نهایت 17 سال تعلل چه شد؟
سرخوشی آل سعود با گاز ایران
با وجود آٰغاز برداشت عربستان از میدان گازی فرزاد بی٬ وزارت نفت همچنان در سردرگمی عجیبی دست و پا می‌زند تا رقابت گازی میان ایران و عربستان به سود ریاض به پیش رود.
ميزنفت/ با وجود آٰغاز برداشت عربستان از میدان گازی فرزاد بی٬ وزارت نفت همچنان در سردرگمی عجیبی دست و پا می‌زند تا رقابت گازی میان ایران و عربستان به سود ریاض به پیش رود.
از میان میادین گازی مشترک میان ایران و کشورهای همسایه٬ دو میدان گازی فرزاد آ و فرزاد بی میان تهران و ریاض مشترک است که در فرزاد آ 80 درصد میدان در آب‌های عربستان و در فرزاد بی 80 درصد میدان در آب‌های ایران است که منطق حکم می‌کند عربستان با توان توان در فرزاد آ و ایران با همه ظرفیت‌های خود در فرزاد بی توسعه را در پیش بگیرند اما ایران در توقف کامل بسر می‌برد و عربستان تولید را از هر دو میدان آغاز کرده است. در ابتدای دولت یازدهم و با دستور وزارت نفت تنها دکل ایرانی در فرزاد آ به عقب کشیده شد تا این میدان دست نخورده برای عربستان باقی بماند.
این در حالی است که ایران 17 سال است با هندیها مذاکره می‌کند تا شرکت ONGC به توسعه این میدان بپردازد ولی همه رفت و آمدهای هندی ها به ایران به بلاتکلیفی مطلق ختم شده است. این بلاتکلیفی درکنار تصمیمات مدیریتی ایران مزید بر علتی شده که نهایت کار را به سود عربستان به پایان رسانده است. در سمت ایران امضای قرارداد اولیه اکتشاف و توسعه فرزاد بی با کنسرسیومی متشکل از سه شرکت دولتی هند به سال 2000 میلادی بازمی‌گردد؛ اما این قرارداد تنها در بخش اکتشاف اجرایی شد و در بخش توسعه هیچ اقدامی برای برداشت منابع گازی این میدان نشد.
*مشارکت در تولید؟
فرزاد بی٬ میدانی پرفشار و پیچیده است که برای شرکت‌های ایرانی میدانی پرریسک محسوب میشود. از سوی دیگر هندیها در دولت اصلاحات بدنبال توسعه فرزاد بی بودند ونتیجه مذاکرا آنها در پایان دولت دهم به امضای توافقنامه‌ای میان شرکت ملی نفت و شرکت هندی ختم شد که نوع توافق نامه با قوانین اصلی کشور در تضاد بود. بر اساس این توافقنامه٬ هندیها فرزاد بی را بر اساس مدل مشارکت در تولید توسعه می‌دادند که بر خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران بود.
همین موضوع موجب بروز انتقاداتی شد و همه چیز به کما رفت تا آنکه دولت یازدهم به راس آمد. وزارت نفت در این دوره٬ توافق نامه مشارکت در تولید را بطور غیرمستقیم رد کرد اما این میدان را برای شرکت ONGC کنار گذاشت بطوری که هر گاه از وزیر نفت درباره برنامه این وزارتخانه برای میادین مشترک سوال می‌شد٬ زنگنه می‌گفت این میدان برای هندی‌هاست.
با توجه به برداشت عربستان از این میدان برخی از کارشناسان می‌گویند بهتر بود مدل مشارکت در تولید با اخذ مجوز از نهادهای ذیربط کسب می‌شد تا منافع ملی قربانی برخی محدودیت‌ها نشود ولی از آنجا که نص صریح قانون مخالف این نوع قرارداد است همه چیز فراموش شد.
*یک تصمیم عجیب
دولت یازدهم مذاکرات را ادامه داد که در این بین یک تصمیم خاص٬ شرایط را پیچیده کرد. وزیر نفت تصمیم گرفت کارفرمایی این پروژه را از شرکت نفت فلات قاره گرفته و به شرکت نفت و گاز پارس بسپارد در حالی که فلات قاره روی این میدان فعالیت کرده و یک پروژه مطالعاتی روی این پروژه نیز انجام داده بود.
با این وجود وزیر نفت با این استدلال که چون این میدان گازی است و باید در حیطه کاری نفت و گاز پارس باشد٬ فلات قاره را خلع ید کرد و نقش کارفرمایی را به دیگر شرکت نفتی واگذار کرد. این بدان معنا بود که امور مطالعاتی و مذاکره‌ای برای فرزاد بی به حالت صفر بازگشت تا نفت و گاز پارس با رویه‌ای دیگر با هندیها مذاکره کند. گرچه این تصمیم سرعت کار را کاست ولی از آنجا که مهم ترین هدف توسعه این میدان بود مذاکرات جدی تر دنبال شد ولی به توافقی جدی دست پیدا نکرد.
وزیرنفت به هندیها اولتیماتوم داد و اعلام کرد با شرکت‌های دیگر وارد مذاکره خواهد شد اما هیچ اتفاقی رخ نداد و حتی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نیز در این حوزه ورود کرد. هندیها اما اعلام کردند طرح 3 میلیارد دلاری خود را نهایی کرده و تا مرداد 96 قرارداد را منعقد می‌کنند.
در همین باره وزیر نفت هند گفت: توافق نهایی هند با ایران برای توسعه میدان گازی فرزاد ب که بر اساس برآوردها دارای 29 تریلیون فوت مکعب گاز است، در حال حاضر بستگی به ایران دارد. وی افزود: «ما پیشنهادمان را به این کشور ارائه داده ایم. اکنون زمان پاسخ دادن است. آنها باید پاسخ بدهند.»
*کرامات شیخ ما!
وزارت نفت 4 سال است که به هندیها امید بسته است و مسیر گذشته را دنبال می‌کند و وقتی با انتقادات در این باره مواجه میشود با پاسخ‌های عجیب روبه رو می‌شویم. به عنوان نمونه محمد مشکین فام مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس با اشاره به آغاز برداشت گاز از میدان فرزاد بی توسط عربستان سعودی از ادامه مذاکرات ایران با شرکت‌های هندی برای توسعه این میدان مشترک در خلیج فارس خبر داد. این مقام مسئول با بیان اینکه در مورد اجرای این پروژه توسط پیمانکار هندی در حال مذاکره ایم، افزود: هم اکنون به طور جدی تلاش می کنیم تا قرارداد توسعه این میدان را با هوشمندی، دقت لازم و با در نظر گرفتن مصالح ملی به سرانجام برسانیم.
وی بدون هیچ توضیحی درباره وضعیت فعلی تصمیم گیری در باره میدان فرزاد بی به آینده امیدوار است و مشخص نیست با این امیدواری عربستانی‌ها چه ماه عسلی را برای خود رقم بزنند. هندی‌های سال‌هاست با مذاکرات بی نتیجه شان ایران را سرگرم کرده‌اند در حالی که سعودی‌ها به سرعت خود افزوده‌اند و در دو میدان فرزاد آ و فرزاد بی به توسعه و تولید مشغول هستند.
از میان میادین گازی مشترک میان ایران و کشورهای همسایه٬ دو میدان گازی فرزاد آ و فرزاد بی میان تهران و ریاض مشترک است که در فرزاد آ 80 درصد میدان در آب‌های عربستان و در فرزاد بی 80 درصد میدان در آب‌های ایران است که منطق حکم می‌کند عربستان با توان توان در فرزاد آ و ایران با همه ظرفیت‌های خود در فرزاد بی توسعه را در پیش بگیرند اما ایران در توقف کامل بسر می‌برد و عربستان تولید را از هر دو میدان آغاز کرده است. در ابتدای دولت یازدهم و با دستور وزارت نفت تنها دکل ایرانی در فرزاد آ به عقب کشیده شد تا این میدان دست نخورده برای عربستان باقی بماند.
این در حالی است که ایران 17 سال است با هندیها مذاکره می‌کند تا شرکت ONGC به توسعه این میدان بپردازد ولی همه رفت و آمدهای هندی ها به ایران به بلاتکلیفی مطلق ختم شده است. این بلاتکلیفی درکنار تصمیمات مدیریتی ایران مزید بر علتی شده که نهایت کار را به سود عربستان به پایان رسانده است. در سمت ایران امضای قرارداد اولیه اکتشاف و توسعه فرزاد بی با کنسرسیومی متشکل از سه شرکت دولتی هند به سال 2000 میلادی بازمی‌گردد؛ اما این قرارداد تنها در بخش اکتشاف اجرایی شد و در بخش توسعه هیچ اقدامی برای برداشت منابع گازی این میدان نشد.
*مشارکت در تولید؟
فرزاد بی٬ میدانی پرفشار و پیچیده است که برای شرکت‌های ایرانی میدانی پرریسک محسوب میشود. از سوی دیگر هندیها در دولت اصلاحات بدنبال توسعه فرزاد بی بودند ونتیجه مذاکرا آنها در پایان دولت دهم به امضای توافقنامه‌ای میان شرکت ملی نفت و شرکت هندی ختم شد که نوع توافق نامه با قوانین اصلی کشور در تضاد بود. بر اساس این توافقنامه٬ هندیها فرزاد بی را بر اساس مدل مشارکت در تولید توسعه می‌دادند که بر خلاف قوانین جمهوری اسلامی ایران بود.
همین موضوع موجب بروز انتقاداتی شد و همه چیز به کما رفت تا آنکه دولت یازدهم به راس آمد. وزارت نفت در این دوره٬ توافق نامه مشارکت در تولید را بطور غیرمستقیم رد کرد اما این میدان را برای شرکت ONGC کنار گذاشت بطوری که هر گاه از وزیر نفت درباره برنامه این وزارتخانه برای میادین مشترک سوال می‌شد٬ زنگنه می‌گفت این میدان برای هندی‌هاست.
با توجه به برداشت عربستان از این میدان برخی از کارشناسان می‌گویند بهتر بود مدل مشارکت در تولید با اخذ مجوز از نهادهای ذیربط کسب می‌شد تا منافع ملی قربانی برخی محدودیت‌ها نشود ولی از آنجا که نص صریح قانون مخالف این نوع قرارداد است همه چیز فراموش شد.
*یک تصمیم عجیب
دولت یازدهم مذاکرات را ادامه داد که در این بین یک تصمیم خاص٬ شرایط را پیچیده کرد. وزیر نفت تصمیم گرفت کارفرمایی این پروژه را از شرکت نفت فلات قاره گرفته و به شرکت نفت و گاز پارس بسپارد در حالی که فلات قاره روی این میدان فعالیت کرده و یک پروژه مطالعاتی روی این پروژه نیز انجام داده بود.
با این وجود وزیر نفت با این استدلال که چون این میدان گازی است و باید در حیطه کاری نفت و گاز پارس باشد٬ فلات قاره را خلع ید کرد و نقش کارفرمایی را به دیگر شرکت نفتی واگذار کرد. این بدان معنا بود که امور مطالعاتی و مذاکره‌ای برای فرزاد بی به حالت صفر بازگشت تا نفت و گاز پارس با رویه‌ای دیگر با هندیها مذاکره کند. گرچه این تصمیم سرعت کار را کاست ولی از آنجا که مهم ترین هدف توسعه این میدان بود مذاکرات جدی تر دنبال شد ولی به توافقی جدی دست پیدا نکرد.
وزیرنفت به هندیها اولتیماتوم داد و اعلام کرد با شرکت‌های دیگر وارد مذاکره خواهد شد اما هیچ اتفاقی رخ نداد و حتی محمد جواد ظریف وزیر امور خارجه کشورمان نیز در این حوزه ورود کرد. هندیها اما اعلام کردند طرح 3 میلیارد دلاری خود را نهایی کرده و تا مرداد 96 قرارداد را منعقد می‌کنند.
در همین باره وزیر نفت هند گفت: توافق نهایی هند با ایران برای توسعه میدان گازی فرزاد ب که بر اساس برآوردها دارای 29 تریلیون فوت مکعب گاز است، در حال حاضر بستگی به ایران دارد. وی افزود: «ما پیشنهادمان را به این کشور ارائه داده ایم. اکنون زمان پاسخ دادن است. آنها باید پاسخ بدهند.»
*کرامات شیخ ما!
وزارت نفت 4 سال است که به هندیها امید بسته است و مسیر گذشته را دنبال می‌کند و وقتی با انتقادات در این باره مواجه میشود با پاسخ‌های عجیب روبه رو می‌شویم. به عنوان نمونه محمد مشکین فام مدیرعامل شرکت نفت و گاز پارس با اشاره به آغاز برداشت گاز از میدان فرزاد بی توسط عربستان سعودی از ادامه مذاکرات ایران با شرکت‌های هندی برای توسعه این میدان مشترک در خلیج فارس خبر داد. این مقام مسئول با بیان اینکه در مورد اجرای این پروژه توسط پیمانکار هندی در حال مذاکره ایم، افزود: هم اکنون به طور جدی تلاش می کنیم تا قرارداد توسعه این میدان را با هوشمندی، دقت لازم و با در نظر گرفتن مصالح ملی به سرانجام برسانیم.
