۰
رویکرد دوگانه مدیران نفت

گازرسانی به بهارستان

گاز همان گاز است و پوپوليست همان پوپوليست اما دولت‌ها فرق دارند؛ دولت‌هاي نهم و دهم به درست يا اشتباه به همه نقاط كشور گاز رساندند.
گازرسانی به بهارستان - میز نفت
گازرسانی به بهارستان - میز نفت
وحید حاجی پور/ «پوپوليستي است»؛ كليد واژه‌اي آشنا براي اقتصاد ايران كه دولت قبل را با آن متهم مي‌كردند، مي‌گفتند گاز رساني به همه شهرهاي كشور و روستاها «رگه‌اي» از منطق و عقلانيت در خود ندارد و دولت براي اهداف انتخاباتي و عوام‌گرايي، سرمايه ملي را با هزينه‌هاي گزاف به نقاطي مي‌رساند كه اصولاً نيازي به گاز ندارند.

پر بيراه نيز نمي‌گفتند، گاز رساني به همه نقاط كشور به ويژه مناطق گرمسير هزينه‌اي «بيجا» بود و به جز صرف كردن منابع بيت‌المال دستاورد ديگري براي كشور نداشت؛ همان‌ها كه از كار كنار گذاشته شده بودند و بر منصب «منتقد» تكيه كرده بودند، شبانه روز در رسانه‌ها «مانور نقد» مي‌دادند و مي‌گفتند از ماهيت پوپوليستي گاز رساني. گاز را دستمايه‌اي مي‌دانستند كه دولت با بهره‌گيري از آن به دنبال جمع آوري رأي در انتخابات است همانند افزايش حقوق در آستانه انتخابات يا توزيع سيب زميني!

منتقدان با ژست منحصر به فرد «كارشناسي» از موضعي عاقل اندر سفيه، تنها و تنها تأسف مي‌خوردند تا روزي كه به قدرت رسيدند، به قدرت رسيدند، سكان را كه به دست گرفتند وضعيت نفت به هم ريخته بود، نه پولي بود براي اتمام پروژه‌هاي نيمه تمام و نه رمقي براي كارهاي پوپوليستي. وزير نفت يك خط در ميان در رسانه‌ها ظاهر مي‌شد و علناً از گرفتاري نفت مي‌گفت، به بيگانگان چراغ مي‌داد كه در حال زمين خوردن هستيم و نگاهمان به شما.

ترس و دلهره‌اي از ابراز عجز در برابر تحريم‌ها تصور نشد و وزير نفت به راحتي شرايط داخلي «نهاد پولساز كشور» را براي معاندان شرح مي‌داد با سياه نمايي تمام و كمال. حقوق اسفند 1393 هم از بانك مركزي قرض گرفته شد و در اين ميان، پول‌ها براي گازرساني به روستاها و شهرها صرف شد؛ پروژه‌هايي كه قطعاً از دايره اولويت خارج بود اما دولت خود را ملزم مي‌دانست براي گازرساني به در خانه‌ها.

در اوج «بي‌پولي»، پوپوليست سكه رايج وزارت نفت شد چراكه انتخابات در پيش است. 220 نماينده در نامه‌اي از وزارت نفت تشكر كردند كه با سرعت بي‌نظيري گاز را «همگاني» كرده بود و به هيچ نماينده‌اي «نه» نمي‌گفت.

همه درخواست‌ها براي گازرساني با لبيك وزارت نفت همراه شد، وظيفه‌اي كه در دولت قبل يك «عنصر فريب» ناميده مي‌شد حالا به مهم‌ترين بند كارنامه وزارت نفت در دولت يازدهم تبديل شده است. يا معناي «پوپوليست» در بستر زمان تغيير ماهيت داده است يا دولت همان راهي را مي‌رود كه دولت گذشته رفته بود.

حالا اگر چنين مهمي، يك دستاورد بزرگ است بايد به اين پرسش‌ها پاسخ داد كه اين گاز رساني تعهدي بوده است كه از دولت گذشته بر گردن دولت يازدهم گذاشته شده يا خود دولت يازدهم رأساً وارد اين حوزه شده است؟ اگر دولت قبل چنين تعهد سنگيني را بر دوش نفت گذاشته است چرا به آن اشاره‌اي نمي‌شود و اگر خود وزارت نفت چنين تصميمي را عملياتي كرده بر حسب چه دلايلي چنين تصميمي اتخاذ شده است؟

اگر از الزام قانوني براي تحقق اين مهم سخن به ميان آورده شود پس تكليف قوانين مهم‌تر در اين حوزه چه مي‌شود و چه مي‌شود كه تكاليف قانوني «گزينشي» اجرا مي‌شود‌؟ سخنان دولتمردان يازدهم درباره وزارت نفت دولت گذشته و اتهامات بيشماري كه به آن برچسب مي‌شود و شرايط تحويل‌گيري را «ميدان مين» مي‌داند چرا به روي خوشش لبخند نمي‌زند؟

گاز همان گاز است و پوپوليست همان پوپوليست اما دولت‌ها فرق دارند؛ دولت‌هاي نهم و دهم به درست يا اشتباه به همه نقاط كشور گاز رساندند و در آماج انتقادها قرار گرفتند و در مقابل، دولت يازدهم همان بي‌تدبيري را با سرعت بيشتر و با جيب خالي پيش مي‌برد اما لايق تشكر است. كارشناسان آن روزها، اين روزها مدير شده‌اند و عوام چه مي‌دانند از مديريت، چه مي‌دانند از گارانتي‌هاي مديريتي، چه مي‌دانند از بركات گازرساني و...!

يادش بخير، بر سر اختلاف شركت حفاري شال و وزارت نفت بيش از 70 نماينده مجلس در نامه‌اي به رئيس‌جمهور خواستار ورود رئيس‌جمهور به پروژه ايراني‌زدايي در نفت شدند و البته به اين متهم شدند كه ندانسته و نخوانده امضا كردند ولي همان نمايندگان با امضايي كه زير برگه گاز رساني انداخته‌اند يك شبه به نمايندگان واقعي ملت بدل گشته‌اند.

شايد حق دارند، آنها مجلسي را بر رأس كار مي‌بينند كه چندان با آنها همراه نيست؛ مجلسي كه روي خوشي هم به دولت دهم نشان نداده بود حتي با گاز رساني‌هاي بي‌شمار، چه خوب مي‌شود كه مجلس بعدي با آنها «همراه» باشد.
 
 
 
يکشنبه ۱۲ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۱۰:۰۱
کد مطلب: 9415
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *