۱
نفت و دفاع مقدس/ 1

نفت در جنگ چه کرد؟

در طول سال‌های جنگ، تاسیسات و کارخانجات شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب خسارات ناشی از 2500 حمله هوایی و موشکی را تحمل کرد. با این حال به عنوان سکاندار کشتی اقتصاد کشور تا واپسین روز جنگ برنامه حفظ توان و استمرار تولید به میزان متوسط سه میلیون بشکه در روز را به سر انجام رساند.
نفت در جنگ چه کرد؟
به گزارش «ميزنفت» به نقل از امور اطلاعات و رسانه‌های روابط عمومي شرکت ملی مناطق نفتخيز جنوب، پس از يك دهه تلاش نافرجام و حفاري بي سرانجام در دشت دالكي، قشم، ماماتين و چياسرخ، فوران چاه شماره يك مسجد سليمان، در سحرگاه پنجم خرداد 1287 خورشيدي، سرآغاز كار صنعت نفت در خاورميانه را رقم زد. از آن زمان تاكنون مناطق نفتخيز جنوب به عنوان زادگاه صنعت نفت ايران، كانون تحول و توسعه فناوري‌هاي جديد به منظور استخراج و توليد نفت و گاز بوده كه اين تحولات پس از پيروزي انقلاب اسلامي و خلع يد از پيمانكاران و كارشناسان خارجي بسيار برجسته بوده است.

مناطق نفتخيز تا قبل از پيروزي انقلاب اسلامي توسط دو شركت خاص خدمات نفت ايران مشهور به اسكو(osco) و شركت خدمات غيرصنعتي اداره مي‌شد.  پس از انقلاب و آغاز جنگ تحميلي مديريت مناطق نفتخيز در شركت ملي نفت ايران تشكيل شد و راهبري عمليات توليد از اين مناطق را بر عهده گرفت.  اين مديريت پس از جنگ تحميلي به "مديريت توليد مناطق خشكي" تغيير نام داد و حوزه فعاليت آن كل كشور منهاي مناطق دريايي را در بر گرفت.

در سال 1379 با توجه به سياست‌ها و برنامه‌هاي وزارت نفت مبني بر ايجاد تغيير و تحول در نحوه اداره فعاليت‌ها، ساختار سازماني مناطق نفتخيز جنوب مورد بازنگري قرار گرفت و "شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب" شامل يك ستاد مركزي و 9 شركت فرعي شكل گرفت.

ستاد مركزي شركت داراي هفت مديريت توليد، امور فني، مهندسي و ساختمان، تداركات و امور كالا، برنامه ريزي تلفيقي، امور مالي  و منابع انساني است. شركت هاي فرعي شامل پنج شركت بهره برداري نفت و گاز کــارون، مــارون، آغاجاری، گچساران و مسجدسلیمان و سه شركت خدماتي - تخصصي شامل خدمات مهندسی توربین جنوب، پیــراحفـاری ایــران و خدمات ترابری است.

 
حوزه فعاليت

اين شركت با بيش از 60 ميدان هيدروكربوري بزرگ و كوچك در گستره ای افزون بر 400 هزار كيلومتر مربع از استان بوشهر تا شمال خوزستان، حدود 80 درصد نفت خام و 16 درصد گاز كشور را توليد مي‌كند.  در اين قلمرو وسيع نفتي ميدان هاي بزرگي همچون اهواز، گچساران، مارون، آغاجاري، كرنج و پارسي و بي بي حكيمه قرار دارند.

 
اهداف و برنامه هاي كلان

1- توليد صيانتي از مخازن
2-حفظ كيفيت نفت خام توليدي
2- مديريت يكپارچه منابع هيدروكربوري
3- جلوگيري از سوزاندن گازهاي همراه نفت
4- اقدامات مؤثر در جلوگيري از آلودگي محيط زيست
6- برنامه ريزي جهت حفظ حريم تاسيسات استراتژيك
7- تامين وضعيت ايمن تولید نفت صادراتي و پالايشگاهي
8- بهينـه سـازي تاسيسـات فرآورشی، كنترل و انـدازه‌گيري
9- برنامه ریزی و انجام عملیات حفاري چاه هاي جديد نفت و گاز و تعمير چاه هاي موجود
10- استحصال حداكثر مايعات گازي و تامين اتان مورد نياز واحدهاي پائين دستي و گاز مورد نياز تزريق

 
 مناطق نفتخيز جنوب در دفاع مقدس

آغاز جنگ تحمیلی

جنگ، مهم‎ترين و سخت‎ترين طرح بازدارنده‌اي بود كه دشمن اندك زماني پس از پيروزي انقلاب از طريق ايادي خود در منطقه، به آن دست يازيده است.

