۰
گزارش ویژه اسپوتتیک

جنگ نفتی برای چه آغاز شد؟

این متن، حکایتی درباره هنجارهای نو در ژئوپولتیک نوین است. شخصیت برجسته در این حکایت که نامی از وی برده نمی شود، فردی است که تعاملات نزدیکی با به اصطلاح «اربابان برگزیده جهان» دارد.
جنگ نفتی برای چه آغاز شد؟ - میز نفت
جنگ نفتی برای چه آغاز شد؟ - میز نفت
به گزارش «ميزنفت»، وی ادعا می کند به اطلاعات خاصی دسترسی دارد که می تواند حوادث اخیر درباره بازار بورس چین و دستکاری «وال استریت» و برخی صندوق های سرمایه گذاری ویژه را در اقتصاد روسیه و اختلالات ایجاد شده در آن توضیح دهد. وی هدف از این اقدامات را جلوگیری از سازماندهی «اوراسیا» به شکل یک اتحادیه اقتصادی منسجم عنوان می کند.

او همچنین در سخنان خود به موضوع ادغام طرح «راه های ابریشم جدید» چین و طرح «اتحادیه اقتصادی اوراسیا» توسط روسیه اشاره می کند.
وی در نامه خود به «بانک خلق چین» این موضوع را یادآور شد که تولید ناخالص داخلی چین در فاصله سال های 2000 تا 2015، شش برابر شده است، و اینکه طرح «راه های ابریشم جدید» چین که در این کشور به نام «یک کمربند، یک راه» نیز شناخته می شود، می تواند تولید ناخالص داخلی این کشور را ظرف 15 سال آینده سه تا شش برابر کند. وی در پایان چنین نتیجه گیری می کند که آمریکا به صورت غیر مستقیم به دنبال ایجاد اختلال در این فرآیند است.

وی در این نامه به «بانک خلق چین» یادآور شد که واشنگتن و وال استریت چگونه با استفاده از تاجران برگزیده و همکاری پادشاهی های نفتی خلیج فارس، بهای نفت و همچنین ارزش روبل روسیه را شکستند. این صادر کنندگان نفت از طریق جاری کردن تولید مازاد بر ظرفیت خود به بازارهای نفت، باعث شکسته شدن بهای نفت خام شدند و این فرآیند باعث وارد آمدن فشارهای زیادی به مسکو شد.

با وجود همه این مسائل، در حال حاضر مذاکرات زیادی میان مسکو و عربستان سعودی در خصوص اوضاع سوریه در جریان است. پیروزی نهایی به معنای تغییرات ژئوپولتیک پادشاهی های نفتی خلیج فارس به سمت مسکو و پکن، و دور شدن آنها از واشنگتن خواهد بود.
در این صورت، اتحادیه اقتصادی جدید اوراسیا به صورت مستقیم به حدود نیمی از منابع نفت جهان در روسیه، آسیای مرکزی و خاور میانه دسترسی خواهد داشت.

همزمان، ایران در حال منسجم کردن مشارکت راهبردی خود با چین است. «علی اکبر صالحی» رئیس سازمان انرژی اتمی ایران به پکن سفر کرده است تا همکاری های هسته ای صلح آمیز را میان دو کشور توسعه دهد. این همکاری ها شامل طراحی دوباره رئاکتور آب سنگین اراک و ساخت چندین رئاکتور هسته ای کوچک «ای سی پی 100 ACP100) (» نیز می شود. رئاکتورهای «ACP100» در چین طراحی شده اند، کاربردهای چند گانه دارند و قطعات آنها قابل جدا شدن است.

به علاوه، بانک توسعه صادرات ایران در آستانه آغاز همکاری با «بانک چین» در خصوص تامین مالی چندین طرح در ایران است.

مردی که در این حکایت از آن سخن به میان آمده است، اطمینان دارد اگر «اربابان جهان» در نهایت بتوانند اتحاد سرزمین اوراسیا را بشکنند - که این موضوع به معنای فریفتن ایران و دور کردن آن از روسیه و چین است - این مسئله مرهون ایجاد توازن میان آلمان و اتحادیه اروپا - ناتو مقابل روسیه، و همچنین ژاپن مقابل چین خواهد بود.

به همین دلیل است که «اربابان جهان» اجازه کاهش 68 درصدی ارزش «ین» را داده اند تا بدین ترتیب به چین آسیب بزنند و ژاپن را تقویت کنند. این موضوع توضیح می دهد که چرا آنها زمانی که ارزش یوان چین طی چند روز اخیر اندکی کاهش یافت فریاد خوشحالی سردادند، اما به شدت پیگیر سیاست های تسهیل کمی در ژاپن بودند.

مرد حکایت ما در ادامه گفت کشمکش و خط و نشان کشیدن ها در خصوص دریای چین جنوبی با هدف وارد آوردن فشار بیشتر به چین انجام می شود. این صخره ها در دریای چین جنوبی در زمان ژنرال «مک آرتور» از لحاظ راهبردی برای آمریکا مهم بود، زیرا حوزه دفاعی آمریکا را گسترش می داد.

با این وجود، موشک های بالستیک قاره پیمای چین می تواند قواعد بازی را تغییر دهد. زیردریایی های بدون صدای این کشور نیز که مسلح به موشک های کروز با کلاهک هسته ای است از این ویژگی برخوردار است.

در حقیقت، این جزایر فرا ساحلی از لحاظ دفاع سرزمین اصلی آمریکا هیچ اهمیتی ندارد.
مرد حکایت ما به خوبی از این موضوع آگاه است که چینی ها می دانند اقتصاد کشور آنها که در سه ماهه پیشین هفت درصد رشد داشت، چگونه ممکن است سرنگون شود.

بنابراین مرد حکایت ما چنین نتیجه گیری می کند که منطق واقعی راهبرد «اربابان جهان»، شبیه به یکی از توجیه های «چرچیل» برای جنگ نخست جهانی است: نابود کردن آلمان به عنوان یک رقیب صنعتی.

در خصوص ژاپن نیز اوضاع به همین منوال است. وقتی شرایط فراتر از پیش بینی ها شد، واشنگتن به بانک مرکزی ژاپن دستور انقباض را داد؛ به همین دلیل است که ژاپن طی بیست سال گذشته به سختی شاهد رشد اقتصادی بوده است. در پی آن، «نئو لیبرالیسم» همه سرمایه گذاری خود را روی چین انجام داد. در صورتی که چین نیز بیش از حد بزرگ شود، آنگاه بال های آن را نیز باید چید. مرد حکایت ما عقیده دارد این موضوع اکنون در حال وقوع است.

مرد حکایت ما، در این خصوص چنان نگران است که نامه ای را خطاب به بانک خلق چین نوشت و در آن به بیان نگرانی های خود در حوزه ژئو پولتیک پرداخت.

ما اطلاعی نداریم که بانک خلق چین چگونه به این نامه پاسخ خواهد داد. چیزی که از آن اطمینان داریم آن است که آنها احتمالا با چگونگی پایان داستان - یعنی پیگیری طرح ادغام «اوراسیا» با حداکثر تلاش های ممکن- مخالفت نخواهند کرد.

اسپوتنیک بدون اینکه نامی از نویسنده این گزارش ذکر کند تنها تاکید می کند که دیدگاه های مطرح شده در این مقاله، صرفا متعلق به نویسنده آن است و لزوما بازتاب دهنده موضع رسمی «اسپوتنیک» نیست.

منبع: اسپوتتیک
سه شنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۰۸:۴۳
کد مطلب: 8588
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *