وحید حاجیپور | چند هفته پیش از برگزاری انتخابات ریاست جمهوری ایالات متحده، تحلیلها و گمانهزتیهای بسیاری درباره نتیجه نفتی پیروزی جو بایدن در رسانههای خارجی و ایرانی منتشر شد که سعی داشت این گزاره را در اذهان جا بیاندازد که در صورت شکست ترامپ، ایران بهزودی به بازار ...
اما وزارت نفت ترجیح داد بجای بکارگیری نخبگانی با مدارک مهندسی نفت، شیمی، مخزن، حفاری و ... به سمت استخدام نمایندگانی با مدارک تحصیلی، تاریخ، جغرافی، فقه، معماری، مدیریت شهری، علوم سیاسی و .. برود.
وحید حاجی پور | با جدیتر شدن تهاتر نفت و کالا، حالا همه کپیکاریها از دولت قبل تکمیل شد؛ روحانی و تیمش طی سالهای اخیر بارها برای «ردگمکنی» و فرار از پاسخگویی، اقدامات دولت قبل را به باد انتقاد میگرفتند و در مراحل بعدی، تصمیمات پیشین را باطل کرده و از تصمیماتی میگفتند که از «عقل» سرچشمه میگیرد....
از نمایندگان مجلس گرفته تا چهرههای نظارتی و امنیتی در سیستم وزیر نفت جایگاه رفیعی دارند چه آنانکه خدمتی به او کردند و چه افرادی که به کار گرفته شدند تا کسی از او بازخواست نکند.
برای مصداق سازی خود، پالایشگاه ستاره خلیجفارس را شتری بر نردبان میکنند تا همه ببینند با این پالایشگاه، ایران در تولید بنزین خودکفا که هیچ، بلکه صادرکننده بنزین شده است؛ پالایشگاهی که مثل سیراف یک پروژه کاغذی نبود و با پیشرفت 70 درصدی تحویل زنگنه شد.
اینکه مدیر یا مسئولی برای آنکه به هدفش برسد، با استفاده از شرایط قانونی و اختیارات کارها را به شیوه خود به پیش ببرد، به امید آنکه امدادی قرار است برسد، زمانی پذیرفته شده است که منافع ملی تأمین شود و نه آنکه میلیاردها دلار از منافع ایرانیان به دلیل اجتهاد ساختگی، از کف برود.
آن جلسه تمام شد و زنگنه بالاترین رأی را در تاریخ وزارت نفت از مجلس كسب كرد. نوشتند كه وقتی وزیر عملكرد عالی داشته باشد مجلس نیز اینگونه به او اعتماد میكند اما اندكی بعد، مشخص شد او تا توانسته نماینده استخدام كرده است و حقوق نجومی به آنها میدهد.
موضوع بسیار سادهتر از آن چیزی است که میتوان تصورش کرد؛ زنگنه میداند با تصمیم و دیدگاهش نسبت به تصمیم دولت قبل چه خسارتی به کشور وارد کرده است و حالا که اعداد به میان آمده است، میگوید اصلا نه به من مربوط است و نه ارتباطی به افزایش مصرف دارد.
در سال 88 و بحران بنزین، نظام هزینه لجاجتها و خودبزرگبینیهای ژنرال را پس داده است و اگر قرار است افتخارات بقیه به اسم ایشان ثبت شود، مشکلی نیست؛ طبل هر چه تو خالیتر، صدایش بیشتر!
او راهی را برای صنعت نفت برگزیده که چیزی جز خسران برای منافع ملی ندارد، هرچند که مدافعانش معتقدند ژنرال بسیار فراتر از زمان میاندیشد و تصمیم میگیرد. او که بالاخره دیروز حرف آخر را درباره پالایشگاه زد و پالایشگاهسازی را «کثافت» نامید، یکبار دیگر نشان داد راه خود را میرود!
وزیر نفت به خوبی میداند چه میکند؛ او از خلا و ضعف برخی نمایندگان و سران قوا از مباحث تخصصی نفت و اتفاقات رخ داده در صنعت نفت استفاده کرده و با ردیف کردن چند عدد و رقم، میتواند واقعیات کاملا برعکس جلوه دهد.
وحید حاجی پور| به زنگنه هر چه بیاید، حمایت از شرکتهای ایرانی نمیآید؛ هر کارش که کنند چیزی جز انتقاد از او انتظار نیست هرچند که در مسیر تخریب، خودیها را کنار میگذارد و غیرخودیها را «کفِ جاده» میکند.
حجم عظیم ذخایر نفت کشور (که با فرا رسیدن پیک تقاضای نفت در معرض بلااستفاده ماندن برای همیشه قرار دارند) پتانسیل کمنظیری را برای توسعه به وجود آورده که با استفاده از مدلهای امتیازی میتواند جهش تولید را در این صنعت رقم زند.
بدون تردید در تاریخ نفت، غیر محبوبترین وزیر در میان کارکنان، همان مردی است که دوسوم نفتیها را زائد و اضافه خواند اما تا توانست، دوستان و شاگردان و نمایندگان مجلس را «همهکاره» نفت کرد... بله آقای زنگنه!
این هم یکی از زیرکیهای خاص وزارت نفتی است که در سال پایانی دولت، میخواهد از خود یک قهرمان بسازد درحالیکه در حوزه منابع انسانی، بدترین عملکرد بهپای زنگنه و گروه وی نوشتهشده است.