در 31 شهريور 1359 هـ.ش ارتش عراق تحت تأثير تحريكات استكبار جهاني و به بهانه ادعاهاي واهي مرزي به ايران حمله و قسمت‎هايي از سرزمين ما را تصرف كرد و بسياري از مردم شهرها را به اسارت گرفت و به شهادت رساند و در اين ميان كارخانه‎ها، فرودگاه‎ها، تأسيسات، بيمارستان‎ها و مدارس و مهمتر از همه بخش‌هایي از تأسيسات نفت مورد هجوم وحشيانه قرار گرفت و با خاك يكسان شد.

تجاوز گسترده‎ ارتش عراق به ميهن‎ما با تجهيزات و استعداد جنگي كامل صورت گرفت.  بر اساس آمار جمع‎آوري شده از منابع مختلف استعداد جنگي عراق كه بر عليه ايران به كار گرفته شد مشتمل بر 12 لشكر، 800 قبضه توپ، 5400 دستگاه تانگ و نفربر، 400 قبضه ضدهوايي، 400 فروند بالگرد (هلي‎كوپتر) و 366 فروند هواپيما، پشتيباني مي‎شد.

آبادان و خرمشهر از مهمترين بنادر و از شهرهاي جنوب محاصره، اشغال و جزو نخستين متصرفات ارتش بعثي قرار گرفته و افق خونين غروب گاهي كارون به غم نشست و ديگر آن جلوه‎ها و چشم‎اندازهاي زيبا، بديع و خاطره‎انگيز را از دست داده و در غم شهادت جوانمردان دليرش به سوگ نشست.

به گفته‎ي صدام، عراق در جبهه‎‎اي به طول 550 كيلومتر توانست به عمق 20 تا 110 كيلومتر به داخل ايران نفوذ كند و وسعتي معادل فلسطين اشغالي را به تصرف خود درآورد.  در اين عمليات عراق نيروهاي خود را تا پشت دروازه‎هاي اهواز به پيش راند. 


وضعیت تاسیسات

تاسیسات وزارت نفت بویژه امکانات و تجهیزات عملیاتی شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب در اقتصاد کشور اهمیت استراتژیک و نقش بسیار حساس و حیاتی داشت. این امکانات دستمایه اصلی کسب درآمدهای ارزی و عامل اساسی تامین سوخت و انرژی برای مصارف بخش های مختلف اقتصادی محسوب می شد.

از سوی دیگر وضعیت خاص کارخانه ها و تاسیسات نفتی از نظر خطرات بالقوه ای که در طبیعت مواد نفتی و  سوختی موجود است، به گونه ای بودکه حتی به فرض نبود هیچگونه عامل تهدید و خطر خارجی این تاسیسات از درون آسیب پذیر بوده و مواد موجود در آنها می توانست حتی برای تاسیسات و اماکن اطراف نیز یک عامل تهدیدکننده جدی محسوب شود.

 
حمله به تاسیسات

از نخستین روز آغاز رسمی جنگ ایران و عراق تاسیسات صنعت نفت ایران به عنوان اهداف بزرگ و قابل دسترس اقتصادی آماج حملات زمینی ، هوایی و موشکی دشمن قرار گرفت . از همان دقایق آغازین  روز 29شهریور، گلوله  باران پالایشگاه بزرگ آبادان که در خط مقدم جبهه بود ،آغاز شد و خارگ نیز به عنوان بزرگترین بندر صادراتی نفت ایران هدف حملات پی در پی هوایی دشمن قرار گرفت.

این در حالی بود که ماهها قبل از شروع جنگ عملیات خرابکارانه در خطوط لوله نفتی ایران که عموما با تحریک همسایه غربی و کشور های معاند صورت می گرفت، به دفعات انجام گرفته و عملیات حفاری شرکت ملی نفت ایران در مناطق مرزی غرب کشور ابتدا با حملات ایذایی مختل و به دنبال آن با حمله مستقیم بعثی ها متوقف و تعدادی از تجهیزات و دکل های نفت به عراق منتقل شده بود.

در اوايل جنگ حملات دشمن بر نفت‎كش‎ها و ديگر كشتي‎هاي تجاري چندان گسترده نبود ؛ چون دشمن عملاً به گسترش جنگ در حوزه‎ي خليج‎فارس نيازي نداشت.  با اين وصف، بسيج تدريجي نيروهاي مردمي، تقويت جبهه‎هاي جنگ از سوي ايران و در فشار قرار دادن متجاوز، موجب شد كه دشمن با اهدافي چون قطع صدور نفت ايران، اخلال در روند واردات و صادرات، قطع راه‎هاي آبي و بالاخره بعد بين‎المللي دادن به جنگ در جهت درگير كردن ديگر كشورهاي منطقه، به پيشرفت جنگ، اقدامات تحريك‎آميز خود را در خليج‎فارس شدت داد و دردی ماه 1360 با حمله به دو كشتي خارجي عملاً امنيت خليج فارس را مختل كرد.

