۰
۱
واقعیت خط لوله دامغان - نکا چیست؟

وقتی یک انشعاب را خط لوله «مادر» می‌نامند!

وقتی یک انشعاب را خط لوله «مادر» می‌نامند!
ميزنفت/ وزارت نفت با تکمیل خط لوله دامغان – نکا می‌خواهد وابستگی به گاز ترکمنستان را قطع کند. روی این مهم که مانوری ویژه می‌دهد و آن را تعهدی می‌داند که سال گذشته از سوی وزیر نفت داده شد و در کمتر از یکسال اجرایی شد اما آیا واقعا با احداث این خط لوله مشکل گازرسانی حل می‌شود؟ برای پاسخ به این پرسش بهتر است به نکات زیر توجه کنید.

 سال 86 ترکمنستان با بداخلاقی اقتصادی از شرایط کشور و سرمای بی سابقه‌ای که ایران را فراگرفته بود قیمت گاز را برای 6 ماه چند برابر کرد و وزارت نفت هم  مجبور به پذیرش درخواست این کشور شد. پس از سپری شدن این ماجرا شورای اقتصاد مصوبه‌ای را به وزارت نفت ابلاغ کرد که بر اساس آن، وزارت نفت باید با طراحی و اجرای خط یازدهم سراسری، گاز را از عسلویه به دامغان و سپس به کیاسر می ‌رساند تا تامین گاز 6 استان شمالی کشور تضمین شود. 

بر این اساس  خط لوله 1100 کیلومتری از عسلویه تا دامغان با ظرفیت انتقال 120 میلیون متر مکعب گاز طبیعی در دستور کار قرار گرفت.همزمان با آغاز عملیات ابتدایی این خط لوله، کار ساخت خط لوله دامغان به کیاسر به طول 175 کیلومتر هم آغاز شد تا پیش از اتمام خط لوله سراسری یازدهم، بتوان از این خط به عنوان یک خط لوله کمکی برای استان‌های شمالی کشور بهره برد.

 تا سال 92 کار طراحی و فاینانس خط لوله سراسری یازدهم  در حال انجام بود که دولت یازدهم بر سر کار آمد. وزیر نفت در تصمیماتی که در همان سال اول اخذ کرد این پروژه را از اولویت شرکت ملی گاز ایران خارج کرد ماند دستوراتی دیگر که شبیه همین تصمیم بود.

کار ساخت این خط لوله به حال خود رها شد و در سال 93 وزیر نفت با بیان اینکه تا پایان سال 94 به واردات گاز از ترکمنستان بی نیاز می‌شویم گفت که بخاطر روابط سیاسی به واردات گاز از ترکمنستان ادامه می‌دهیم. وزیر نفت در تاریخ  20 مرداد 93 در نخستین همایش هماهنگی صدور کالا، خدمات فنی و مهندسی صنایع نفت، گاز، پالایش و پتروشیمی به کشور ترکمنستان رسما از علاقه ایران برای واردات گاز از این کشور اشاره کرد و افزود: ایران به گاز ترکمنستان نیازی ندارد، بلکه هدف ایران از واردات گاز از ترکمنستان ایجاد فرصت اشتغال برای فعالان اقتصادی و بخش خصوصی در این کشور است و چون روابطمان با این کشور استراتژیک است به همکاری‌مان ادامه می‌دهیم.

به هر حال تا سال 95 خبری از قطع واردات گاز از ترکمنستان نبود تا اینکه در سال 95 ترکمنستان به دلیل بدعهدی شرکت ملی گاز ایران بطور یک طرفه جریان صادرات گاز را قطع کرد. با این اقدام ترکمنستان، وزارت نفت برای تامین مصارف خانگی مردمان شمال کشور مجبور به قطع گاز صنایع، نیروگاه‌ها و جایگاه‌های سی ان جی شد و همان روزها دستور ساخت خط لوله دامغان نکا صادر شد. خط لوله‌ای که قرار بود در ادامه خط لوله عسلویه – دامغان ساخته شود تا بتواند بطور اختصاصی گاز را از جنوب ایران به شمال کشور راهی کند.

حالا  خط لوله دامغان - نکا در آستانه افتتاح است ولی سوال اصلی این است که گاز این خط لوله چگونه تامین می‌شود؟ برای آنکه بدانیم چه اتفاقی رخ داده است باید دو خط لوله موازی را در نظر بگیرید. یکی خط لوله شرقی به غربی در نوار شمالی کشور و دیگری به موازات آن بین تهران و سمنان. خط لوله دامغان به نکا این دو خط لوله را بطور عمودی به یکدیگر وصل می‌کند و با این ابتکار قرار است بخشی از گازی که از تهران به سمنان می‌رود در میانه راه به شمال کشور برود.

هم اکنون مهمترین ابهام اینجاست که آیا خط لوله تهران – سمنان توانایی شوت کردن گاز به سمت شمال کشور را با میزان حجم مصرف مشخص دارد؟ به فرض محال اگر چنین امکانی مهیا باشد آیا ظرفیت خط لوله تهران به سمنان است که بتواند وظیفه یک خط لوله با ظرفیت 120 میلیون متر مکعب گاز را انجام دهد؟

کسانی که به مسائل انتقال گاز و خطوط لوله آگاه هستند بخوبی می‌دانند این ابتکار شرکت ملی گاز مانند مسکنی است که هیچگاه نمی‌تواند به اهداف خود دست یابد و در واقع یک راهکار موقت و کوتاهی است که همچنان مشکل را حل نکرده باقی گذاشته است. لوپ کردن دو خط لوله با یک انشعاب ضعیف هیچگاه نمی تواند یک راهکار عملی و درست باشد و این همان نقطه‌ای است که وزارت نفت سعی در حماسی کردنش دارد. حتی اگر تولید گاز 5 برابر شود به دلیل عدم ظرفیت خطوط لوله انتقال گاز٬ هدف مد نظر وزارت نفت دور از دسترس است.
 
 
 
سه شنبه ۱۰ مرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۱:۰۰
کد مطلب: 18462
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


حسن
Iran, Islamic Republic of
چرا با گذشت بیش از 1400 سال هنوز از خطبه های امیرالمومنین (ع) به عنوان فاکت های مدیریتی نقل و تاکید می نمایند. چون افق دید رهبر حکومت علوی بیش از 1400 سال است. در حیات کنونی وقتی افق دید مقام معظم رهبری به اذن ولایت الهی 1000 ساله است. افق دید رئیس جمهوری باید 200 ساله و افق دید وزیرش باید 50 ساله باشد. چه کسی این افق را به وزیر می دهد. قطعا "سازمان" متبوعش. اما اگر وزیر مستبدانه و متکبرانه دست رد بر سینه همه متخصصین و صاحب نظران و مدیران متعهد وزارت نفت بزند. مجبور است بر اساس سلیقه و دانش کج و کم خود "دیکته" کند...... وچنین شد که همه واافسوسا ملاحظه می نمایید. آنچه ماند همان است که بعد از همه مغولان ماند. کش افق دید وزیر اکنون به تنبان جوان های سی ساله متصل است که تا قبل از سال 92 حتی یک روز سایقه کار در "صنعت نفت" را نداشته اند. نفرمایند ما کاندید مناسب برای مدیریت ها نداریم. برای معاونت ها نداریم . برای وزارت نداریم. چشم بصیرت و متعهد می خواهد. شاخص بی هجو و علمی می خواهد تا جلو بین باشد و مدیران با درایت و آزرده دل را ببینند. امیدوارم خداوند از ما و ملت ما و اسلام ما رویگردان نشود. امیدوارم مجددا دلها به حکت خدا و دانش ولایت آرام گیرد. آمین.