۰
گزارشی جالب از شورای آتلانتیک

خیمه چین در خلیج فارس

میز نفت - با کاهش واردات نفت خام واشنگتن از منطقه خلیج فارس، پکن میزان واردات نفت خود از خاورمیانه را افزایش داده است. اندازه و رشد سریع صنعتی این کشور، همراه با منابع نفتی داخلی نسبتا اندک آن، به این معنی است که چین بازار اصلی رشد برای کشورهای تولیدکننده نفت بوده است.
رئیس جمهور چین | میز نفت
رئیس جمهور چین | میز نفت
به گزارش میز نفت، دولت چین به گردشگران خارجی اجازه نمی دهد بازی های المپیک زمستانی را در هفته آینده به صورت حضوری تماشا کنند. با این حال، در روز 10 ژانویه، یک هیئت بلندپایه از اعضای شورای همکاری خلیج فارس، از جمله دبیرکل آن و وزرای خارجه عربستان سعودی، کویت، عمان و بحرین مورد استقبال همتایان چینی خود در استان ووکسی چین قرار گرفتند. آنها در مورد گستره وسیعی از مسائل دیپلماتیک و تسریع در اجرای توافقنامه تجارت آزاد چین و شورای همکاری خلیج فارس گفتگو کردند.

 وزارت خارجه چین در بیانیه خود اعلام کرده که هر دو طرف توافق کردند که مذاکرات برای یک توافق تجارت آزاد دوجانبه را در اسرع وقت به پایان برسانند. مذاکرات نهایی بر سر جزئیات توافق ممکن است مدتی طول بکشد، اما همه طرف ها به وضوح تمایل خود را برای انجام آن ابراز کرده اند.

چنین توافق هایی نباید باعث شگفتی شود. در سال 2020 میلادی، چین با تجارت دوجانبه به ارزش 161.4 میلیارد دلار، جایگزین اتحادیه اروپا به عنوان بزرگترین شریک تجاری دولت های شورای همکاری خلیج فارس شد. علاوه بر این، این شورا، ستون مرکزی طرح کمربند و جاده چین است - امارات و عربستان سعودی به ترتیب در رتبه های دوم و سوم به عنوان مقاصد برتر پروژه های ساخت و ساز چینی تحت این طرح قرار گرفته اند.

مذاکرات برای توافق تجارت آزاد چین و شورای همکاری خلیج فارس در سال 2004 میلادی آغاز شد. با این حال، در سال 2009 میلادی، زمانی که چین تصمیم به حفظ تعرفه های گمرکی بر صادرات پتروشیمی شورای همکاری خلیج فارس برای حفاظت از صنعت پتروشیمی داخلی خود گرفت، این مذاکرات به حالت تعلیق درآمد. در ادامه، مذاکرات بیشتر به دلیل اختلافات چین و شورای همکاری خلیج فارس بر سر درگیری ها در سوریه و حمایت پکن از بشار اسد با مشکل مواجه شد. 

اما گفتگوها در سال 2016 میلادی، زمانی از سر گرفته شد که جمهوری خلق چین به کشورهای خلیج فارس اطمینان داد که مایل به پیشبرد آن هستند. اما پس از آن یک بحران دیپلماتیک میان اعضای شورای همکاری خلیج فارس مانع از پیشرفت شد. پس از 9 دور مذاکره و وعده های فراوان در طول 18 سال، سوال بزرگ این است که آیا این بار واقعاً یک توافق در راه است یا خیر؟

اگر از رهبران چین و شورای همکاری خلیج فارس بپرسید، آنها به شما خواهند گفت که بالاخره زمان آن فرا رسیده است. آنها اشتباه نمی کنند. چندین تغییر مهم که بر منافع ژئوپلیتیکی هر دو طرف تأثیر می گذارد، در سال های اخیر رخ داده است که به صورت چشمگیری احتمال یک توافق رسمی را افزایش می دهد.

اول، روابط در حال توسعه شورای همکاری خلیج فارس با ایران است. عدم اطمینان در مورد مذاکرات توافق هسته ای ایران در وین، کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را نه تنها از تهدید ایران هسته ای، بلکه از خطر رویارویی مستقیم بین ایالات متحده و اسرائیل علیه ایران نگران کرده است، جایی که کشورهای خلیج باید هزینه آن را پرداخت کنند. نیاز به تنش زدایی و تحکیم یک جبهه متحد در مواجهه با چشم انداز مشترک بی ثباتی منطقه ای، اختلاف ها میان کشورهای عضو شورای همکاری خلیج فارس را سرد کرده است.

پس از تقریباً چهار سال تحریم دیپلماتیک و اقتصادی عربستان سعودی و امارات متحده عربی علیه قطر، در اوایل سال 2021 میلادی، همه طرف ها به یکدیگر نزدیک شدند. در نشست سران شورای همکاری خلیج فارس در دسامبر 2021 میلادی، کشورهای عضو با اصلاحات اقتصادی به منظور نزدیک‌تر کردن بلوک به یکدیگر موافقت کردند. کنار گذاشتن اختلافات میان کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، نشانه خوشایندی برای یک قرارداد آزاد تجاری جدید میان شورای همکاری خلیج فارس و چین است.

