۱
۱
اعتراف دیروقت وزیر نفت به شکلی دیگر

مقصران دیروز، طلبکاران امروز!

آموزشگاه فنی حرفه ای آبادان - میز نفت
آموزشگاه فنی حرفه ای آبادان - میز نفت
وحید حاجی‌پور/ برنامه نگاه یک دو شب پیش نشان داد دست وزارت نفت خالی‌تر از آنی است که تصورش می‌شد. اظهارات وزیر نفت نسبت به ماه‌های گذشته همانی بود که می‌شنیدیم. از پارس جنوبی و تولید از آن، قرارداد توتال، توسعه میادین غرب کارون، پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس و ... اما یکی از جالب‌ترین بخش‌های برنامه دو شب پیش، تأکید وزیر نفت برای لزوم جذب تکنسین‌های نفتی بود.

وزیر نفت برای آنکه بگوید وزارت نفت به دکتر و تحصیل‌کرده‌های دانشگاهی نیاز خاص ندارد از کمبود نیروهای فنی و تکنسین گفت، او اظهار داشت ما نیازی به دکتر نداریم و بیش از تحصیل‌کرده دانشگا‌ه‌ها، به نیروی فنی محتاجیم. کسانی که در متن کارند به‌خوبی می‌دانند زنگنه کجا را نشانه گرفته است که البته این نشانه‌گیری به‌درستی صورت گرفت. واقعیت ملموس صنعت نفت این است که هم‌اکنون کمبود و خلأ نیروهای فنی و عملیاتی در نفت کاملاً احساس می‌شود، تقاضاهای بسیاری از سوی مدیران واحدهای عملیاتی برای واحد ستاد ارسال می‌شود که درصدد است مدیران بالادستی را برای جذب نیروهای فنی قانع کند.

همان چیزی که وزیر نفت بارها به آن‌ها اشاره کرده و گفته است تورم منابع انسانی در ستاد بسیار و در عملیات اسفناک است. یک نیروی فنی در واحد عملیاتی حداقل کار دو نفر را انجام می‌دهد و گاها دو شیفته کار می‌کند. این موضوع حقیقتی انکارناپذیر است ولی مقصر کیست؟ اینکه بازهم بخواهیم به دولت گذشته «نخ» دهیم دیگر عذاب‌آور شده است چراکه مهم‌ترین دلیل بروز این اتفاق، تصمیمی است که وزیر نفت در دوره نخست وزارت خود گرفت.
قدیمی‌ها می‌دانند در دورانی که زنگنه به نفت آمد، برای پیاده‌سازی ایده‌های جدید روی آموزشگاه‌های فنی هم متمرکز شد و با این استدلال که وزارت نفت «سرکارگر» و «اوستاکار» نمی‌خواهد آموزشگاه‌های فنی را تعطیل کرد، آموزشگاه‌هایی که وظیفه تربیت نیروهای فنی و تکنسین‌ها را بر عهده داشت و باسابقه‌ای مشخص یکی از نهادهای مهم تربیت نیروهای فنی بود. همه افرادی که امروز جزو نخبگان نفتی نامیده شدند اغلب در این آموزشگاه دوره دیده و با شرایط بسیار سختی که سپری کردند تبدیل به چهره‌های اصیل صنعت نفت شدند. چه پیش از انقلاب و چه پس از پیروزی انقلاب، نهادی به نام آموزشگاه‌های فنی نقش ویژه‌ای در تربیت نیروهای موردنیاز صنعت نفت ایفا می‌کرد.

در همان دهه 70 ولی وزیر نفت بدون توجه به توصیه‌ها و مشورت‌های نیروهای نفتی جهت حفظ و تقویت آموزشگاه‌های فنی، بر موضع خود ماند و کفت نفت نیازمند نیروهای دانشگاهی و باسواد است و نه تکنسین‌های بی‌سواد. کسانی که در دل این اختلاف‌نظر بودند تصدیق خواهند کرد که وزیر نفت نیروهای نفتی آموزش دیده در آموزشگاه‌ها را «فورمن» خطاب می‌کرد. هشدارهایی که منتقدان به تصمیم وزیر نفت وارد می‌کردند یک دهه بعد خود را نشان داد، جایی که کمبود تکنسین‌های فنی پاشنه آشیل صنعت نفت شد و تا به امروز به قوت خود باقی است.

وزیر محترم که امروز روی این موضوع دست گذاشته، خود نخستین متهم این چاله بزرگ است. چطور شده است که تا دیروز تکنسین‌ها، فورمن بودند و بیگانه از نیازهای نفت ولی امروز این فارغ‌التحصیلان دانشکده‌های نفتی هستند که «اضافه» هستند! دقیقاً با نفت چه کردیم؟ چرا کسی بابت تصمیمات اشتباه گذشته خود که امروز تبعاتش مورد اعتراف قرار می‌گیرد پاسخگو نیست؟

آقای زنگنه، امروز به‌درستی اعتراف کرد که نفت تکنسین‌ می‌خواهد ولی این نیاز، در دوره نخست گوشزد نشده بود؟ چرا آن روز گوش نکردید و با تعطیلی آموزشگاه‌ها و تأسیس دانشکده‌های مختلف نفت در اقصی نقاط کشور، ورودی‌های آموزشگاه‌ها را راهی دانشگاه‌ها کرده و امروز می‌گویید اشتباه است که فکر کنیم نفت «دکتر» می‌خواهد. مخاطب این اعتراف کیست؟ افرادی که مخالف تعطیلی آموزشگاه‌های نفتی بودند یا وزیری که در طبقه پانزدهم یک‌تنه روی نظر خود اصرار داشت و از بد روزگار، خودش هم ثمره آن را چید.
دوشنبه ۹ بهمن ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۹
کد مطلب: 20249
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
من در هر دو موقعیت انجام وظیفه کرده ام . در زمانی در ماهشهر در پروزه های نفتی بوده ام و در بهره برداری پتروشیمی در شیف کار کرده ام و هم در اداره مهندسی چند شرکت. در زمانی که در پروزه بودم و بهره برداری کار می کردم حقوق بسیار کمی می گرفتم و دلیل ان زمان هم این بود که تازه کارید در صورتیکه به جای چند نفر خدمت می کردم همیشه هم ابریزال و گرید مال اداره مهندسی بوده است و برای همین تصمیم گرفتم که از ان موقعیت خلاص شوم . حالا وزیر نفت می فرماید که بدنه کارشناسی مازاد است و من دلیلش را فقط در سیاست گزاری غلط همان موقع ها میبینم. وقتی مدیری بیش از 10 برابر من حقوق می گیر طبیعیست که من در تلاشم تا خود را به موقعیت مدیریت برسانم نه اینکه در جا بزنم و در همان بهره بردای باقی بمانم. و باز هم طبیعیست که قسمت بهره برداری خالی شود و نیروهای ماهر و کاردان از کار بیزار و فراری شوند. بهترین کار بها دادن به نیروی انسانی و بالا بردن حقوق و دستمزد بهره برداران است.