۰
نگاهی به وضعیت عجیب فرزاد بی

همه با هم برای عربستان

دهلی‌نو نمی‌خواهد منافع خود را در شبه جزیره از دست بدهد و با توجه به روحیه عجیب سعودی‌ها در روابط بین‌الملل و سیاست خارجی، چنین گروکشی‌هایی طبیعی به نظر می‌رسد، ولی سؤال مهم این است چرا دولتی در ایران تکلیف شرکت‌های هندی با منافع ملی را روشن نکرد؟
همه با هم برای عربستان
میزنفت |  میدان گازی فرزاد A و B دو میدان مشترک گازی میان ایران و عربستان است؛ میادینی که جزو معدود میدان‌های گازی سعودی‌هاست. بر همین اساس، سال‌هاست برداشت از میدان فرزاد B را آغاز کرده‌اند. ایران از اوایل دهه ۸۰ شمسی بررسی توسعه این میدان را آغاز کرده، ولی با گذشت بیش از ۲۰ سال از آن روزها، این میدان هنوز به تولید نرسیده است.

از روز‌هایی که زنگنه در دولت اصلاحات وزیر بود، تصمیم بر آن شد که توسعه این میدان به هندی‌ها واگذار شود، اما دهلی‌نو با معطل‌کردن روند مطالعه، ارائه برنامه تولید و در نهایت امضای قرارداد، همه‌چیز را معلق گذاشت و وزارت نفت طی این سه دهه بی‌توجه به این موضوع مهم، خیال ریاض را برای برداشت از این میدان راحت کرد.

یک پیشینه عجیب
هندی‌ها قرارداد اکتشافی به منظور حفاری چاه‌های اکتشافی در بلوک فارسی را در سال ۲۰۰۲ میلادی امضا کردند و در نهایت، سال ۲۰۰۷ میلادی با حفاری دو حلقه چاه، کشف ذخایر تجاری گاز در میدان «فرزاد» به اثبات رسید. بر این اساس، پس از اثبات ذخایر تجاری گاز در میدان فرزاد، مذاکرات شرکت ملی نفت ایران با کنسرسیوم هندی به رهبری آغاز شد، هرچند که بسیاری از منابع آگاه معتقدند پشت پرده این کنسرسیوم، برادران هندوجا بودند و هستند؛ همان خانواده‌ای که پیش از انقلاب در خوزستان دارای کسب و کار بزرگی بودند و به راحتی فارسی هم صحبت می‌کردند.

هندوجا که یک خانواده متنفذ و ثروتمند در هندوستان به شمار می‌روند، روابط پیچید‌ه‌ای با برخی مدیران نفتی و البته سیروس ناصری دارند، به‌طوری که برخی گزارش‌های تأیید نشده در رسانه‌ها، نشان می‌دهد برخی افراد نقش واسطه را برای این خانواده ایفا می‌کنند. در دولت گذشته، مذاکرات به مراحل جدی رسید که بر اساس آن قرار شد توسعه این میدان از مدل قراردادی مشارکت در تولید انجام شود؛ مدلی که با قانون نفت ایران تضاد بزرگی داشت، اما وزارت نفت، تصمیم نهایی خود را گرفت؛ هرچند که نهایی‌شدن این قرارداد، تنها در حد حرف باقی ماند.

براساس گزارش‌های منابع هندی، هند از سال ۲۰۰۹ به دنبال انعقاد قرارداد برای میدان گازی فرزاد بود که حدود ۷۵درصد از این توافقنامه تا ماه مه ۲۰۱۸ نهایی شد، اما هنگامی که ایالات متحده به طور یکجانبه از توافق هسته‌ای خارج شد، این قرارداد نیز به مانع برخورد کرد. دست آخر ایران و هند برای توسعه این میدان به توافق دست نیافتند و با افزایش تحریم‌های غیرقانونی امریکا، هندی‌ها میز مذاکره را ترک کردند.

برداشت سعودی‌ها
با رهاشدن این میدان، عربستانی‌ها با سرعت توسعه آن را در پیش گرفتند. در حال حاضر سعودی‌ها روزانه حدود ۵ /۴ میلیون دلار از سهم گاز ایران در این میدان را برداشت می‌کنند و تاکنون، میزان خسارتی که به کشور وارد شده، رقمی معادل ۴ میلیارد دلار است و هر روز تأخیر آن نیز حدود ۵/ ۴ میلیون دلار به مجموع خسارت اضافه می‌کند. با گذشت کمتر از یک‌سال از توقف مذاکرات ایران و هند بر سر توسعه این میدان مشترک گازی، در نهایت توسعه فاز مقدماتی این میدان در قالب توافقنامه اولیه به یکی از شرکت‌های ایرانی واگذار شد.

فارس هم در گزارشی نوشته است: نکته مهم درباره توسعه میدان فرزاد که در نهایت منجر به بازگشایی قفل توسعه آن شده، چگونگی استفاده از گاز میدان فرزاد بوده است، به طوری که اخیراً یکی از مقامات شرکت ملی نفت گفته است: «سناریوی پیش رو، امکان‌سنجی تزریق گاز ترش میدان‌های فرزاد A و B به میدان نفتی آغاجاری بوده و تاکنون مدل توسعه اقتصادی این میدان تدوین و ارائه شده است.»

با انتقال گاز میدان فرزاد به تأسیسات آغاجاری با حفاری چاه‌های دریایی، سکو و تأسیسات فراساحلی می‌توان گاز ترش این میدان را به خط لوله پنجم سراسری منتقل کرد و در نهایت گاز میدان صرف افزایش ضریب بازیافت مخزن آغاجاری شود. با اجرای این سناریو در کنار کاهش هزینه‌های تولید عملاً راهکاری برای مصرف گاز این میدان مشترک با عربستان پیدا شده است.
هند در خدمت عربستان؟!

وقت تلف‌کردن‌های هند به بهانه‌های مختلف طی این سال‌ها تنها به سود عربستان بوده است؛ کشوری که با کش‌دادن روند مذاکرات و توسعه این میدان، هم ضربه بزرگی به منافع کشور زده است و هم خیال ریاض را بابت برداشت بی‌دردسر از میدان گازی فرزاد راحت کند. تنیدگی منافع این دو کشور با هم بسیار پیچیده‌تر از آن است که می‌توان فکرش را کرد. از نزدیکی به سیاست‌های بلوک غرب گرفته تا افزایش سطح همکاری‌های اقتصادی و تجاری میان دو کشور. براساس برخی آمار‌های منتشر شده، بیش از یک میلیون کارگر هندی در عربستان کار می‌کنند که سالانه بیش از ۴ میلیارد دلار برای خانواده‌های خود در هندوستان ارسال می‌کنند.

دهلی‌نو نمی‌خواهد منافع خود را در شبه جزیره از دست بدهد و با توجه به روحیه عجیب سعودی‌ها در روابط بین‌الملل و سیاست خارجی، چنین گروکشی‌هایی طبیعی به نظر می‌رسد، ولی سؤال مهم این است چرا دولتی در ایران تکلیف شرکت‌های هندی با منافع ملی را روشن نکرد، به ویژه دولت تدبیر و امید که طی هفت سال گذشته بیشترین قصور را داشته است.
يکشنبه ۳ اسفند ۱۳۹۹ ساعت ۱۰:۲۸
کد مطلب: 29431
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *