اندیشکده بروکینگز:

نورد استریم؛ سیاسی یا اقتصادی؟

10 آبان 1394 ساعت 5:57

با توجه به نورد استریم 2 ،در نظر داشته باشیم گاز طبیعی زمانی که به دست نخستین خریدار در اروپا برسد، لزوما به یک کالا تبدیل می شود. به همین دلیل است که تغییر مقصد دیگر اجازه فروش مجدد گاز طبیعی را بر اساس قوانین اروپا نمی دهد. این مساله موجب می شود تا نگرانی مربوط به واردات بیشتر گاز روسیه تا حدی کمتر شود چرا که زمانی که گاز وارد بازار اروپا شود، این دیگر گاز روسیه نخواهد بود.


به گزارش ميز نفت ، اندیشکده بروکینگز نوشت:

در حالی که روابط روسیه و اروپا در سطح پایینی قرار دارد، اکنون وقت آن نیست که دو طرف برای دستیابی به یک قرارداد جدید انرژی تلاش کنند. با این وجود، 4 سپتامبر، کنسرسیومی متشکل از شرکتهای گازپروم، شل، ENGIE، OMV، BASF و E.ON توافقنامه مشترکی را در خصوص پروژه نورد استریم 2 به امضا رساندند.

این پروژه با ظرفیت کلی 55 میلیارد متر مکعب، روسیه و آلمان را از طریق دریای بالتیک به یکدیگر متصل خواهد کرد. این خط لوله موجب دو برابر شدن ظرفیت خط لوله نورد استریم یک خواهد شد که از سال 2011 میلادی، اجرایی شده است.

جای تعجب نیست که واردات گاز بیشتر از روسیه به اتحادیه اروپا با مخالفت های زیادی روبرو شود. تحلیلگران کمیسیون اروپا وزارت خارجه و سایر تحلیلگران نسبت به این مساله هشدار داده اند که احداث این خط لوله ها خطر قطع انرژی روسیه به کشورهای شرق اروپا را که بیش از هر زمان دیگری به انرژی روسیه وابسته شده اند، افزایش داده است.

با این حال، بسیاری از انتقادات به نکته اصلی اشاره نکرده است. گرچه گسترش خط لوله به تنهایی به نفع هیچ از کشورهای عضو نخواهد بود، ولی این پروژه در مجموع به نفع کل اروپا است. اجرای پروژه نورد استریم 2 یک ایده خوب است که کشورهای عضو اتحادیه اروپا به تلاش های موفق خود برای همگرایی بازار انرژی ادامه دهند. واقعیت این است که کشورهای اروپایی نباید اقدامی را علیه امنیت انرژی خود انجام دهند.

*قدرت در اتصال
برای آنکه ببینیم چرا این مساله درست است، مهم است فراتر از این فرضیه ساده حرکت کنیم و آن مساله مهم این است که هر چه گاز روسیه در اروپا بیشتر باشد اهرم سیاسی این کشور نیز بیشتر خواهد شد. همان طور که مفسران به درستی در خصوص بحران اوکراین اشاره کرده اند، اعضای اتحادیه اروپا نسبت به سوء استفاده شرکت گازپروم از قدرت خود در بازار انرژی اروپا در مقایسه با گذشته انعطاف بیشتری نشان می دهند.

کشورهای عضو اتحادیه اروپا با اتصال بهتر و نزدیکتر می توانند گاز طبیعی را به صورت آزادانه تر در بین کشورهای عضو به جریان بیندازند. فقدان همگرایی بازار مهمترین تهدید علیه امنیت انرژی اروپا به شمار می رود.

اطمینان حاصل کردن از ظرفیت کافی ذخایر و فضای کافی برای جذب ال ان جی سایر تدابیری است که به ارتقای امنیت انرژی اروپا کمک می کند. مسلما، کشورهای اتحادیه اروپا باید طی سال های آینده برای تقویت تدابیر لازم با هدف ارتقای امنیت انرژی تلاش کنند. کشورهای اتحادیه اروپا همچنین باید از طریق اجرای اصلاحات در بازارهای داخلی و پروژه های زیرساختی، برای دستیابی به هدف بزرگ خود یعنی امنیت انرژی اروپا کمک کنند.

به طور کلی، قوانین اروپا به طور چشمگیری قوانین بازی در اتحادیه اروپا را تغییر داده است. گازپروم به عنوان مثال در یک مناقشه ادامه دار با کمیسیون اروپا بر سر نقض قوانین مربوط به رقابت است. بی شک قدرت چارچوب سیاسی اتحادیه اروپا را نباید دست کم گرفت.

با توجه به نورد استریم 2 ،در نظر داشته باشیم گاز طبیعی زمانی که به دست نخستین خریدار در اروپا برسد، لزوما به یک کالا تبدیل می شود. به همین دلیل است که تغییر مقصد دیگر اجازه فروش مجدد گاز طبیعی را بر اساس قوانین اروپا نمی دهد. این مساله موجب می شود تا نگرانی مربوط به واردات بیشتر گاز روسیه تا حدی کمتر شود چرا که زمانی که گاز وارد بازار اروپا شود، این دیگر گاز روسیه نخواهد بود. تا زمانی که کشورهای عضو اتحادیه اروپا به منابع جایگزین دسترسی داشته باشند، نگرانی از تسلط روسیه بر بازار، اعتبار خود را از دست می دهد.

منتقدان همچنین اقتصادی بودن پروژه نورد استریم 2 را زیر سئوال برده اند. این استدلال ها تمایل دارد تا روی هزینه های این پروژه متمرکز شود و این مساله که نیازی به افزایش ظرفیت خط لوله نورد استریم یک نیست. ولی هر دو استدلال ضعیف است.

به عنوان مثال در نظر بگیرید، گازپروم هم اکنون 3 میلیارد دلار در سال تعرفه ترانزیت پرداخت می کند تا گاز خود را تنها از اوکراین انتقال دهد. وزیر انرژی اوکراین گفته است که این کشور تعرفه انتقال گاز را برای شرکت گازپروم دو برابر افزایش دهد ولی این اقدام تنها انگیزه های مربوط به ایجاد مسیرهای جایگزین صادرات گاز روسیه را تقویت خواهد کرد. با اجرای این خط لوله در هزینه های اضافی ترانزیت گاز طبیعی صرفه جویی خواهد شد.

به طور مشابه، به این مساله اشاره شده است که تنها نیمی از ظرفیت خط لوله نورد استریم یک در حال حاضر استفاده شده است. بنابر این چه نیازی به یک خط لوله دیگر است؟ اولا نیمی از خط لوله نورد استریم یک مورد استفاده قرار گرفته است چون خط لوله مجاوز آن یعنی اوپال که شمال آلمان را به جمهوری چک متصل می کند، منتظر معاف شدن از مقررات اروپا است. در ژانویه 2014 قراردادی بین شرکت وینگاز پیمانکار پروژه و کمیسیون اروپا تقریبا نهایی شده ولی مذاکرات به خاطر درگیری های شرق اوکراین متوقف شده است. علاوه بر این اشتباه است که تصور کنیم ظرفیت خط لوله و تعهدات قراردادی همواره به خوبی پیش خواهد رفت و اجرای خط لوله جدید، قدرت مانور بیشتری را به اتحادیه اروپا خواهد داد.

در نهایت، منتقدان نورد استریم 2 به این مساله اشاره می کنند که تقاضای گاز در اروپا رو به افزایش نیست. هر چند که این مساله قطعا درست است ولی باید این مساله را در ذهن داشته باشیم که تولید داخلی گاز اروپا به سرعت رو به کاهش است. اکتشاف گاز در هلند به شدت رو به کاهش گذاشته است. در سایر مناطق اروپا نیز اکتشافات زیادی برای تولید گاز طبیعی انجام نشده است.

علاوه بر این، بسیاری از شرکتها بر این باورند که در میان مدت و بلندمدت وضع تعرفه بالای مالیات کربن موجب خواهد شد تا گاز نسبت به شرایط کنونی رقابتی تر شود.

 بی شک گسترش پروژه نورد استریم یک پروژه سیاسی است. گازپروم چندین سال قبل اعلام کرده است که قصد دارد با اجرای این پروژه، خاک اوکراین را دور بزند. اختلافات بین روسیه و اوکراین طی سال های اخیر بارها موجب قطع جریان صادرات گاز روسیه به اروپا شده است.
 


کد مطلب: 10010

آدرس مطلب: https://www.mizenaft.ir/news/10010/نورد-استریم-سیاسی-یا-اقتصادی

ميز نفت
  https://www.mizenaft.ir