محمود برزو درگذشت

همکاران وی در مهندسی و ساختمان نفت مرکزی نیز این ضایعه را به خانواده و بازماندگان تسلیت عرض می کنند, خدایش رحمت کند.

مرا آرامش دل از پدر بود
مرا از نام او نامی به سر بود

مرا در کوره راه زندگانی
چراغ و راهنما در هر گذر بود

مرا اقبال و دولت از وجودش
همیشه یاورم از هر نظر بود

تماشایش مرا آرامش جان
نگاهش خوش‌تر از لطف سحر بود

به چشمانش تسلای دل ریش
کلام دل‌نشینش چون شکر بود

کنارش بهتر از فصل بهاران
حضورش موجب فتح و ظفر بود

همیشه مهر مادر را به دل داشت
برایش همسری والا گهر بود

به مادر گر بهشتی زیر پا است
عطای این فضیلت از پدر بود

نه تنها سایه مهرش مرا پشت
که از جان حافظ ما از خطر بود

پدر تا عمر دارد حامی توست
به کمتر رنج تو از خود بدر بود 

نبینی خادمی بی‌مزد چون او
که کارش بهتر از صد کارگر بود

هر آن فرزند بیند سفره‌اش را
نصیبش طبع والا و هنر بود 

پسر را گر پدر داماد سازد
زفافش چون امیران در ظفر بود

هر آن فرزند قدرش را نکو داشت
همیشه روزیش در پای در بود

برو تا می‌توانی خدمتش کن
دعایش پیش یزدان کارگر بود

به دورانش کم از شاهی نداری
خوشا روزی که با تو همسفر بود

رسید از مهر او یوسف به شاهی
رضایش بهتر از درو گهر بود

هر آن کس مهر او را کم چشیده
همیشه حسرتش اندر نظر بود

هزاران حیف عمر آدمی را
برایش مهلتی کوته بسر بود 

گریزی نیست آدم را ز مردن
که در تقدیر آدم این سفر بود

حوادث آدمی را در کمین است
اجل هم در کمین هر بشر بود

هزاران سوز بی‌اندازه دارد
اگر مرگ پدر اندر خبر بود

پدر چون رخت بندد نابهنگام
وداعش کودکان را تلخ‌تر بود

کسی کو جز پدر یاری ندارد
پدر چون مرد دردش بیشتر بود

برای حسرت یک دیدن او
دو چشمان تَرش دائم به در بود

نه چشم آرام گیرد نی دل و جان
فراقش بر دل سنگ هم اثر بود

اگر با سیل اشکم زنده می‌گشت
مرا خود این توان در چشم تر بود

چگونه از فراغش کس ننالد
که در عمرش برایت بال و پر بود

ولیکن رفته باز ناید ای دوست
اگر حتی پدر پیغمبر بود

به روزی گفت اندرزی به فرزند
چو مهر دلبری او را به سر بود

«نگردد شوی بد، بابای نیکو
اگر میلت به دختر یا پسر بود

خوش آن همسر که دارد خلق نیکو
وگرنه ازدواجش با ضرر بود

پدر جان است، پدر جانان جان است
اگرچه کمتر از یک کارگر بود

بیا تا هست قدرش را بدانیم
که پیک مرگ کارش بی‌خبر بود

دل آیت ز مرگ هر پدر سوخت
که مرگ هر پدر داغ بشر بود 

امروز بدترین روز زندگیم بود چون برای بار دوم پدرم را از دست دادم و تنها کسی را که می توانست جایگاه پدری دلسوز و مهربان ر ا برایم پر کند و یار و یاور و راهنما زندگیم باشد را از دست دادم . پدرجان کاش بتونم غم نبودنت را تاب بیاورم . خداوند روحت را قرین رحمت فرماید .

روحشون شاد . انسان بسیار بزرگ و فرهیخته ای بودند .

بیگمان امروز یک مرد بزرگ از میان ما رفت مردی که قلبش برای کشورش میتپید و برای مردمان کشورش دریا دلی بود مهربان و هرگز کسی ناامید از نزد او برنگشت گره گشای کار مردمان بود و اگر او را میشناختی میتوانی درک کنی تفاوت میان بزرگواری فروتنانه او و کسانی که حتی به اندازه یک نگاه او تجربه نداشتند و خروارها ادعا بودند و هستند . چه بسا که چننین مردی که به سلامت زندگی کرد و چنین صداقت و قدرتی داشت که به هرسخنی از دهان هر یاوه گویی گوش نمیسپرد و مردی بود که خود تصمیم میگرفت و هر آنگاه که میپنداشت ریالی به ناحق به هر شخصی پرداخت میگردد با قدرت جلوی آن را میگرفت و سفارش کسی را هم نمیپذیرفت که همین علت کافی بود تا بازیگران سیاس به خاطر منافع خود او را کنار بزنند تا به مقاصد خود برسند اما مهندس برزو متفاوت بود دریایی از تجربه و دانش بود و همه او را دوست میداشتند و چه بسا که عده ای بیشمار مدیون محبتهای این شخص بودند و هستند و به همین سبب همواره او را در جایگاهی بالاتر از قبل میافتی .
و در آخروقتی بر سر مزار او در هنگام خاک سپاری میبودی و با چشم دل مینگریستی در میافتی این خیل جمعیت به احترام جوانمردی و بزرگمنشی اودر آنجا حاضر بودند و از اعماق قلب اندوهگین بودند شاید کسانی بودند که حتی یک بار بیشتر او را ندیده بودند اما وصف او را از همه در فروتنی و سخاوتمندی شنیده بودند و همین برای آمرزش چنین مردی کافی است که حتی یک نفر را نمی یابی که دلشکته ازاین مرد باشد.

مردي به تمام معنا بزرگ و با سينه اي مالامال از دغدغه كمك به ديگران ، جدي و در عين حال رئوف و بزرگوار. پر تلاش و الگويي بينظير.
پدري بزرگوار براي خيلي ازماها.
من تا آخر عمرم مديون حمايت هاي معنوي ايشون و همسر گراميشون هستم.
داغ سنگيني رو بر دوشم احساس ميكنم.
و سينه ام سرشار از بغض...
پدرم رو از دست دادم...
روحش شاد و يادش هميشه گرامي.

بابا جون امروز با رفتن تو و در زمان خاکسپاری تو من هم تمام امیدها ، شادیها ، خوشیها و تمام خوشبختیهاییی را که در زندگیم  داشتم را به خاک سپردم شاید در زمان بودنت نتوانستیم وقته زیادی را در کنارت باشیم اما هر کجا که بودی تنها امید و دلیل زندگیه ما بودی و حال در زمان نبودنت ما مردگانی متحرک هستیم که باید تا ابد برای دوری از تو و جدایی از تو بر بالینت خون گریه کنیم و در حسرت دیدارت بمانیم . امروز تنها روزی در زندگیم بود که به معنای واقعی احساس کردم یتیم شدم و دیگه کسیو ندارم که واسش مهم باشم ....اخه چرا....چرا...چرا....چرا .....

انسان های بزرگ با مرگ خود افسانه میسازند. محمود برزو با مرگش افسانه خوب بودن،پاک بودن، مرد بودن و با علم بودن را در صنعت نفت ساخت. دگر مادری همچون وی نزاید.

خبر بسیار ناگوارو تاسف برانگیزی بود برا همه ما .این مصیبت رو به خانواده محترم تسلیت عرض می کنم .روح این پدر بزرگوار شاد و یادش گرامی باد.

خدا رحمتش کنه.به من خیلی ظلم کرد ولی حلالش میکنم...