۱
۳
نامه ای خطاب به رئیس جمهور

ژنرال ها٬ عسلویه را نابود کردند

آقای روحانی؛ با چنین فضای سهمناکی که ژنرال های نفتی شما برای شهر ما تصویر کرده اند، گاهی فکر می کنم که شما یا این اصل از قانون اساسی را در متن سوگند خود قرار نداده اید، یا آن را برای نقاطی از کشور ـ غیر از عسلویه ـ سوگند خورده اید و یا اینکه برای این اصل، ظرف زمانی خاصی تصویر کرده اید که فقط و فقط به روزهای بارانی این دیار مربوط می شود
ژنرال ها٬ عسلویه را نابود کردند
قدرت مظاهری کارشناس ارشد حقوق بین الملل در نظری ارسالی به ميزنفت٬ سوالی را با این مضمون طرح کرده است که «رئیس‌جمهور عسلویه کیست؟» و در ادامه نکاتی را خطاب به رئیس جمهور یادآوری کرده است. در این نوشته می خوانیم:


سلام آقای روحانی. این که "آقای روحانی" خطاب تان می کنم، دلگیر نشوید. هنوز مانده است تا باور کنم که شما رئیس جمهور شهر ما هم هستید. یعنی کمی برای من و همشهریانم سخت است که باور کنیم کسی برای مردم این دیار هم به قانون اساسی سوگند خورده است!

آقای روحانی عزیز؛ خردادماه سال 92 وقتی با شوق و ذوقی کودکانه برای همسرم توضیح می دادم که با آمدن شما اوضاع شهر ما هم عوض می شود، هیچگاه باورم نمی شد تحلیل های او بر تصورات من غلبه کنند. حالا و با این حجم دودهای سیاه و نفرت انگیزی که روزهای متمادی است آسمان شهرمان را از نقاشی های کودکان مان گرفته است، هر وقت چشمم در چشم همسرم می افتد، بسرعت جهت نگاهم را عوض می کنم که ناچار به عذرخواهی نشوم. عذر برای کشانیدن او به طرف صندوق های امیدی که حالا پس از سه سال و اندی، رنگ ناامیدی را به آسمان مان شهرمان پاشیده است. انگار نقاشی عبوس و اندوهگین با قلم مویی سیاه، بی مهابا به آسمان این وادی رنگ غم و اندوه می پاشد!

آقای روحانی عزیز؛ شما برای پاسداشت قانون اساسی سوگند یاد کردید. سوگند یاد کردید که قانون اساسی را پاسداری کرده و از حقوقی‏ که‏ قانون‏ اساسی‏ برای‏ ملت‏ شناخته‏ است‏، حمایت‏ کنید‏.

یکی از مجموعه این قوانین که صراحتا در اصل پنجاهم به آن تاکید شده است، صیانت و حفاظت از محیط زیست است: " در جمهوری اسلامی، حفاظت محیط زیست که نسل امروز و نسل های بعد باید در آن حیات اجتماعی رو به رشدی داشته باشند، وظیفه عمومی تلقی می گردد. از این رو فعالیتهای اقتصادی و غیر آن که با آلودگی محیط زیست یا تخریب غیر قابل جبران آن ملازمه پیدا کند، ممنوع است "

شاید برای جنابعالی که حقوق خوانده این سرزمینید، اشاره به این موضوع توضیح واضحات باشد اما گاهی ممکن است آدم بدیهی ترین چیزها را هم فراموش کند. به همین دلیل یادآوری می کنم تاکید صریح قانونگذار در این اصل که به "نسل امروز و نسل های بعد" اشاره دارد، چیزی غیر از "توسعه پایدار" را مد نظر قرار نداده است.

"توسعه پایدار" از سویی و توجه به محیط زیست بعنوان "میراث مشترک بشریت" از سویی دیگر، این اصل را یکی از مترقی ترین اصول قانون اساسی نموده است. اصلی که نص صریح آن، راه را بر هرگونه توجیه، تاویل و یا تفسیری اضافه بسته است.

همچنین اشاره به "وظیفه عمومی" گویای این نکته است که در رابطه با اجرای این اصل من و شما وظیفه ای برابر و یکسان داریم. البته با این تفاوت که قدرت اجرایی در دست شماست و ما فقط یک تذکر دهنده ایم.

آقای روحانی؛ با چنین فضای سهمناکی که ژنرال های نفتی شما برای شهر ما تصویر کرده اند، گاهی فکر می کنم که شما یا این اصل از قانون اساسی را در متن سوگند خود قرار نداده اید، یا آن را برای نقاطی از کشور ـ غیر از عسلویه ـ سوگند خورده اید و یا اینکه برای این اصل، ظرف زمانی خاصی تصویر کرده اید که فقط و فقط به روزهای بارانی این دیار مربوط می شود (روزهایی که تعدادشان البته از انگشتان یک دست در سال فراتر نمی رود)

روزهای مدیدی است آقای روحانی که بروز آتش سوزی در پتروشیمی مبین، فضای عسلویه را به شهرهای آخرالزمانی شبیه کرده است. شهرهایی که در اثر بروز حوادثی خوفناک، طبیعت خود را از دست داده و زمین و آسمان شان تاریک و وهم آلود شده است. در چنین جغرافیایی است که ما و فرزندان مان نفس می کشیم، ذرات آلوده و مرگ زا را میهمان تن مان می کنیم، از آب های آلوده ساحلی مان ارتزاق می کنیم و به امید آن می نشینیم که دوباره صندوقی برای اخذ رای مان راهی این شهر شود اما ...

اما جناب روحانی عزیز، دروغ نگویم. اینجا دیگر کسی چشم انتظار رسیدن صندوقی نو نیست. اینجا همه به این باور رسیده اند که چشمی نگران دلواپسی هاشان و گوشی شنوای دغدغه هاشان نیست. متولیان فقط و فقط به آمارهای تولید بسنده کرده اند و جنایت بر محیط زیست را با نیت رسیدن به اهداف شان توجیه می کنند.

جناب روحانی عزیز، شما که حقوق خوان ِ این دیارید، نیک می دانید که "میراث مشترک بشریت" از منظر حقوق بین الملل چه جایگاه عظمایی داشته و بی اعتنایی به آن، چه پیامدهای ناگواری می تواند برای هر مرز و بومی در بر داشته باشد. اعلامیه کنفرانس سازمان ملل متحد درباره انسان و محیط زیست(1972 استکهلم)، بیانیه کنفرانس سازمان ملل متحد درباره محیط زیست و توسعه (همایش زمین – 1992 ریو) بیانیه اجلاس جهانی توسعه پایدار آفریقای جنوبی (2002 ژوهانسبورگ)، کنوانسیون های متعدد زیست محیطی رامسر، کنوانسیون سایتس، کنوانسیون منطقه ای کویت درباره حمایت از محیط زیست دریایی و نواحی ساحلی در برابر آلودگی، کنوانسیون وین برای حفاظت از لایه ازن، کنوانسیون سازمان ملل متحد درباره تغییرات آب و هوا، پروتکل کیوتو در مورد کنوانسیون تغییرات اقلیمی، کنوانسیون رتردام درباره لزوم دفع مواد شیمیایی و سموم، کنوانسیون استکهلم درخصوص آلاینده های پایدار، کنوانسیون بازل درمورد دفع پسماندها، کنوانسیون لندن راجع به جلوگیری از آلودگی دریایی و ساحلی و ده ها کنفرانس، نشست، همایش و گردهمایی های بین المللی، همه و همه در تایید و تاکید بر این نکته اند که کره زمین بعنوان "میراث مشترک بشریت" از گذشته، حال و آینده بوده و هیچ گروه، نسل و یا تمدنی با هیچ توضیح و توجیهی حق زیان رسانیدن به آن را ندارد.

جناب روحانی عزیز (می بینید! هنوز با این عنوان خطاب تان می کنم)، اگر رئیس جمهور عسلویه هم هستید، اقدامی تعجیلی برای رفع سیاهی ها از آسمانش کنید که عسلویه غیر از خدا متولی دیگری ندارد.

اقدامی که بار دیگر مدادرنگی های آبی را به جعبه مدادرنگی کودکان این سرزمین بازگرداند و سرفه های بی امان پدران و مادران شان را درمان کند ... البته، اگر رئیس جمهور عسلویه هم هستید!!!
سه شنبه ۶ مهر ۱۳۹۵ ساعت ۰۹:۳۴
کد مطلب: 14945
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
يك سوال از اين كارشناس محترم دارم:
طبق سند و مصوبه شوراي امنيت ملي در سال 84 مي بايست روستاي عسلويه و نخل تقي از محل كنوني آن جابجا شوند و در شهر جديدي كه وزارت مسكن تعيين مي كند ساكن شوند.
چرا اين كارشناس محترم اين مساله را پيگيري نمي كنند و چرا مسوولين محلي براي پز دادن و بالارفتن از ديوار درخواست هاي مردم نسبت به مسكن هاي (ضد درد) موقتي اقدام نمي كنند و هر از چند گاهي يك امتيازي و رانتي را دريافت كرده و مطالبه اصلي را فراموش مي كنند.حضور مردم در كنار خطوط لوله گاز با بيش از 5درصدگاز كشنده سولفيد هيدروژن چه توجيهي دارد؟5( درصدH2Sيعني 50000 PPM كه فقط 600 PPM اين مقدار براي مرگ انسانها كافيست).
حوادث قهري و اشتباهات انساني محتمل است پس چرا ما در كنار مجتمع هاي با پتانسيل بالاي آلودگي و خطر همجوار باشيم و عده اي از مسوولين استاني و محلي در گسترش روستا و ارتقا آن به شهر اقدام كردند؟چرا با جان انسانها به اين راحتي بازي مي شود؟
دودخور
Germany
دوست عزیز زمانی که قرار شد جابجایی انجام شود، عده زیادی از ساکنین، با سنگ و چوب و راه بندان و برخورد فیزیکی و مجروح کنلن پرسنل عادی نفت و خودروهایی آنها که در حال تردد بودند.. مانع آن شدند و ضمن درگیری و اسیب به اموال دولتی اعلام کردند تا پای مرگ حاضر به ترک آنجا نیستند!! چرا که پاساژهای یک شبه و املاک گران شده و دلالی سودآور و کرایه منزل سنگین و انداختن اجناس بنجل قاچاق به قیمت گزاف به کارگران ساده دل پالایشگاه جذبه بیشتر و کشنده تری داشت تا دود پالایشگاه ها.
از آن سال تابحال هم مدام به بهانه‌هایی مختلف دنبال باج گرفتن بیشتر هستند. چسبیده به پالایشگاه ها که خیرات پخش نمیکنند‌
شاغل
نمیدونم چه کسی این نظریات جانبدارانه را می نویسد ولی آقای عزیز فرض کنیم همه نفرات بومی از اینجا بروند ، وزیر محترم چه جوابی برای این آلودگی های منطقه دارد ؟ مگر پرسنل خود شرکت احترام ندارند ؟ میزان آلودگی و تاثیر آن بر شاغلان منطقه برعهده کی هست ؟ مگر همه چیز را با خفقان و دیکتاتوری میشود خفه کرد ؟! تکنولوژی نسل زمان قاجار برای افتتاح فازها بکار گرفته شده . این تکنولوژی آلودگی فراوان به بار آورده است :: جناب گروهبان شما مقصر این وضعیت هستید