۰
جهت استحضار وزیر محترم نفت

ظرفیت بزرگی به نام عراق

بعد از سفر رئیس‌جمهور به عراق، آمریکایی‌ها بارها به اعمال تحريم بر هر همكاري اقتصادي بين ايران و عراق تهديد کرده‌اند؛ اما این آمریکایی‌ها اساساً امكان قطع همکاری‌های ايران- عراق را با ابزار تحريم دارند؟ پاسخ يك «نه» بلند است.
ظرفیت بزرگی به نام عراق
به گزارش میز نفت، مجید شاکری در کانال اقتصاد سیاسی نوشت:
 
چندی پیش آمريكا معافيت اعمال‌شده بر تحريم خريد انرژي توسط عراق از ايران را تمديد كرد. همچنين بعد از سفر رئیس‌جمهور به عراق، آمریکایی‌ها بارها به اعمال تحريم بر هر همكاري اقتصادي بين ايران و عراق تهديد کرده‌اند؛ اما این آمریکایی‌ها اساساً امكان قطع همکاری‌های ايران- عراق را با ابزار تحريم دارند؟ پاسخ يك «نه» بلند است.
 
آمريكا براي قطع روابط ايران -عراق با تحريم دو راه دارد:
 
1 - تحريم كلي عراق شامل نهادهاي حياتي و رسمي عراق (شبيه رفتار با ايران) كه عملاً به‌منزله خروج داوطلبانه آمريكا از عراق و فراموش كردن همه هزینه‌های انجام‌شده در آن است و عقلا نمی‌تواند گزينه روي ميز آمریکایی‌ها باشد.) مسئله ورود و خروج عراق در ليست محدوديت صدور ويزاي در ابتداي رياست جمهوري ترامپ در اين زمينه قابل‌بررسی مجدد است.
 
2 - تحريم بخشي از اقتصاد عراق و سفيد- سياه كردن تحريمي اقتصاد عراق بسته به همكاري يا عدم همكاري با ايران با تمركز بر افراد و شرکت‌ها (كه جنس تهدیدهای چند روز آمريكا هم از اين جنس است.)
در اين زمينه ساختار اقتصاد عراق به دو دليل شانس كمي را براي تحريم بخشي مؤثر به آمريكا مي دهد:
 
اول آنكه ساخت عشیره‌ای و پوشش لایه‌ای مبادلات، مانع از شناخت ذينفعان نهايي تراکنش‌های مالي است. اين مشكلي است كه آمريكا درباره تأثیر تحریم‌هایش در شرکت‌های غير بین‌المللی چين هم عمیقاً با آن درگير است.
 
 دوم آنکه اقتصاد عراق شدیداً غير بانكي است. ضريب نفوذ حساب بانكي در جامعه عراق ١٠ درصد بوده (٢٠١٦) و نيمي از كل ترازنامه بانك مركزي عراق اسكناس و مسكوك است.(٢٠١٧) اين حقايق با توجه به آن‌که نقطه اثر تحریم‌های آمريكا اساساً بانك است، اثرگذاری تحریم‌های آمريكا را در داخل اقتصاد عراق بسيار ضعيف می‌کند.
 
درواقع تحریم‌های آمريكا روابط اقتصادي ايران عراق را حداكثر كمي آزار می‌دهد و هرگز (در صورت خواست مقامات طرفين) نمی‌تواند اشكالي در روابط ايجاد كند.

کلاً آمريكا درباره تحديد روابط اقتصادي ايران در خاورميانه دچار يك پارادوكس است. اگر آمريكا بخواهد در محيط امنيتي خاورميانه حضورداشته باشد ناچار از خرج كردن دلار (مستقیماً يا در قالب ريال سعودي- درهم امارات-...) است و با اين عمل نرخ برابري ارزهاي محلي كشورهاي محل مداخله را بالا می‌برد. از طرف ديگر ساخت اجتماعي اين كشورها امكان پايش و جدايش ذينفعان اين ارزهاي ملي تقویت‌شده را به آمريكا نمی‌دهد. به ايران امكان دسترسي بهتر به دلار در قالب ارزهاي محلي پگ شده به دلار را می‌دهد. دقیق‌تر بگويم هر سنت خرج كرد دلاري آمريكا در خاورميانه شانس ايران را براي تضعيف اثر تحریم‌های آمريكا بر اقتصاد خود افزايش می‌دهد.
 
دوشنبه ۱۹ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۱۹
کد مطلب: 23313
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *