند، داخل این ماشین شوند و عده‌ای هم که داخل آن ماشین شده بودند، به ماشین دیگری منتقل شوند. این گونه بود که تقدیربا یک تصادف کامیون، همسفران آن شهید را برای اسارت  برگزید.
 
تشییع پیکر شهید تندگویان در ساختمان مرکزی وزارت نفت - عکاس: عبدالرضا محسنی
 
*چگونگی بازگشت پیکر شهید تندگویان از عراق

رژیم عراق پس از مدتی اعلام کرد که مهندس تندگویان در 12 خرداد 1361 در سلول خود خودکشی کرده است. این مساله قابل قبول نبود مهندس تندگویان قبل از انقلاب در زندان ساواک هم به سر برده بود با پیگیری‌هایی که ایران از طریق سازمان ملل انجام داد در سال 1364 صلیب سرخ به طور متناوب خواستار ملاقات با مهندس تندگویان شد.
 
مقامات عراقی در پاسخ به تقاضای ملاقات اعلام کردند که وی اظهار داشته است که با کسی ملاقات نمی‌کند و تهدید می‌کند که اگر کسی با وی ملاقات کند دست به خودکشی خواهد زد. تا اینکه در سال 65 یک نفر از نمایندگان صلیب سرخ به نام هافلی گر، رئیس عملیات خارومیانه و شمال افریقا هنگام سفر به عراق در مقابل این ادعای عراقی‌ها قبول مسئولیت کرد که این ریسک را بپذیرد.
 
او برای ملاقات با مهندس تندگویان راهی زندان شد اما عراقی‌ها مانع ورود ایشان به زندان شدند. تا اینکه در 13 آذر 1370 هیئت پیگیری که شامل دو تن از اعضای خانواده مهندس تندگویان یعنی پدر و برادر خانم ایشان، مهندس یحیوی و اعتمادی دندانپزشک مهندس تندگویان برای روشن شدن کامل وضعیت مهندس تندگویان برای مدت 11 روز عازم بغداد شدند.
 
پزشک صلیب سرخ هم به جمعیت هیئت ایرانی پیوست. عراقی‌ها ادعا کردند پس از نگهداری جسد به مدت چهار سال در سردخانه به علت متوقف نشدن جنگ دفن شده است با نبش قبر و کالبد شکافی پزشکان ایرانی به این نتیجه رسیدند که اطلاعات موجود با جسد ارائه شده مطابقت ندارد.
 
هیئت مزبور پس از مذاکرات مفصل تصمیم به بازگشت گرفت وزارت خارجه عراق ضمن قبول اشتباه از سوی مسئولان گورستان خواستار تعویق سفر آنان شد تا جسد واقعی با حضور مجدد پزشک صلیب سرخ مورد معاینه قرار گیرد. سپس جسد دوم در قبرستان الکرخ واقع در 60 کیلومتری جاده بغداد و رمادی نبش قبر گردید؛ یک جسد مومیایی در تابوت فلزی در آنجا قرار داشت.
مزار مهندس محمد جواد تندگویان
هیئت ایرانی در هنگام نبش قبر متوجه تازه بودن قبر شد. عراقیها در پاسخ به این مسئله گفتند که ما برای اطمینان از وجود جسد مهندس تندگویان چند روز پیش اینجا را نبش قبر کردیم تا اشتباهی صورت نگیرد. معاینه طرف‌های سه گانه یعنی ایران و عراق و صلیب سرخ نشان داد که جسد مذکور متعلق به شهید تندگویان است.
 
پس از قطعی شدن مسئله، هیئت ایرانی خواستار تحویل وسایل شخصی ایشان شد اما عراقی‌ها مدعی شدند محل نگهداری آن شهید در بمباران امریکایی‌ها تخریب شده است و کلیه لوازم شخصی و مدارک از جمله ریسمانی که با آن خودکشی کرده از بین رفته است.
 
این پاسخ عراقیها نشان داد که دروغ می‌گویند زیرا هنگام شهادت دست‌ها و پاهای وی بسته بود که نتواند آنها را حرکت دهد. بر اثر فشار به ناحیه قفسه صدری دنده‌های دهم راست و هفتم چپ ایشان شکسته بود آثار طناب باعث شکستگی استخوان لامی و خون مردگی در ناحیه حلق و حنجره شده بود؛ پزشکی قانونی علت شهادت نامبرده را به احتمال قریب به یقین خفه شدگی به وسیله رشته طناب اعلام کرد و سن ایشان در هنگام شهادت را بین 31 تا 37 سال ذکر کردند .
 
پیکر شهید تندگویان در تاریخ 25 آذر در عتبات عالیات نجف، کربلا و کاظمین با حضور اعضا هیئت و کاردار سفارت ایران و خانواده‌شان با احترام طواف داده شد و در تاریخ 29 آذر 1370 در مرز منظریه ـ خسروی به وسیله صلیب سرخ و هیئت عراقی تحویل هیئت ایرانی شد.
شنبه ۲۵ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۵:۲۹
کد مطلب: 9690
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *