*یادداشت زیر توسط یکی ازکاربران ميزنفت نوشته شده است.
دو شب گذشته که وزیر محترم نفت در برنامه تیتر امشب و درباره اقتصاد مقاومتی سخن می گفت ناحودآگاه یاد فرمایشات چند روز پیش مقام معظم رهبری (مدظله العالی ) افتادم. ایشان در دیدار با تعدادی از مسولان دولت و نمایندگان مجلس بر صرفه جویی تاکید فروانی داشتند ولی تنها چیزی که در وزارت نفت و شرکت های زیر مجموعه دیده نمی شود همین صرفه جویی و کاهش هزینه هاست. وقتی صحبت های آقای زنگنه را می شنیدم ناخودآگاه، ذهنم درگیر این مساله می شد که اگر تشریفات پوشالی در صنعت نفت نبود چه اتفاق بدی می افتاد و یا کدام طرح و پروژه به سرانجام نمی رسید و چه رویداد مهمی در این صنعت رخ نمی داد؟
عسلویه جایی است که سال ها در آن جان می کنم؛ از خانواده خود دور شده ام تا در این صحرای آهنی ساعت 6 به سرکار بروم و ساعت 6 عصر به منزل که نه به محل استراحت برگردم. جان کندن های من به کنار، رفت و آمدهای مدیرانی که با پرادو و پروازهای آنچنانی عسلویه را سرگرم خواسته های خود کرده اند. صدا البته که در میان این مدیران، شرافتمندان بسیاری حضور دارند و همپای ما کارکنان هستند اما چرا امکانات و هزینه های غیرضرور باید در اختیار آنها باشد و کسری حقوق و بودجه اضافه کاری و پایان کار کارکنان پیمانکاری نصیب من و همکارانم شود ؟
پروژه های پارس جنوبی به حالت نیمه تعطیل درآمدند و به فعالیت تعداد زیادی از کارکنان به دلیل نبودن بودجه پایان داده شده است؛ کاهش شدید وگسترده فعالیتها در کنار پروازهایی با صندلی هایی در کلاس تجاری و پرادوهای پارک شده روبروی فرودگاه ها برای جابجایی مدیران طرحهای نیمه تعطیل و غیر فعال تصویر نامناسبی از مدیریت دراین بخش از صنعت نفت ارائه می دهد.
حقوق کارگران و مهندسان تغییری نکرده است که هیچ، بعضا با تاخیر هم پرداخت می شود و پاسخ های تکراری مدیری که آن را در حوزه مسئولیت پیمانکاران می داند و خود را تبریه می کند. اما عجیب است که از ما بهتران، همان تشریفات دوران نفت 120 دلاری را دارند. نفت 30 دلاری برای ماست و نفت 120 دلاری برای دیگران. سوالی که ذهن ما را به خود مشغول کرده است این است که وقتی پروژه ها تعطیل و نیمه تعطیل شده اند و همه چیز سر ما آوار می شود؛چرا ؟ این هزینه های غیر ضرور بالاخره چه موقع کاهش می یابند؟
وزیر محترم نفت تا به حال از خود پرسیده اند که اگر شب واریز یارانه عزا می گیرند، عزای هزینه های گزاف مدیران پرادو سوار را نیز می گیرند؟ آیا شب ها به آن فکر می کنند و راحت می خوابند؟هستند مدیرانی که وام خودرو گرفته اند و بازهم از امکانات استفاده می کنند.چرا؟!
چه اتفاقی می افتد که تعدادپروازها و رفت و آمدها در زمان تعطیلی پروژه ها تغییری نکرده است اما به حقوق و اضافه کاری و فعالیت پروژه ها ودستمزدها که می رسد باید از ما مایه گذاشته شود؟ باک پرادوها و حساب صندلی های ویژه و بیزنس کلاس ایرلاین ها مدیران پروژههای تعطیل و نیمه تعطیل حتما خونشان از ما رنگین تر است. هر بار که عذر همکاری را می خواهند خانواده ای بدون نان اور میشود .مدیرانی که باد در غبغب انداخته و چنان برای خود تشریفاتی قائل شده اند که گویی ما رعیت هستیم و آنها ارباب.
مدیران بالادست در شرکت ملی نفت تا بحال در هزینه های پارس جنوبی دقت کرده اند؟ یعنی بقدری شرایط کار در منطقه سخت است که اگر مدیری با پژو به پروژه تعطیل و نیمه تعطیلش سرکشی کند نمی تواند بهره وری پرادو سوار را داشته باشد؟ برای مایی که گوشمان از لزوم و ضرورت تکریم منابع انسانی پر است، پرادوها و پروازهای تجاری نشانه یک تفکر خاص ومصداق اشرافی گری است.
خدایی نکرده نباید پرادوها تضعیف می شدند ولی مصوبه وزیر مبنی بر عدم پرداخت حقوق و مزایای اقماری خارج از سازمان مصوب که قرار بود از یکم تیر ماه 1394 اجرایی شود، به سایه فراموشی رفت و هیچ توضیحی بر ناتوانی اجرای این دستور وزیر ارائه نشده است. شرکت هایی که قرار بود پایتخت را ترک کنند نه تنها ترک نکردند بلکه خارج ضوابط و مقررات با اخذ مجوزهای کوتاه مدت خودشان را اقماری کردند و امروز طنز تاریخی صنعت نفت وجود مدیرانی اقماری است که اقماری هم مدیریت می کنند، هم در تهرانند و هم در منطقه عملیاتی!!
آقای وزیر این عملکرد تعدای از مدیران صنعت نفت مناسب وزیبنده مجریان اقتصاد مقاومتی در صنعت نفت نیست؛ باور بفرمایید همانطور که حضرت آقا فرمودند با صرفه جویی می توان بخشی از بودجه لازم برای اجرای بعضی از طرح ها را تامین کنید و قبول کنید مدیرانی که فرق بین نفت بشکه ای 120 دلار را با نفت بشکه ای 30 دلار را در خودرو و صندلی بیزینس کلاس هواپیمای زیر پایشان را که از جیب دولت پرداخت می شود را درک نمی کنند نمی توانند مجریان موفقی برای تحقق اقتصاد مقاومتی باشند.
اگر حرفهای امثال بنده را باور ندارید بازرس نامحسوسی را به منطقه عسلویه بفرستید تا مشاهده کنند با ولخر جی های همیشگی و تضعیف روحی کارکنان، این راهی که پیموده می شود به سرانجام نخواهد رسید. مشکل ما پرادو نیست، تفکر پرادویی و صندلی بیزنس کلاسی و مدیران اقماری است که ما و منافع ملی را فدای خود می کنند.