چه کسی پشت بورس نفت است؟
تلاش برای دیده نشدن ردپای دولت
14 آبان 1397 ساعت 11:06
وحید حاجی پور | منتقدان عرضه نفت در بورس دو گروه هستند؛ گروهي که نظرات کارشناسي و دلايل منطقي را براي عدم کارایی اين روش عنوان ميکنند که اين نظرات، در جلسات مختلف و حتي مناظرات موردبحث و بررسي قرار ميگيرد. گروه دوم اما با نگاهي سياسي به عرضه نفت در بورس، معتقدند اين روش محصول فشار گروهها و نهادهاي حاکميتي براي منافعي خاص است.
گروه نخست استدلالهاي کارشناسي و نقدهاي خود را بهطور کارشناسي مطرح ميکنند که عمدتاً نگاه سياسي ندارند و متعلق به بخش کارشناسي صنعت نفت هستند؛ مديران اسبق و سابق مديريت امور بينالملل در اين گروه جاي دارند که با تسلط کامل به موضوع استراتژيک معاملات نفتي چه بهصورت فيزيکي و چه به شکل فيوچر، نقدها و راهکارهاي خود را مطرح ميکنند و مدافعان عرضه نفت در بورس نيز، به تبادلنظر و بحث تخصصي دراینباره ميپردازند.
جالب اينجاست که پايگاه اين مناظرات دوطرفه، نهادهاي دانشجويي و رسانههاي اصولگرا هستند و کمتر رسانه اصلاحطلبی حاضر به انتشار نظرات مدافعان عرضه نفت در بورس بوده است. البته چند گزارش سعي کرده است ديدگاه هر دو گروه را منعکس کند اما دفاع رسانههاي اصولگرا براي عرضه نفت در بورس، اين ذهنيت را ايجاد کرد که نفتي شدن بورس، محصول شکاف حاکميت و دولت است که درنهایت، نظر حاکميت به کرسي نشست.
در چنين فضايي، گروه دوم صداي خود را بلندتر کردند و نوشتند که بورس نفت خواسته دولت نيست و «کاسبان تحريم»، قصد دارند با ورود به حوزه تجارت نفت سودهاي کلاني به جيب بزنند و دولت مجبور به انجام اين کار شده است. براي پاسخ به اين توهم بايد گفت که حضور بخش خصوصي در تجارت نفت، در برنامههاي توسعهاي سوم و ششم آمده است و چيز جديدي نيست که با يک دستور شبانه ظهور کرده باشد. برخي ديگر عرضه نفت در بورس را محصول سياستهاي اقتصاد مقاومتي دارد که از ابلاغ اين سياستها سه سال ميگذرد و اگر قرار بود دولت به اين سياستها در حوزه فروش نفت عمل کند، بايد بسيار زودتر از امروز، به سمت بورس نفت حرکت ميکرد.
اما مهمترین مسئلهاي که دراینباره مطرح ميشود ظهور بابک زنجانيهاي جديد و برگشت به دوران کاسبي است؛ در پاسخ به اين ادعا نيز بايد گفت عرضه نفت در بورس از مکانيزمهايي تبعيت ميکند که شفاف و صريح است درست برخلاف پرونده بابک زنجاني که با يک مصوبه متولد شد. بااینوجود، گفته ميشود چون نام شرکتها و خريداران محموله نفتي اخير در بورس محرمانه باقیمانده است پس خبري از شفافيت نيست. چنين ادعايي هم در نوع خود جالب است زيرا اين قاعده بورس است که نام خريداران محرمانه ميماند مادامیکه خريدار خود بخواهد نام خود را اعلام کند؛ البته چنگ زدن به چنين استدلالي، نشایت گرفته از عدم شناخت گروههاي سياسي از ماهيت بورس است.
کساني که معتقدند دولت اعتقادي به اين روش ندارد و براي اجرايي کردن آن تحتفشار گرفته است، سخنرانيهاي اسحاق جهانگيري معاون اول رئیسجمهور را براي یکبار هم که شده مرور کنند و بخوانند که معاون اول، تأکید بسياري براي اجرايي کردن عرضه نفت در بورس داشت و آن را راهکاري دانست که ميتواند صادرات نفت ايران را تضمين کند. البته اين رسانه در نقد سخنان جهانگيري يادداشت مفصلي را منتشر کرد و همچنان بر موضع سابق خود ايستاده است اما متأسفانه نگاه سياسي با برچسب اصلاحطلبی براي الصاق بورس نفت به خواسته نهادهايي جز دولت، جرياني را خلق کرده است که استدلالهايش نه فني است و نه کارشناسي. تنها يک برداشت سطحي و سياسي است از چيزي که حتي به مباني آن نيز آشنا نيستند.
اما جالبترین شنيدهاي که دهانبهدهان ميشود آن است که وزارت نفت براي تسويه صد در صد ارزي براي بورس نفت تأکید داشته است که جريانهاي فشار، تسويه 20 درصد پول نفت را تبديل به تسويه ريالي کرده است؛ قطعاً دسترسي رسانههاي اصلاحطلب و شبهدولتی به وزارت نفت بيشتر از رسانههاي ديگر است ولي اگر نميخواهند و يا نميتوانند اين موضوع را به شکلي دقيق پيگيري کنند، بايد بدانند ازقضا وزارت نفت در طرح پيشنهادي خود خواستار تسويه کامل محمولهها بهصورت ريالي بود که در جلسه سران قوا، اين خواسته وزارت نفت با مخالفت همراه شد و سهم تسويه ريالي به 20 درصد کاهش يافت.
از سوي ديگر، وزارت نفت به حدي شرايط را براي خريداران بورسي راحت گرفته است که جذابيت فراواني براي خريداران ايجاد کرده مانند استفاده از شاخص نفت خام سبک ايران به مقصد مديترانه که يک يارانه 4 دلاري را براي خريداران نفت ايجاد کرده است که البته اين مورد، تنها يکي از اين جذابيتهاست.
خلاصه آنکه ازایندست استدلالهاي سطحي در بلندگوي رسانههاي همسو با دولت بسيار شنيده ميشود که سعي دارند عرضه نفت در بورس را يک گلوگاه فساد معرفي کرده و به دولت سايه يا حاکميت نسبت دهند درحالیکه اين خواسته، خواسته خود دولت است و اگر نقدي وارد است بايد ابتدا به پاستور نشانه رفت.
اين رسانه همچنان به نقدهاي خود درباره عرضه نفت در بورس وفادار است اما به رسانههاي اصلاحطلب توصيه ميشود در ابتدا درباره موضوع تخصصي فروش نفت ابتدا کمي تحقيق کنند و در مرحله بعد با دريافت جزئيات دقيقتر و آگاهي از روند عرضه نفت در بورس، نظرات خود را منتشر کنند تا دچار خطاهاي فاحشي نشوند. کشاندن بورس نفت به مباحث سياسي و مواردي غيرواقع، موجب ميشود صداي کارشناسي و فضاي مناظرات در لابلاي اختلافات و توهمات سياسي محو شده و همهچیز به سمت حاشيه پيش رود.
کد مطلب: 22271
آدرس مطلب: https://www.mizenaft.ir/note/22271/تلاش-دیده-نشدن-ردپای-دولت