بدين طريق آبراه‎هاي جنوب ايران ناامن شدند و عراق براي تحقق بخشيدن به اهداف استراتژيك خود گام بر مي‎داشت.  در آن هنگام دولت ايران با درك موقعيت، فعاليت‎هاي گسترده‎اي را در جهت بازسازي مناطق و تأسيسات نفتي آغاز كرد.  افزايش توليد نفت كه به دنبال اين اقدامات و در پي همين سياست صورت مي‎گرفت، توانمندي ايران را در راهبردي واداره امور جنگ به وضوح نشان داد.

عراق با موشك‎هاي اگزوسه، آرما و هواپيماهاي سوپراتانداردي كه از فرانسه دريافت كرده بود، مرتب به پايانه‎هاي نفتي و نفت‎كش‎هاي ما ضربه مي‎زد.

در طول سال‌های جنگ تحمیلی، تاسیسات و کارخانجات شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب خسارات ناشی از 2500 حمله هوایی و موشکی را تحمل کرد. با این حال به عنوان سکاندار کشتی اقتصاد کشور تا واپسین روز جنگ برنامه حفظ توان و استمرار تولید به میزان متوسط سه میلیون بشکه در روز را  به سر انجام رساند.

 
پروژه های استمرار تولید
 
پدافند غیر عامل در مناطق نفتخيز جنوب

با توجه به اهمیت و نقش اساسی نفت در اقتصاد کشور و ضرورت محافظت از تاسیسات نفتی ،موضوع نگهداری و بالا بردن ضریب اطمینان در مصون سازی تاسیسات در دوران دفاع مقدس مورد توجه قرار گرفت.

بدین منظور پس از مطالعات گسترده و بحث و بررسی در خصوص راه های انجام این مهم، راه حل هایی در چارچوب پدافند غیر عامل درون سیستمی و برون سیستمی تعریف و به مجریان ذیربط در سازمان های مختلف ابلاغ شد كه مباني آنها به اين شرح است:
 
1- پدافند غیر عامل درون سیستمی

روش های دفاع غیر عامل درون سیستمی به شیوه های پدافندی خاصی اطلاق می شود که با تمهید و ابداع فعالیت ها و اقدام های خاص آسیب پذیری درونی تاسیسات و دستگاههای فعال در زمینه تولید و بهره برداری از منابع نفتی را تا حد امکان کاهش دهد.ایزوله سازی سیستم و جداسازی بخش های مختلف آن از یکدیگر اساس این تمهیدات است.به نحوی که آسیب احتمالی وارده به بریک جزء سیستم ،حتی الامکان به اجزای دیگر آن انتقال نیابد.
 
مبانی و روش ها:

فراهم کردن امکان قطع جریان نفت و مواد سوختی به داخل کارخانه ها و جلوگیری از سرایت آتش به سایر  بخش ها پس از بمباران كارخانه‌ها، در اسرع وقت و پيشگيري از انهدام بيشتر تأسيسات از طريق ايجاد و تعبيه شيرهاي قطع نفت در خارج از كارخانه و يا در نزديكترين محل.

تبديل سيستمهاي كلان به سيستمهاي خرد به منظور هر چه محدودتر كردن دامنه صدمات و تسهيل كار بازسازي در تأسيساتي نظير شيرخانه بمباران انبار بنزين.

تبديل سيستمهاي پيچيده به سيستمهاي ساده‌تر به منظور كاهش از شدت صدمات و تسهيل امر بازسازي در درون تأسيساتي همچون كنارگذرها

بررسي امكان تعطيل بعضي از واحدهاي پرمخاطره و آسيب‌پذير و تأمين احتياجات از واحدهاي ديگر، به عنوان مثال: تعطيل كارخانه گاز مايع 600 و تامين محصولاتشان از ساير كارخانه‌هاي گاز كه كمتر در معرض تهاجم بودند.

ايجاد پيوند بين كارخانه‌ها به منظور تأمين امكان مانور بيشتر عملياتي در مواقع اضطرار و نيز، انتقال محصولات از كارخانه‌اي به كارخانه ديگر (مانند كارخانه‌هاي بهره‌برداري در اهواز كه ميان اكثر آنها پيوند ارتباطي برقرار شده است)

نصب شيرهاي قطع جريان نفت و ديگر مواد قابل اشتعال بر روي لوله هاي ورودي كارخانه‌ها به منظور بستن آنها به هنگام وقوع حادثه و پيشگيري از بروز صدمات برای كاهش شدت انفجار و آتش سوزي در صورت انجام حمله

احداث استخر براي ذخيره سازي آب در واحدهاي مواجه با مشكل آب و آبرساني (نظير تلمبه خانه گوره، واحدهاي بهره برداري منصوري و كوپال)

تقويت ديوار بين توربينها و تلمبه‌ها به منظور مقاوم ساختن آنها در برابر تركش و آتش سوزي

احداث لوله هاي آب اضافي و تهيه تلمبه سيار يدك براي تقويت سيستم آتش نشاني كارخانه‌ها