وی بدون هیچ توضیحی درباره وضعیت فعلی تصمیم گیری در باره میدان فرزاد بی به آینده امیدوار است و مشخص نیست با این امیدواری عربستانی‌ها چه ماه عسلی را برای خود رقم بزنند. هندی‌های سال‌هاست با مذاکرات بی نتیجه شان ایران را سرگرم کرده‌اند در حالی که سعودی‌ها به سرعت خود افزوده‌اند و در دو میدان فرزاد آ و فرزاد بی به توسعه و تولید مشغول هستند.
سه شنبه ۲۴ اسفند ۱۳۹۵ ساعت ۱۱:۰۱
کد مطلب: 17077
گاز ميادين فرزاد براي تزريق؟
بسم الله.... روزانه هشتصد ميليون فوت مكعب گاز در ميادين دريايي غرب خليج فارس سوزانده ميشه اونوقت بريم يك ميدان گازي بسيار بزرگ رو توسعه بديم كه تزريق بشه؟ اونم اين گاز!!! خخخخخخ
شما اگه تزريق كن هستي برو ٨٠٠ ميليون فوت مكعب گاز همراه نفت كه مي سوزند رو ببر تزريق كن نه گاز يك ميدان كاملاً گازي با حجم توليد روزانه ٢ ميليارد فوت مكعب.
ملا نصرالدين هستيم از مشكين فام انتظار بيشتر از اين نيست. يعني ميخواسته بگه ما هم نقشه داريم
بسم الله.... روزانه هشتصد ميليون فوت مكعب گاز در ميادين دريايي غرب خليج فارس سوزانده ميشه اونوقت بريم يك ميدان گازي بسيار بزرگ رو توسعه بديم كه تزريق بشه؟ اونم اين گاز!!! خخخخخخ
شما اگه تزريق كن هستي برو ٨٠٠ ميليون فوت مكعب گاز همراه نفت كه مي سوزند رو ببر تزريق كن نه گاز يك ميدان كاملاً گازي با حجم توليد روزانه ٢ ميليارد فوت مكعب.
ملا نصرالدين هستيم از مشكين فام انتظار بيشتر از اين نيست. يعني ميخواسته بگه ما هم نقشه داريم
گاز میادین نفتی خلیج فارس در اختیار نفت و گاز پارس نیست بلکه فلات قاره است. اتفاقا ایده مشکین فام ایده درخشانی است.گاز از میدان مشترک با کمترین تاسیسات و هزینه و زمان برداشت شده و به میدان مستقل منتقل و تزریق میشود که علاوه بر ذخیره شدن، باعث افزایش برداشت نفت هم میشود و بعدا خود گاز هم قابل برداشت خواهد بود. مگر همین الان گاز سه فاز پارس جنوبی به میادین نفتی تزریق نمیشود؟ بالاخره باید مخازن نفتی را سرپا نگه داشت یا خیر؟ اگر آری با کدام گاز؟ بوفور موجود بودن گاز در جایی دیگر دلیل بر نادرستی این ایده نیست. سولفور هم قابل مدیریت است و یا فراورش اولیه در خشکی. البته همان کسی که در خلیج فارس بوفور گاز همراه میسوزاند یعنی فلات قاره باید خودش جمع آوری کند نه نفت و گاز پارس. هشت سال فلات قاره در فرزاد فرصت سوزی کرد و نهایت هنرش یک کپی ساده لوحانه از الگوی پارس جنوبی برای یک میدان کاملا متفاوت بود که کسی چیزی نگفت. حال در کمتر از یکسال مسئولیت نفت و گاز پارس و شش ماه مسئولیت مشکین فام در میدان فرزاد همه به یاد تاخیر و مقصر و...افتاده اند. انصاف هم خوب چیزی است. البته تصمیم گیری در خصوص میدان فرزاد در حوزه اختیار مقامات کشوری و وزارت نفت است و نفت و گاز پارس سیاستگزار و تصمیم گیر آن نیست بلکه مجری است. در یکسال گذشته مسائل فنی میدان با هندیها توسط نفت و گاز پارس جمع بندی شده که اگر پیشنهاد مالی و اجرایی مناسبی آوردند ادامه داده شود و اگر نیاوردند مستقلا پیگیری شود.
از مديرعامل نفت و گاز پارس كه در تمام جلسات وزارتي و سطوح بالاي نفت حاضر هستند انتظار اظهار نظرهاي كارشناسي و دقيق ميرود. دوست عزيز گاز ميدان فرزاد الف و ب با حجم بسيار بالا به كدام ميدان نفتي ميخواهد تزريق شود؟ اينكه گاز همراه زيادي مي سوزد و بجاي برنامه ريزي براي تزريق همان گاز به ميادين نفتي يك ميدان گازي مشترك توسعه يافته و تزريق شود آن هم با اين مشخصات عاقلانه است؟ اينكه چرا شركتهايي نظير فلات قاره و مناطق نفتخيز جنوب گاز همراه را تزريق نميكنن خود بحث مفصل و از عمده ضعفهاي اين شركتهاست كه هزاران بار مطرح شده و بايستي از محل منابع داخلي تامين شود وليكن بحث اين گفتگو اظهار نظرهاي بشدت ضعيف مديران عاليرتبه نفت نظير مشكين فام است
آقای مشکین فام نگفته اند گاز میدان فرزاد به میدان یا میادین نفتی تزریق شود، بلکه عنوان داشته اند که "راهبرد توسعه میدان فرزاد عمدتا پشتیبانی از تولید گاز در پارس جنوبی خواهد بود، به این صورت که در شرایط افت فشار آتی میدان پارس جنوبی، گاز میدان فرزاد نقش تامین کننده خوراک پالایشگاههای گازی را ایف خواهد نمود"
آدم وقتي به عملكرد وزارت نفت دولت تدبير و اميد بخصوص در مورد ميتدين فرزاد آ و ب نگاه ميكنه به بيانات معاون اول رييس جمهور مبني بر وجود دستهايي در وزارت نفت براي تاخير در توسعه ميادين مشترك ايمان پيدا ميكنه. آقاي زنگنه با خارج كردن توسعه اين ميدانها كه در حال انجام توسط پتروپارس و فلات قاره بود باعث شد روزانه ٣ ميليون دلار از سهم گاز ايران توسط عربستان در فرزاد آ برداشت شود و اين قضيه تا سالها ادامه خواهد داشت
بخاطر اطلاعات غلطي كه در مورد توان توليد فرزادها به وزير دادند از اولويت خارج شد در حاليكه اين ميادين ١٤ سال توان توليد در سقف رو دارن مه در صنعت نفت بينظيره.
اتفاقا اين اطلاعات غلط از همون پتروپارس به وزير داده شد و اين فاجعه اتفاق افتاد. وزير هم نشون داده خيلي بك دنده است و از تصميم حتي غلطش هم صرفه نظر نميكنه حتي به قيمت منافع ملي
اتفاقا اين اطلاعات غلط از همون پتروپارس به وزير داده شد و اين فاجعه اتفاق افتاد. وزير هم نشون داده خيلي بك دنده است و از تصميم حتي غلطش هم صرفه نظر نميكنه حتي به قيمت منافع ملي
روي دكل سحر در موقعيت فرزاد الف بوديم كه مهندس رستم قاسمي اومد بازديد از دكل و گفت بايست هرچه سريعتر كار توسعه شروع شود و من حمايت ميكنم كارها سريع پيش ميرفت تا اينكه ژنرال زنگنه و تيمشارهاش دستور توقف توسعه رو صادر كردند و شروع به پاسكاري كارفرمايي كردند. رقص شمسير عربها به افتخار ژنرال زنگنه در رياض
نه تنها بعيد كه بسيار خنده دار و مضحك هست. جالب است بدانيد در حال حاضر شركت نفت و گاز پارس با دستور مشكين فام در حال پيدا كردن مقصد تزريق گاز فرزاد الف هست. يك روز آغاجاري كانديدا ميشه و يك روز ديگه ابوذر و درود و فروزان و سروش و نوروز. قرار هست يك شركت خارجي مقصد رو پيدا كنه 😂😂
عين فرمايش مشكين فام در جلسه هيأت مديره: ميدان فرزاد الف براي تزريق در ميادين دريايي و شايد خشكي توسعه مي يابد 😂😂😂
عين فرمايش مشكين فام در جلسه هيأت مديره: ميدان فرزاد الف براي تزريق در ميادين دريايي و شايد خشكي توسعه مي يابد 😂😂😂
ها ها هااا
مشكين فام توي جلسه هيأت مديره نفت گفته گاز ميدان فرزاد الف را براي تزريق در ميادين نفتي دريايي و يا خشكي ميخواهيم. علم مهندسي نفت و اقتصاد با اظهار نظر مديرعامل كاركشته نفت و گاز پارس وارد دوره رنسانس شده.
چندين ميليارد دلار هزينه توسعه ميدان فرزاد كنيم و گاز سرشار از گوگرد را ببريم در يك ميدان ديگر كه خودش كلي گاز همراه در حال سوختن دارد تزريق كنيم و كل ماهيت ميدان نفتي را تغيير دهيم.
يعني اگر شخص نتانياهو ميخواست نقشه نابودي سرمايه و دو ميدان نفتي و گازي كشورمان را بدهد به اين دقيقي نمي توانست.
مشكين فام توي جلسه هيأت مديره نفت گفته گاز ميدان فرزاد الف را براي تزريق در ميادين نفتي دريايي و يا خشكي ميخواهيم. علم مهندسي نفت و اقتصاد با اظهار نظر مديرعامل كاركشته نفت و گاز پارس وارد دوره رنسانس شده.
چندين ميليارد دلار هزينه توسعه ميدان فرزاد كنيم و گاز سرشار از گوگرد را ببريم در يك ميدان ديگر كه خودش كلي گاز همراه در حال سوختن دارد تزريق كنيم و كل ماهيت ميدان نفتي را تغيير دهيم.
يعني اگر شخص نتانياهو ميخواست نقشه نابودي سرمايه و دو ميدان نفتي و گازي كشورمان را بدهد به اين دقيقي نمي توانست.
متاسفم که دوستان بدون هیچ تاملی و براساس کامنت ها اظهار نظر می کنند نه بر اساس گفته های مهندس مشکین فام. در کجای اظهار نظر مدیرعامل شرکت نفت و گار پارس آمده که میدان فرزاد با هدف توزریق گاز به یابر میادین توسعه پیدا می کند؟
ایشان گفته اند توسعه این میدان به منظور پشتیبانی از تولید گاز پارس جنوبی است. چرا که تا چند سال آینده افت فشار این میدان قطعا اتفاق می افتد.
ضمنا خوب است قراردادی نصفه و نیمه با طرف خارجی بسته شود آنهم در توسعه یک میدان مشترک؟
تصمیم گیری برای توسعه این میدان در سطح کلان اتفاق می افتد و نفت و گاز پارس مجری این طرح است. ای کسانی که کورکورانه نظر می دهید اندکی مطالعه کنید ، بعدا عملکرد آقای مشکین فام را زیر سوال ببرید.
ایشان گفته اند توسعه این میدان به منظور پشتیبانی از تولید گاز پارس جنوبی است. چرا که تا چند سال آینده افت فشار این میدان قطعا اتفاق می افتد.
ضمنا خوب است قراردادی نصفه و نیمه با طرف خارجی بسته شود آنهم در توسعه یک میدان مشترک؟
تصمیم گیری برای توسعه این میدان در سطح کلان اتفاق می افتد و نفت و گاز پارس مجری این طرح است. ای کسانی که کورکورانه نظر می دهید اندکی مطالعه کنید ، بعدا عملکرد آقای مشکین فام را زیر سوال ببرید.
تغيير مداوم كارفرمايي از مديريت اكتشاف به فلات قاره و از فلات قاره به نفت و گاز پارس و بازگشت كليه كارها به نقطه صفر براي بار سوم و نداشتن كوچكترين نقشه براي توسعه اين ميادين در نفت و گاز پارس خيانت به كشور است.
مديرعامل نفت و گاز پارس اعلام مرده گاز اين دو ميدان را براي تزريق به ميادين دريايي و خشكي ميخواهيم. اظهار نظر بشدت خنده دار و بشدت ضعيف مشكين فام موجب مسخره ايشان در بين شركتهاي نفتي شده. گاز سرشار از سولفور به هر ميداني تزريق بشه نفت اون ميدان نابود خواهد شد.
به علاوه در ميادين نفتي دريايي بوفور گاز همراه با نفت وجود دارد كه ميتواند تزريق شود و سوزانده مي شود و نياز به لوله كشي جناب مشكين فام نيست.