وحید حاجی پور| سید مهدی حسینی رئیس سابق کمیته بازنگری در قراردادهای نفتی به تازگی از لزوم طراحی قراردادهای جدید نفتی برای حفظ و نگهداشت تولید نفت توسط شرکتهای ایرانی گفته است؛ وی که به شکلی خاص مبدع قراردادهای جدید نفتی برای روزهای پسا برجام ملقب به IPC بوده است، پس از شکست این قرارداد در صنعت نفت به دنبال طراحی قراردادهایی دیگر است که بدون تردید از چنان ضعفی برخوردار خواهد بود که به فرجام IPC مبتلا خواهد شد.
البته این یکی از ویژگیهای نفت در دوره زمامداری بیژن نامدار زنگنه است که با وقت کشی و تعللهای بسیار، تئوری و موضوعات کاغذی جای «کار» را گرفته است و در نهایت هیچ قدم رو به جلویی برداشته نمیشود. این پدیده به اندازهای مساله ساز شده است که خود سید مهدی حسینی هم از انفعال و بی تفاوتی وزارت نفت در عملگرایی انتقادکرده و در اظهارات خود نسبت به این وضعیت هشدار داده و به شکلی طعنه آمیز، مدیریت قراردادهای نفتی را زیر سوال برده است.
گرچه حسینی خود از افرادی است که برای تدوین مدل جدید قراردادهای نفتی دو سال زمان را «سوخت» کرد و دستمزد خوبی هم بابت آن گرفت، اما نباید فراموش کرد تیم حقوقی – قراردادی وزارت نفت بیش از آنکه روی راهکارهای عملیاتی برای توسعه صنعت نفت متمرکر باشد، بیشتر زمان کشور را بر ایدهآل گرایی و مدینه فاضلهای استوار کرده است که خروجی آن، کرختی و عقب ماندگی است که کاملا عیان شده است.
تاکید بر طراحی مدل قراردادهای جدید برای روزهای تحریم، به مانند دیگر امور کاغذی وزارت نفت هیچ عایدی جز معطل کردن کشور ندارد و اساسا اینگونه مباحث، منجر به عقب ماندگی بیشتر میشود. چگونه است که در دوران تحریمهای گذشته بدون طراحی قرارداد تازهای، میادین ایرانی توسعه پیدا کردند و قراردادهای خوبی امضا شد و امروز امکان آن نیست؟!
موضوعی که حسینی مطرح کرده است بسیار سادهتر از چیزی است که عنوان میکند؛ ماهیت موضوع آن است که اصولا ارادهای برای «کار» وجود ندارد و دولت آینده که بخواهد وزارت نفت را تحویل بگیرد، هیچ پروژهای را برای تکمیل کردن در اختیار ندارد درست برعکس دولت فعلی که پروژههای بسیاری را با درصد پیشرفت بالا تکمیل کرد و برای خود سند افتخار مهر کرد.
6 سال از مدیریت ژنرالها در نفت میگذرد و جز بهره برداری از پروژههایی که در زمان تحریم اجرا شد، کار جدیدی صورت نگرفته است؛ اگر دولت گذشته هم میخواست مانند دولت فعلی برای هر کاری، قراردادی را طراحی کند امروز نه ظرفیت تولید کشور 3.9 میلیون بشکه بود و نه میزان تولید گاز در پارس جنوبی بیشتر از قطر بود! دقیقا مساله این است که چنگ زدن به مدل جدید قراردادهای نفتی به بهانههای مختلف، تبدیل به دکان و حیاط خلوتی شده است که هم جذابت مالی دارد و هم آنکه کشور را درگیر زمان و روزمرگی میکند.
در همین مساله قراردادهای جدید نفتی، مسئولان صنعت نفت گفتند به جز IPC از مدلهای دیگر قراردادی مرسوم نیز استفاده خواهد شد اما نه تنها چنین اتفاقی رخ نداد، بلکه با شکست IPC وضعیت بسیار وخیمتر از گذشته شد.
قراردادهای نفتی به مرور زمان نیازمند اصلاح هستند، کسی این قاعده را نفی نمیکند ولی مساله اینجاست که شرایط به حدی تغییر کرده است که نیازمند قراردادهای جدید نفتی باشیم؟!
اگر وزارتخانهای قصد «کار کردن» داشته باشد و ادعای «توسعه گرایی» آن به شکل امروزی بود، باید حداقل دو قرارداد فعال داشته باشد که متاسفانه، حال و هوای 6 سال گذشته نشان میدهد همه چیز در اغما به سر میبرد.
از یاد نبریم که کمیته تدوین قراردادهای جدید نفتی در سال 92 میلیاردها تومان اعتبار دریافت کرد تا IPC را طراحی کند که خروجی آن مشخص است؛ حال به بهانه تحریم به دنبال طراح مدل دیگری است که آن نیز هیچ دستاوردی نخواهد داشت و کمک بزرگی است برای رقبای صنعت نفت ایران تا به راحتی کشور را تضعیف کنند. مخلص کلام آنکه مشکل وزارت نفت و دولت، نوع قرارداد نیست، خواب غفلت 6 سالهای است که همه را مستاصل کرده است.
چهارشنبه ۲۸ فروردين ۱۳۹۸ ساعت ۱۰:۴۰