استفاده از بشكه هاي پر از ماسه‌ها – قابهاي بتوني در اطراف كليه شيرها و تاسيسات داخلي كارخانه ها

نصب آژير خطر در كليه كارخانه ها به منظور آگاه ساختن كاركنان از وقوع يا احتمال وقوع حملات هوايي دشمن (براي اعمال اقدامات ايمني نظير بستن شيرهاي ورودي و ... و استفاده از پناهگاه‌ها)

جداسازي واحدهاي هر كارخانه با ديوارهاي بتوني از يكديگر

جداسازي مخازن از بقيه تاسيسات در واحدها به كمك استفاده از ديوارهاي بتوني

آموزش افراد و نيروي انساني شاغل در زمينه مقابله با خطر آتش سوزيها و نحوه استفاده از جان پناه در هنگام بروز خطر

آموزش خانواده ها و دانش آموزان براي مقابله با خطر آتش سوزي و بهره گيري از جان پناه در مواقع بروز خطر


2- پدافند غیر عامل برون سیستمی

اساس اين روش بر مبناي اغفال دشمن از طريق استتار و ايجاد امكانات جلوگيري از صدمات ناشي از آتش سوزي، اصابت تركش، موج انفجار و غيره استوار است.  ايجاد هر گونه پوشش ايمني يا استتاري بر روي كارخانه‌ها تأسيسات‌، سيستمها يا اماكن اداري و مسكوني در جهت ايمن‌سازي بيشتر افراد و دستگاهها در چارچوب پدافند غيرعامل برون سيستمي تعريف مي‌شود.
 

مبانی و روش ها:

دفن و پوشاندن كلية خطوط لولة نفت ورودي و خروجي كارخانه ها با ماسه (به طور موقت)

استفاده از رنگ استتار در اندودن سطح و ساير تأسيسات در كليه واحدها

نصب شيرهاي قطع جريان نفت، بر روي لوله هاي ورودي كارخانه ها، به منظور بستن آنها به هنگام وقوع حادثه و پيشگيري از بروز صدمات

بتون ريزي اطراف پايه هاي سازه‌هايي نظير دستگاههاي تفكيك‌گر، به منظور بالا بردن ضريب مقاومت آن ها در قبال آتش سوزيها و تكانهاي ناشي از انفجار

احداث ديوارهاي بتوني با ضخامت 80 سانتيمتر در اطراف دستگاههاي تفكيك و استتار سقف آنها با تور استتار

ايجاد ديوارهاي بتوني در اطراف توربينها، به منظور جلوگيري از صدمات ناشي از برخورد تركشها و جداسازي توربينهاي مجاور از يكديگر

تقويت ديوار بين توربينها و تلمبه‌ها، به منظور مقاوم ساختن آنها در برابر تركش و آتش‌سوزي

ايجاد ديوارهاي بتوني (با ضخامت 80 سانتيمتر)، در اطراف اتاقهاي كنترل

ايجاد سقف لوله‌اي (با بهره‌گيري از پايه‌هاي فلزي يا ديوارهاي بتوني) بر روي توربينها و تلمبه‌ها، به منظور جلوگيري از اصابت مستقيم تركشها

تمهيد حفاظت از مخازن آب و نفت با بشكه چيني يا گوني چيني در اطراف آنها (از سطح زمين تا سقف مخازن) به منظور جلوگيري از اصابت تركش و موج انفجار

تمهيد حفاظت شيرخانه‌ها با احداث سقفهايي از ورق آهن (با پايه‌هاي فلزي يا بتوني‌ و گذاشتن گونيهاي ماسه بر روي سقف‌ها

ايجاد سقفهاي كاذب بر روي بعضي از تاسيسات (در داخل و خارج كارخانه‌ها)

تمهيد امنيت اتاقهاي كنترل در قبال بمبارانهاي پياپي با احداث اتاقهاي كنترل زيرزميني و انتقال كليه تاسيسات كنترل (پنلها، شير قطع، تلفن و غيره)، به داخل آنها.  اين تمهيد در كارخانه‌هاي بهره‌برداري شماره 1 و 2 اهواز و پالايشگاه گازمايع بندر ماهشهر انجام شده است.

نصب آژير خطر در همه كارخانه ها به منظور آگاه کردن كاركنان از وقوع يا احتمال وقوع حملات هوايي دشمن


تمهيدات دفاعي و اقدامات انجام شده در كارخانه هاي گاز و گاز مايع، تقويت فشار، تزريق گاز و ساير تاسيسات گازي به قرار زير بود:

كارخانه هاي گاز و گازمايع، پالايشگاه گازمايع ماهشهر و مخازن شانه‌اي به علت وجود گازهاي مختلف و مخصوصا گاز پروپان، وضعيت استثنایی داشتند.

در اطراف اين تاسيسات و مخازن آن ديوارهاي بتوني ايجاد و يا لوله‌هايي با قطر 30 اينچ تعبيه شد.  ارتفاع اين حفاظها 50 سانتيمتر از ارتفاع مخازن بيشتر و اغلب آنها با لوله، يا ورق آهن و سقف و سپس با گونيهاي ماسه‌اي پوشانده شده بود.

توربين‌ها و كمپرسورها نيز با ديوار بتوني از هم جدا شده بودند.

عمليات دفاعي كارخانه‌هاي بهره برداري و تلمبه خانه ها در اتاقهاي كنترل نيز معمول شده بود.

در اطراف محوطه هاي تفكيك مخازن و برجهاي گاز، ديوارهاي بتوني (به ضخامت 80 سانتيمتر) ايجاد و سقف آنها با تور استتار پوشانده شده بود.

مخازن شانه اي مايل 40 ماهشهر با ديوارهاي لوله‌اي (به قطر 30 و با ارتفاع 50 سانتيمتر بالاتر از سقف مخازن) حفاظ بندي شده بود. 

 
در مجتمع‌هاي اداري و اماكن عمومي اقدامات زير معمول شد:

اطراف تمام ادارات، بيمارستانها، سالنهاي ورزشي و ... تا ارتفاع 2 متر گوني چيني و يا با بشكة پر از ماسه محصور شد.
در كليه مجتمعهاي اداري آژير اعلام خطر نصب شد.

براي پناه گرفتن كاركنان به هنگام بروز خطر در كنار مجتمع هاي اداري جان پناه بتوني در اندازه هاي كافي احداث شد.

در محوطه هاي مسكوني نيز براي پناه گرفتن كاركنان و خانواده هاي آنان جان پناههاي بتوني در اندازه لازم احداث شد.

در مجاورت مدارس نيز براي پناه گرفتن دانش آموزان جان پناههاي بتوني احداث شد. 
 
 
پروژه هاي مرتبط با استمرار صادرات

ساخت و نصب گوي هاي شناور

تحويل سلاحهاي پيشرفته و مدرن فرانسوي، روسي و آمريكايي و تقويت توان عراق در مورد اصابت قراردادن تأسيسات حياتي و اقتصادي ايران، اين حركات ايذايي شدت گرفت.  حتي كشورهاي حاشيه خليج فارس نيز، با در اختيار نهادن امكانات و فراهم آوردن، امكان سوختگيري هواپيماهاي عراق، دستيابي دشمن را به اهداف دورتر بيشتر فراهم ساخته بود و لذا ضرورت توسل به طرحهاي ابتكاري در جهت تداوم صدور نفت بيشتر احساس مي‌شد. نصب گويهاي شناور يكي از همين طرحها بوده است.

بمباران نقطه به نقطة بندر صادراتي خارك و تخريب تقريباً صد در صد اين بندر صادراتي و اصولاً  وحشت كشتيها از نزديك شدن به اسكله هاي بارگيري آن و دقت بالاي هواپيماهاي بمب افكن در هدف قراردادن نقاط ثابت و غيرمتحرك، اهميت ابتكار و استفاده از گويهاي شناور را بيش از پيش روشن ساخت.  اين گويها در فاصله 20 كيلومتري ساحل خارك و در آبهاي خليج فارس مستقر شد.  دو خط لوله چهل و دو اينچي از ساحل بندر گناوه با استفاده از بستر دريا به محل استقرار گوي ها كشيده و به آنها متصل شد.

اين گوي‌ها بوسيله لنگر در محل استقرار خود به صورت شناور درآمدند.  قطعه متحرك گوي امكان چرخش و مقابله آن را با امواج و تندبادهاي دريا فراهم مي‌كرد.  لوله‌هاي لاستيكي شناور انعطاف‌پذير نيز ضمن تطابق با حالت شناور گوي، و سهولت اتصال به كشتي نفتكش انجام عمليات بارگيري را ممكن مي‌ساخت.  نفتكشها پس از اتصال به گوي (با واسطه لوله‌هاي لاستيكي انعطاف پذير) اين امكان را داشتند كه در حين بارگيري با شعاع مشخص به دورگوي بچرخند و از حالت هدف ثابت و آسان هواپيماهاي دشمن خارج و مصونيت بيشتري پيداكند.

چرخش دايره وار كشتي به دورگوي عملا در عمليات بارگيري نيز خللي وارد نمي ساخت و به اين ترتيب طي عمليات بارگيري كه گاه تا 34 ساعت به طول می انجامید، كشتي از امنيت نسبي برخوردار بود.  گرچه ايران با اين روش توانست مقادير معتنابهي نفت را بارگيري و صادر كند و در بحراني‌ترين روزها نيز عمليات صادرات نفت خام را از افتادن در ورطه تعطیل برهاند، با اين‌حال تحويل سلاح‌هاي پيشرفته‌تر عراقيها را قادر مي‌ساخت كه صرفنظر از ثابت يا متحرك بودن هدف، بتوانند آن را مورد اصابت قرار دهند، عملاً بهره گيري از ابتكار گوي شناور را بتدريج در پرده ابهام قرار مي‌داد.
 
 
بارگيري كشتي به كشتي نفت خام

دستيابي دشمن به سلاح هدف‌ياب، حتي كارآيي گويهاي شناور براي بارگيري كشتيهاي در حال حركت را نيز، زير سؤال مي‌برد بنابراين تمهيدات و ابتكارات ديگري ضرورت پيدا كرد.  بارگيري كشتيها در جزيره خارك به وسيله نفتكش سيار و تخليه آن در كشتيهاي بزرگ به عنوان مخزن ذخيره سيري و بهره‌گيري از آن در صدور نفت يكي از تمهيدات و تسهيلاتي است كه در اين راستا به خدمت گرفته شد.

در اين روش، كشتي هاي بزرگ با استفاده از فرصتهاي بين بمباران با پهلوگيري در اسكله خارك به بارگيري نفت اقدام و سپس در اسرع وقت از اسكله فاصله مي‌گرفتند.  اين سياست و جدايي نفتكشهاي بزرگ از مخازن و لوله‌هاي انتقال، ضريب اطمينان امنيت محموله‌ها و جان افراد را تا حدودي افزايش مي‌داد.  اين كشتيهاي مادر نفت خام را در چند كيلومتري بندر صادراتي، به كشتيهاي نفتكش كوچكتر انتقال مي‌دادند و مقاديري از سهم صادرات را تامين مي‌كردند .

يك طرح و تمهيد ديگر بارگيري مستقيم كشتي هاي كوچك در فواصل امن بمبارانها بود كه نفت آنها يا مستقيماً به كشتيهاي صادراتي منتقل و يا در كشتي هاي بزرگ دور از مبادي صادرات ذخيره سازي مي‌شد.  بديهي است كه روشهاي اخيرالذكر نيز كارايي محدودي داشت.  زيرا چه بسا كشتي ها پس از ساعتها مرارت و بارگيري، در مسير بازگشت خود طعمه حملات هواپيماي دشمن مي‌شدند كه به زيان از دست رفتن كشتي و محولة  نفت آن منجر مي‌شد.

 
طرح والفجر

در مراحل بعد ضمن بهره‌گيري از جزاير سيري و لارك براي بارگيري كشتي هاي صدور نفت و استفاده از روش انتقال نفت از كشتي به كشتي تا مدتي از وقفه در صدور نفت جلوگيري شد.  با اين‌حال دشمن با استفاده از پايگاه‌ها، فرودگاه‌هاي كشورهاي جنوبي خليج‌فارس و نيز با بهره‌گيري از سوخت‌گيري در حال پرواز، توانست اين پايگاههاي نسبتاً دوردست را نيز ناامن كند.

با تشديد حملات دشمن به تأسيسات جزيره خارك و اكراه نفتكش هاي خريدار نفت از عزيمت به مقصد خارك و نتيجتاً كاهش صادرات نفت خام از اين جزيره، از تاريخ 11دی ماه 63 شركت ملي نفتكش با همكاري مناطق نفتخيز فلات قاره و امور بين الملل طرح موسوم به والفجر را به مرحله اجرا درآورد كه به موجب آن 3 نفتكش غول پيكر بصورت مخزن شناور در جزيره سيري مستقر گرديد و يازده فروند نفتكش سيار نفت خام صادراتي را از پايانه خارك بارگيري مي‌كرد و به نفتكش‌هاي مشتريان نفت تحويل مي‌داد.

 
شكوه اقتدار ملي در بازسازي تاسيسات
 
عمليات پاكسازي و بازسازي

علي‌رغم تمهيدات پدافند غيرعامل درون و برون سيستمي در غالب سيستمها و تأسيسات نفتي عمليات پاكسازي و بازسازي بعد از تهاجم دشمن غيرقابل اجتناب بود.  لذا پس از اطلاع كاركنان صنعت نفت از مواضع بمباران شده و آسيب ديده اكيپهاي موجود در محل فعال مي‌شوند و اكيپ هاي كمكي از نقاط مجاور به كمك آنان مي‌شتافتند.

ابتدا عمليات اطفاي حريق و جلوگيري از سرايت آن به تأسيسات مجاور معمول مي‌گرديد‌، عمليات امداد رساني به مجروحان و آسيب ديدگان احتمالي بالاخره پاكسازي آثار خرابي به منظور فراهم شدن امكان عمليات بازسازي آغاز مي‌شد.

در موارد مختلف بر حسب ميزان شدت آسيب، امكان عملي بازسازي و ... اقدامات لازم در جهت بازسازي انجام، يا بازسازي به تهيه ملزومات و فراهم شدن امكان عملي آن موكول مي‌شد.  در هر حال سياست كلي بر اين بود كه امكان لازم براي استمرار عمليات واحد آسيب ديده در اسرع وقت فراهم آيد. در هر حال بر اساس برنامه تنظيمي، به دنبال هر بمباران و پس از اطفای حريق، گروهي از كاركنان بازسازي با هماهنگي ادارات ذي‌ربط، از واحد مورد بمباران بازديد و محلهاي صدمه ديده را بر روي نقشه‌هاي آن واحد مشخص مي‌كردند.