همزمان، چین با امضای توافقنامه همکاری 25 ساله با تهران در مارس 2021 میلادی که سرمایه گذاری چین را با نفت ایران مبادله می کند، قصد خود را برای تعمیق روابط اقتصادی با ایران نشان داده است. بلوک شورای همکاری خلیج فارس قصد دارد با وعده تجارت پس از کاهش تحریم ها، ایران را به پایبندی به توافق هسته ای تشویق کند. سفر وزیر امور خارجه ایران به چین در همان روزی که وزرای خارجه چهار کشور شورای همکاری خلیج فارس به سفر خود به چین پایان دادند، می تواند نشان دهنده مزایای بالقوه بازگشت به تعهدات باشد.

دوم، موضوع خروج واشنگتن از منطقه است. برای چندین دهه، کشورهای حوزه خلیج فارس در ازای تولید بی وقفه نفت، به ایالات متحده به عنوان یک حافظ امنیت نگاه می کردند. با این حال، در دهه گذشته، واشنگتن با توسعه ظرفیت تولید نفت داخلی خود، از خرید نفت خاورمیانه خودداری کرده است.

علاوه بر این، خروج ایالات متحده از افغانستان و چرخش آن به منطقه هند و اقیانوس آرام به کشورهای حوزه خلیج فارس نشان داد که اولویت های ایالات متحده به صورت فزاینده ای خارج از خاورمیانه است. همچنین شاهد تضعیف روابط دولت های خلیج فارس با واشنگتن هستیم. بدین ترتیب، اعضای شورای همکاری خلیج فارس، نیاز فوری تری به تقویت و تحکیم روابط با چین به عنوان شریک تجاری اصلی جدید خود و ارائه دهنده توسعه اقتصادی در گستره وسیع احساس می کنند.

سوم، نیازهای انرژی چین. با کاهش واردات نفت خام واشنگتن از منطقه خلیج فارس، پکن میزان واردات نفت خود از خاورمیانه را افزایش داده است. اندازه و رشد سریع صنعتی این کشور، همراه با منابع نفتی داخلی نسبتا اندک آن، به این معنی است که چین بازار اصلی رشد برای کشورهای تولیدکننده نفت بوده است.

قطعی‌های بزرگ برق و افزایش شدید قیمت‌های انرژی، فوریت جدیدی را به نیاز چین برای تأمین عرضه پایدار انرژی برای پاسخگویی به تقاضای روبه‌رشد پدید آورده است. در نتیجه، پکن به دنبال تقویت روابط دوجانبه با کشورهای نفت خیز خلیج فارس است که در حال حاضر بیش از 40 درصد از واردات نفت خود را تامین می کند.

 از زمان پیوستن به سازمان تجارت جهانی در سال 2001 میلادی، چین به صورت پیوسته مشارکت خود را در توافق های تجارت آزاد در سراسر جهان افزایش داده است. تا سال 2015 میلادی، پکن با کشورهایی که در مجموع سهم بیشتری از تولید ناخالص داخلی جهانی را تشکیل می‌دهند، نسبت به کشورهایی که با واشنگتن توافقنامه دارند، قرارداد آزاد تجاری داشت.

در دو سال گذشته، چین و ایالات متحده به وضوح در رویکرد خود در حوزه تجارت متفاوت بوده اند. رئیس جمهور چین، شی جین پینگ یک دوره سفرهای خستگی ناپذیر تجاری در سراسر جهان را آغاز کرده است و با کشورهای شورای همکاری خلیج فارس، اسرائیل، نروژ، سریلانکا، مولداوی و پرو قراردادهای تجارت آزاد دارد. در همین حال، بایدن تجارت را تا زمانی که مشخص کند اقتصاد داخلی به مسیر خود بازگشته است، متوقف کرده است. اما اقتصاد جهانی تا آن زمان منتظر نخواهد ماند.

توافق آزاد تجاری چین و شورای همکاری خلیج فارس باید به سیاستگذاران ایالات متحده یادآوری کند که برای پکن، غیبت واشنگتن، هم در خلیج فارس و هم در صحنه بین المللی به صورت کلی به معنای فرصت است. با خروج پرزیدنت ترامپ از عرصه تجارت جهانی، شی جین پینگ برای پر کردن این خلاء وارد عمل شد.

در زمان بایدن، که تا حد زیادی سیاست تجاری ترامپ را حفظ کرده است، چین به بزرگترین توافق تجاری چندجانبه در جهان، مشارکت اقتصادی جامع منطقه ای ملحق شده است و به توافق جامع و مترقی برای ترانس پاسیفیک (CPTPP) و قرارداد مشارکت اقتصاد دیجیتال (DEPA) پیوسته است. بدون یک صندلی بر سر میز، و بدون حمایت شبکه پر رونق از توافقات تجاری، ایالات متحده نمی تواند راهکارهایی اثربخش را برای سیستم تجاری چندجانبه تعیین کند. اما دولت چین با همه توان به دنبال آن است. 

نویسنده: اینبر پییر
منبع: Atlantic Council
مترجم: محسن داوری
يکشنبه ۱۷ بهمن ۱۴۰۰ ساعت ۰۴:۱۳
کد مطلب: 32441
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *