۲
۱
داستان عجیب ترین معاون بین الملل وزارت نفت

خداحافظی در گمنامی

سرنوشت آقای مثلا دیپلمات، چیزی جز دود سیگار در اتاقی متوسط را برای او رقم نزد؛ نه در امور خارجه یَلی شد و نه در نفت، سری در سرها درآورد ولی برای شاد شدنش هم که شده، به او بگوید:«خداحافظ آقای دیپلمات»...!
زمانی نیا | میز نفت
زمانی نیا | میز نفت
وحید حاجی پور | امیرحسین زمانی نیا روز گذشته رسما بازنشست شد و برای همیشه کنار رفت؛ یکی از معاونان زنگنه که داستان آمدنش با سایر معاونان ژنرال تفاوت داشت. در ادبیات و دنیای امور خارجه ای ها، او یکی از افراد منتسب به حلقه نیویورکی ها بود ولی هیچگاه در میان افراد کلیدی این حلقه قرار نداشت؛ صریح تر بگویین، او «خودی» نبود. 

وی در روزهایی که حسن روحانی رئیس مرکز بررسی های استراتژیک مجمع تشخیص مصلحت نظام بود، به این مرکز رفت و آمد داشت تا زمانی که روحانی، در سال 92 به ریاست جمهوری رسید؛ با آن کلید معروفش!

قدرت که به تیم روحانی منتقل شد، زمانی نیا «این پا و آن پا» می کرد تا در چشم شیخ حسن بیاید و سمتی در خور، به وی تعارف شود اما روحانی او را نمی دید، مثل تیم امنیتی – بین المللی اش؛ زمانی نیا دوست داشت خود را مطرح کند و جای بیاندازد که او، جزو تیم مذاکره کننده گان هسته ای است اما خب، واقعیت چیز دیگری بود. ناراحتی او از اینکه جایی در دولت ندارد، موجب شد تا به وزیر نفت دستور بدهند برای وی، جایی را دست و پا کند.

زنگنه، معاونت بین الملل وزارت نفت را به زمانی نیا پیشنهاد کرد و او هم، بدون هیچ درنگی و بدون آنکه بداند این معاونت، چیزی جز یک اتاق کار و چند مدیر کل و البته یک عنوان زیبا نیست، پذیرفت که به نفت بیاید. پس از چند ماه حضور در این معاونت، متوجه شد سمتی تشریفاتی را پذیرفته است. نه در حوزه قراردادهای نفتی و دیدارهای مهم می تواند نقشی داشته باشد و نه در حوزه اوپک که کاملا در ید اختیار مرحوم کاظم پور اردبیلی بود و اجازه نمی داد احدی به آن نزدیک شود.

از بد بیاری اش، اعتماد وزیر نفت به مجید هدایت زاده معاون وقت بین الملل شرکت ملی نفت، باعث شد مشکل مضاعف شود؛ او کاملا زیر سایه هووی خود قرار گرفت و هدایت زاده با خونسردی هر چه تمام، با زنگنه مشغول کارش بود تا جایی که ممکن بود، به عمد زمانی نیا را در ریز اتفاقات و تصمیمات قرار ندهند.

مصاحبه های عجیب و پر از اطلاعات غلط زمانی نیا، شاید تنها راهی بود که می توانست ثابت کند آقای معاون، یک شخصیت تاثیرگذار است ولی همه می دانستند او فقط یک ویترین است؛ هرچند که خودش نمی خواست قبول کند و اینگونه تلقین می کرد که اگر او نباشد، همه چیز در حوزه بین الملل به هم می ریزد؛ تنها خریدار این ذهنیت خودش بود و البته چند تن از کارکنانش که چاره ای جز باد کردن این ذهنیت نداشتند.

اوضاع ادامه داشت تا اینکه حسین کاظم پور اردبیلی، دار فانی را وداع گفت و زمانی نیا، از این فقدان بهترین بهره را برد و جایگزین وی در مدیریت اوپک شد؛ این بار هم زنگنه به کار خود سرگرم بود و او را طرف مشورت قرار نداد تا باز هم ثابت شود، حضور او در نفت، صرفِ «حضور» است و لاغیر.

آقای معاون باز هم تلاش کرد خودی نشان دهد و این بار سراغ گزینه دیگری رفت. او می خواست ثابت کند یک دیپلمات است و باید در حوزه بین الملل نفت، از خود برند ویژه ای بسازد، پس از زنگنه خواست تا او را به عنوان نامزد ایران برای پست دبیرکلی اوپک گازی معرفی کند. تا توانست تلاش و لابی کرد اما زنگنه در پوشش نظرخواهی از چهره های سابق نفتی، دکتر حجت الله غنیمی فرد را انتخاب کرد و به دبیرخانه معرفی کرد؛ آخرین تیر زمانی نیا هم به سنگ خورد تا دیگر چاره ای برای خداحافظی با نفت و جهان خود ساخته اش نداشته باشد؛ آن هم در پایان راه دولت بنفش.

شاید به همین دلیل باشد که در مراسم تودیعش، به نیش و کنایه، نظام را مورد تاخت و تاز قرار داد. سرنوشت آقای مثلا دیپلمات، چیزی جز دود سیگار در اتاقی متوسط را برای او رقم نزد؛ نه در امور خارجه یَلی شد و نه در نفت، سری در سرها درآورد شاید به همین دلیل بود که نه وزیر نفت، و نه سایر معاونان زنگنه در مراسم تقدیر از او شرکت نکردند...!
 
دوشنبه ۱۸ مرداد ۱۴۰۰ ساعت ۲۳:۵۳
کد مطلب: 30661
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


اسدالهي
باسلام و عرض خسته نباشيد از بافتن دروغ هاي رنگارنگتان. از اينكه در كمال جهل و ناداني مشغول تخريب شخصيتي هستيد كه اصلا اورا نمي شناسيد متاسفم. شمارا بخدا واگذار ميكنم چون صحبت با ميز نفت را چيزي جز اتلاف وقت نمي دانم.