گروه پاكسازي عمليات پاكسازي واحد را به عهده مي‌گرفت.  همزمان با اجراي پاكسازي و بر اساس ابعاد خسارت مشخص شده در نقشه، گروه كارپردازي به تأمين وسايل و تجهيزات مورد نياز اقدام مي‌كردند و آنگاه گروه بازسازي وارد عمل مي‌شد.

 
تاريخچه كالا و ساخت داخل در دوران جنگ

تا پيش از انقلاب اسلامي مسئوليـــــت تداركــــات و امور كالا به عهدة سازمانهـاي جداگانــه اي در شركت هــاي " شركت سهامي تصفية نفت ايران " و " شركت سهامي اكتشاف و توليد نفت ايران " قرار داشت.
 
 همزمان وظايف خريد از منابع خارجي/ داخلي و خريد از نمايندگي هاي توليد كنندگان خارجي در ايران نيز به عهدة سازمان مستقلي در دفتر مركزي شركت هاي عامل نفت ايران در تهران، قرار گرفت.  اين وضعيت تا سال 1339 ( اوائل دهة 1960 ميلادي ) ادامه داشت تا اينكه در آن زمان تفكر تمركز وظايــف و مسئوليتهاي تداركاتي در يك سازمان واحد، قوت گرفت و در پي آن مطالعات سازماني وسيعي به منظور ارائه راهكارهايي براي افزايش سطح سرويس دهي و كاهش هزينه هاي تداركاتي صورت پذيرفت.
 
نتيجه اين مطالعات به انتخاب استراتژي تمركز كليه انبارهاي مناطق نفتخيز جنوب در پالايشگاه آبادان منجر شد.  اين سازمان به صورت متمركز وظيفه سفارش و تأمين كالاي مورد نياز صنايع نفت جنوب را از طريق شركت كالاي لندن "IROS" به عهده داشت.
 
با پيروزي شكوهمند انقلاب اسلامي و شروع جنگ تحميلي به منظــور تداوم عمليــات توليد نفت و تغذيه پالايشگاه هــــاي كشور و تأمين سوخــت مــــورد نياز مصارف داخلــي‌ و جبهه‌ها، انديشه تأسيس سازمـــان تداركات و امـــور كالا در يك منطقـــه عملياتـــي با امكانات ايمني بهتر باساختار و سازماندهي جديد در مناطق نفتخيز جنوب با مركزيت اهواز، شكل گرفت.

بنا به ضرورت و پيمودن راه هاي طي نشده ا در عرصه ساخت داخل اداره كل تداركات و امور كالاي مناطق نفتخيز جنوب شكل گرفت و بدون شك نخستين زيرساخت هاي خودكفايي و برداشتن گام هايي در عرصه ساخت داخل به صورت ساختارمند در شركت ملي مناطق نفت خيز جنوب فعاليت ايجاد شد.

اين سازمان علي رغم مشكلات ناشي از بروز جنگ و تحريمهـــاي اقتصادي و همچنين لزوم پشتيباني از جبهه هاي جنگ و محدوديتهاي ارزي، توانست در شرايط حساس  هشت سال دفاع مقدس، رسالت خود را با همت و تلاش مستمر كاركنان بخوبي به انجام برسانــد.
 
در خلال جنگ تحميلي مناطق نفت خيز جنوب سازمان مستقلي براي هماهنگي و برنامه ريزي هاي همه جانبه از جنگ تشكيل داد. يكي از فعاليت هاي اين ستاد همكاري در ساخت ادوات نظامي و صنعتي بود كه برخي از آنها به شرح زير است:

ساخت سوزن هاي توپ
ساخت وسيله مين جمع كن
ساخت و تراش انواع سوزن هاي توپخانه
تراشكاري قطعات بولدوزرها
ساخت آچارهاي مخصوص توپخانه
ساخت دستگاه ها ني بر
ساخت و تغيير فلنج هاي مختلف
همكاري در ساخت پل شناور مربوط به طرح تحقيقاتي قرارگاه رزمي مهندسي خاتم الانبياء (ص)
تغيير شكل در سيستم مواد پرتابي نارنجك انداز، خمپاره انداز، آرپي جي و مين هاي مختلف
ساخت لوله خمپاره انداز
ساخت دستگاه انتقال هاوركرافت ها در عرض 12 متر، طول 25 متر و ارتفاع 10 متر
ساخت سكوهاي فلزي براي حمل هواپيماهاي صنعت نفت از آبادان به آغاجاري
ساخت پين براي پل عملياتي، ساخت پايه هاي  مخابراتي، 
 

خدمات مناطق نفتخيز جنوب به دفاع مقدس
 
با هجوم گسترده ارتش عراق به ايران و تصرف بخش هاي از استان خوزستان و استان هاي غربي بخشي از منابع نفتي كشور شامل چاه هاي چشمه خوش، يونيت بيات در دهلرن، و منابع نفتي نفت شهر در كنترل ارتش عراق قرار گرفت.

قرار گرفتن بخش وسيعي از مخازن و تاسيسات نفتي در تيررس دشمن از يك سو و نياز شديد نيروي دفاعي ايران به زيرساخت ها، امكانات و خدمات صنعت نفت در مناطق جنگي موجب شد تا مناطق نفت خيز جنوب به طور كامل و مستقيم درگير وضعيت جنگي شود.

شايد اغراق نباشد اگر گفته شود كه مناطق نفت خيز جنوب در ماه هاي آغازين جنگ علاوه بر ماموريت هاي سازماني خود، با بر عهده گرفتن پشتيباني از نيروهاي دفاعي، كاركردي نظامي از خود به جاي گذاشت. در 3 ماه آغاز جنگ حدود 70 درصد توان مناطق نفت خيز جنوب صرف خدمت رساني به نيروهاي دفاعي و ساماندهي جنگ زدگان مي شد و صنعت نفت جنوب عملاً با 30 درصد از توان خود وظيفه خطير و حياتي توليد، انتقال و صدور نفت به عنوان تنها منبع مالي جنگ را به انجام رساند.

كاركنان مناطق نفت خيز جنوب علاوه بر جنگيدن در كنار رزمندگان در جبهه هاي جنگ، وظيفه كمك در ايجاد مراكز ارتباطي و مخابراتي، ايجاد كارگاه هاي تعميراتي جهت بازسازي و ترميم تجهيزات نظامي، ياري رساندن و همكاري در حفر زمين و ايجاد سنگرهاي بتوني، تعمير باند فرودگاه هاي نظامي آسيب ديده، احداث بيمارستان هاي صحرايي و تامين پزشك و دارو و ساير خدمات، ايجاد بانك هاي خون، ساختن ماده شست‌وشو دهنده موتور هواپيماهاي جنگي، تهيه روغن هاي مخصوص سلاح ها، تهيه برخي قطعات يدكي مورد نياز تجهيزات نظامي، كمك در زمينه هاي تخصصي مانند مين گذاري، مين يابي و خنثي كردن آنها، تهيه و ارسال مواد غذايي براي جبهه ها، قرار دادن وسايل ضروري مثل ماشين آلات راهسازي و ساختماني و وسايل نقليه در اختيار ارتش و سپاه پاسداران، تامين ژنراتور و موتور هاي قابل حمل برق، موتورهاي آب و ايجاد زير ساخت هاي فني و ارتباطي پايگاه ها و مراكز استقرار نيروهاي دفاعي كشور را عهده دار شدند.

در كنار اين كمك هاي مستقيم به جبهه هاي جنگ و نيروهاي مسلح، زنجيره اي از كمك هاي غير مستقيم نيز به دفاع مقدس صورت گرفت كه از جمله مهم ترين آنها پشتيباني غير نظامي از رزمندگان و همچنين كمك به ساماندهي آوارگان و جنگ زدگان است. از جمله اين خدمات، ايجاد بيمارستان و ارائه خدمات درماني در پشت جبهه جهت درمان آسيب ديدگان و مصدومين جنگ و و نيازمندان به فوريت هاي پزشكي، تامين كادر پزشكي و پرستاري اين بيمارستان ها، تامين وسايل ارتباطي و مخابراتي مورد نياز سازمان هاي درگير در جنگ، تهيه و تامين وسايل ارتباطي پشت جبهه اعم از وسايل نقليه سبك و سنگين و تامين كادر متخصص جهت استفاده و تعمير آنها، ايجاد اردوگاه جهت اسكان و نگهداري هموطنان جنگ زده و ايجاد درمانگاه و تامين خدمات درماني و بيمارستاني براي جنگ زدگان قابل عنوان است.

در سه ماه نخست جنگ تحميلي مناطق نفت خيز جنوب 851 دستگاه وسايل نقليه سبك و سنگين در اختيار ارتش، سپاه پاسداران و ساير نهادهاي انقلابي قرار داد. در دوران جنگ، مناطق نفت خيز جنوب حدود 7 هزار سنگر جمعي و انفرادي براي محافظت از رزمندگان و غيرنظاميان احداث كرد. همچنين در طول هشت سال دفاع مقدس، مركز خدمات كامپيوتري مناطق نفت خيز جنوب در ارائه خدمات سخت افزاري و نرم افزاري همكاري تنگاتنگي با نهادهاي ذي‌ربط داشته است.
سه شنبه ۳۱ شهريور ۱۳۹۴ ساعت ۲۳:۵۷
کد مطلب: 9136
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *