۰
سبک زندگی آمریکایی و تبعات آن برای دولت

اتومبیل؛ دردسر بزرگ نفت آمریکا

اتومبیل، این سمبول زیبا، آزادی‌بخش و استقلال‌آفرین و بانی سعادت و خوشبختی ایالات‌متحده اکنون به یک معبود و مطلوب سیاسی و اقتصادی مبدل گشته و صاحبان آن بیش‌ازپیش برای اینکه از شیوۀ غیرقابل‌تغییر زندگی خود برخوردار بوده، آن را برای همیشه تضمین نمایند، می‌خواهند بقیه کشورهای تولید‌کننده نفت را تابع خویش ساخته، تحت کنترل خود درآورند.
اتومبیل؛ دردسر بزرگ نفت آمریکا
در سال 1950از کل میزان مصرف سوخت در ایالات‌متحده، 54 درصد در بخش حمل‌ونقل استفاده می‌شد. این رقم در سال 1970 به 56 درصد، در سال 1980 به 60 درصد و در سال 1990 به 67 درصد رسید، اما افزایش مصرف سوخت در بخش حمل‌ونقل به‌همین جا ختم نشد، در سال 2001، 69 درصد از نفت مصرفی در ایالات‌متحده در بخش حمل‌ونقل (اتومبیل‌ها، هواپیماها، کشتی‌ها و راه‌آهن) مصرف می‌شد و 53 درصد از کل مصرف تنها به اتومبیل‌های سواری اختصاص داشت. درواقع میزان افزایش مصرف سوخت در آمریکا توسط اتومبیل‌های سواری (اعم از بنزین و یا گازوییل‌سوز) شگفت‌آور بود: در سال 1960 به 3.76 میلیون بشکه و در سال 2001 به 10.1 میلیون بشکه در روز رسید.

در قرن بیستم سرمایه‌داری آمریکا به پدیده‌ای بزرگ و بسیار موفقیت‌آمیز که همان موتورهای متحرک و مستقل (خودروها و اتومبیل‌ها) است دست یافت، که سرآمد همه موتورهای متحرک محسوب می‌شد. صنایع دیگر نیز همچون فولاد، پلاستیک، وابسته به صنعت نفت در روند این پیشرفت نقش داشته‌اند، اما نه آن‌قدر زیاد؛ و این صنایع نسبت به صنعت اتومبیل‌سازی جنبه فرعی داشته‌اند. درواقع، تقاضا برای محصولات صنایع مذکور به‌دلیل نیاز کارخانه‌های بزرگ اتومبیل و کامیون‌سازی به محصولات آن صنایع بود. صنایع اتومبیل‌سازی فورد و جنرال‌موتورز صنایع نشانگر پیشرفت صنایع آمریکایی در قرن بیستم به‌شمار می‌رفتند.

اما دراین‌جا به ارائه آماری بسنده می‌کنیم که نشان‌دهنده تفاوت فاحش میان آمریکا و سایر کشورهای صنعتی ازاین‌نظر می‌باشد: میزان مصرف بنزین و گازوییل در ایالات‌متحده 2043 لیتر برای هرنفر می‌باشد. این‌ مقدار سه برابر ژاپن و 2.5 برابر آلمان، فرانسه و بریتانیاست.

طی 40 سال گذشته، اتومبیل در روح و شخصیت افراد آمریکایی به اندازه‌ای جای گرفته که هیچ جامعه دیگری مشابه آن را تجربه نکرده است. در آغاز قرن بیست‌ویکم، آمریکا بالاترین درجه «موتوریزه» شدن را داشت، و لذا کار، خرید، تفریح و زندگی خانوادگی در لذتی خلاصه می‌شد که آمریکاییان از داشتن و استفاده از اتومبیل شخصی خود می‌بردند.

آمریکایی‌ها نه‌تنها از اتومبیل برای رفتن به مدرسه، محل‌کار، کلیسا، فروشگاه و منزل دوستان و بستگان خود استفاده می‌کردند؛ بلکه در هتل‌ها اقامت می‌کردند و باک‌های بنزین اتومبیل‌های خود را نه‌تنها در اتوسرویس‌ها، بلکه اتورستوران‌ها (منظور رستوران‌هایی است که بدون پیاده شدن از اتومبیل هرکس می‌تواند غذای موردنظر خود را از رستوران خریداری کند) پرمی‌کردند. آمریکایی‌ها همچنین با اتومبیل از اتوخشکشویی، داروخانه و حتی در مراسم تشییع جنازه میان گورستان و منازل استفاده می‌نمودند.

از نظر دیگران و به‌طورکلی، رابطه یک نفر آمریکایی با اتومبیل او در چند چیز متجلی و خلاصه می‌شود که عبارتند از آزادی، قدرت، استقلال، تحرک، احساس مهم بودن و ماجراجویی.

در سال 1992، جرج بوش پدر، که با بی‌میلی در کنفرانس ریو تحت عنوان «کنفرانس زمین» شرکت کرد، اعلام داشت: «شیوۀ زندگی آمریکایی قابل مذاکره و مصالحه نیست».

10 سال پس از این سخنان، نو محافظه‌کاران آمریکا با شدت بیش‌تری این نظریه را تأیید کردند و بر آن مهر صحت نهادند. مثلاً در سال 2001، گروهی که به «گروه متفکران» جناح راست (که البته آن را گروه متفکر هم نامیده‌اند) وابسته به مؤسسه کامپیوتر «اینتر پرایز» بودند، شدیداً به «مخالفان سرسخت انرژی» حمله و اعتراض کردند و آن‌ها را مورد سرزنش قرار دادند که این گروه مخالف قدرتمند می‌خواهند در مردم آمریکا احساس شرمساری و گناه به‌وجود آورده، به آن‌ها بباورانند که استفاده از انرژی چیز بدی است و آمریکاییان در اینکه تا این اندازه انرژی مصرف می‌کنند باید شدیداً احساس گناه کنند.

اتومبیل، این سمبول زیبا، آزادی‌بخش و استقلال‌آفرین و بانی سعادت و خوشبختی ایالات‌متحده اکنون به یک معبود و مطلوب سیاسی و اقتصادی مبدل گشته و صاحبان آن بیش‌ازپیش برای اینکه از شیوۀ غیرقابل‌تغییر زندگی خود برخوردار بوده، آن را برای همیشه تضمین نمایند، می‌خواهند بقیه کشورهای تولید‌کننده نفت را تابع خویش ساخته، تحت کنترل خود درآورند. این معبود و مطلوب جامعه «موتوریزه شده» آمریکا، دهها سال است درحال حرکت به جلو بوده است، اما در ابتدای قرن بیست و یکم، شتاب این حرکت بیش‌تر شد و البته غیرقابل کنترل.
 
سه شنبه ۱۴ مهر ۱۳۹۴ ساعت ۰۶:۱۳
کد مطلب: 9455
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *