۰
نگاهی تاریخی به برکناری وزیران نفت

وقتی ساز تکنوکرات ها کوک نیست

تغییر وزیر با تغییر سیاست یک کشور در همه کشورهای جهان یک موضوع عادی است چنانچه وزیر نفت، برخلاف سیاست‌های کلان یک کشور قدم بردارد؛ البته که چنین رویه‌ای در ایران وجود ندارد و شاهد آن هستیم که وزیر نفت برخلاف سیاست‌های کشور حرکت کرده و تبدیل به یک عامل مسئله‌ساز برای نظام شود.
ملک سلمان| میز نفت
ملک سلمان| میز نفت
وحید حاجی پور | نفت برای آل سعود خارج از حیطه سیاست داخلی است؛ آن‌ها حیات و ممات خود را در گرو صنعتی می‌دانند که هیچ‌گاه آن را باسیاست و قوانین رایج کشورشان اداره نمی‌کنند. شاهزاده‌ها را از آن دور نگاه می‌دارند و هر صدایی که خللی در کار نفت به وجود بیاورد در نطفه خفه می‌کنند.

حتی پیران و علمای وهابی نیز حق اعتراضی به آرام کو ندارند؛ شرکتی که نان همه را تأمین می‌کند، در یک محیط ایزوله و با قوانین کاملاً متضاد با قوانین رسمی عربستان سعودی اداره می‌شود. چه در آرامکو و چه در وزارت انرژی عربستان، همگی تکنوکرات هایی هستند که اغلب با بورسیه حکومت در بهترین دانشگاه‌های آمریکا تحصیل‌کرده و برای کار به ظهران و ریاض برمی‌گردند.

از ابتدا نیز همین بوده است؛ از سال‌هایی که عبدالله تریکی وزیر نفت عربستان بود تا زکی یمانی و علی النعیمی، همگی تکنوکرات هایی بودند که در جهان نفت به اسطوره شباهت دارند؛ باوجود حکومت نیم‌قرنی این سه وزیر بر نفت عربستان، اما با تغییر سیاست‌های بین‌المللی آل سعود، وزیران نفت اولین قربانیان هستند، همگی به شکلی غیرمعمول از کار کنار گذاشته می‌شوند چراکه از دیدگاه سعودی‌ها، نفت علاوه بر تأمین نیازهای داخلی باید در خدمت سیاست خارجی سعودی‌ها باشد.

عربستان سال‌هاست برای حضور در جمع قدرت‌های منطقه‌ای و جهانی از نفت و درآمدهای آن بهره بزرگی می‌برد، آن‌ها برای تنظیم روابط خود با غرب و شرق روی چنین نعمت بزرگی قمار کرده‌اند و هرگاه که وزرای نفت خود را همسو باسیاست‌های خود نبینند بلافاصله آن‌ها را به بدترین شکل ممکن کنار می‌زنند. عبدالله تریکی که نخستین وزیر نفت عربستان و تحصیل‌کرده آمریکا بود نخستین قربانی این سیاست بود.

وی به دلیل مخالفت باسیاست‌های آمریکا و حرکت برخلاف خواسته‌های این کشور مورد خشم شدید پادشاه قرار گرفت و پس از برکناری تبعید شد. پس از او نوبت به زکی یمانی رسید، وزیری که قدرتی افسانه‌ای داشت ولی او به دلیل سیاست‌هایی که در اوپک داشت مورد غضب سعودی‌ها قرار گرفت و دست‌آخر به سرنوشت تریکی دچار شد، به لندن رفت و درباره حکومت آل سعود سکوت کرد.

نفر سوم علی النعیمی بود؛ روس ستیز ترین وزیر نفت تاریخ اوپک که بشدت از مسکو متنفر بود؛ او مخالف سرسخت همکاری و نزدیکی روسیه با اوپک بود و زمانی که قیمت نفت طی 5 سال گذشته کاهش یافت، مجبور به همکاری با مسکو شد. بااین‌وجود وی این همکاری را خطرناک می‌دانست تا در پی سفرهای بن سلمان به مسکو و افزایش همکاری‌های ریاض و مسکو، علی النعیمی از کار کنار رفت و خالد الفالح رئیس شرکت آرام کو جایگزین وی شد.

النعیمی برخلاف یمانی اما به انتقاد از حکومت آل سعود پرداخت و معتقد بود روسیه به عربستان و اوپک خیانت خواهد کرد. او حتی دامنه نقدهای خود را به مسائل اجتماعی و رانندگی زنان نیز کشاند تا نشان دهد از برکناری خود بشدت ناراحت است. او 21 سال بر نفت عربستان حکومت کرده بود اما وقتی حضورش در راستای سیاست‌های کلان و بین‌المللی سعودی‌ها نبود، به راحتی حذف شد.

جای او را خالد الفالح گرفت؛ رئیس سابق شرکت آرامکو که او نیز مانند وزرای قبلی، روحیه‌ای تکتوکرات داشت و در عمل، مخالف واگذاری سهام این شرکت. محمد بن سلمان برای اجرای سیاست‌های جدید اقتصادی خود که ریشه در سیاست خارجی دارد او را نیز کنار زد تا عبدالعزیز بن سلمان، پسر بزرگتر پادشاه عربستان جایگزین الفالح شود.

فارغ از درستی یا غلط بودن تصمیمات نیم‌قرن اخیر عربستان در حوزه نفت، توجه به این نکته ضروری است که سعودی‌ها نفت را عامل پیشبرد اهداف خود در سیاست خارجی می‌دانند و نه  اهرمی که ناکارآمدی‌اش، تبدیل به اهرمی‌شود جهت فشار به حاکمیت. در عربستان نفت در خدمت سیاست‌های کلان کشور است و باید در نقشی که برای آن تعریف‌شده فعالیت کند و نه آنکه وزیر نفتش، روبروی حاکمیت بایستد و با تمسخر و فرافکنی، حاکمیت را مجبور به قبول شرایط خود کند.

تغییر وزیر با تغییر سیاست یک کشور در همه کشورهای جهان یک موضوع عادی است چنانچه وزیر نفت، برخلاف سیاست‌های کلان یک کشور قدم بردارد؛ البته که چنین رویه‌ای در ایران وجود ندارد و شاهد آن هستیم که وزیر نفت برخلاف سیاست‌های کشور حرکت کرده و تبدیل به یک عامل مسئله‌ساز برای نظام شود.
 
يکشنبه ۲۴ شهريور ۱۳۹۸ ساعت ۱۲:۲۶
کد مطلب: 24676
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *