یادداشت وارده
چرا «واگذار شده ها» مظلومند؟
با توجه به نبود نظارت از طرف سازمان های واگذار کننده نظیر خصوصی سازی و همچنین ناظرینی از وزارت نفت و NPC ، گستره این هجوم توسط برخی منسوبین و این مدیران تازه به دوران رسیده که سالها در انتظار به قدرت رسیدن بودند باعث ایجاد بدعت های فراوانی در بدنه وزارت نفت خواهد شد که بی شک آثار شوم آن را در آینده خواهیم دید.
به گزارش ميزنفت ، یکی از خوانندگان این پایگاه خبری - تحلیلی در نظری ارسالی به خبر «آقای زنگنه حواستان به ما هست؟» متنی را ارسال کرده است که در ادامه می آید:
با سلام بر دلاور مردان عرصه اطلاعات و مطبوعات که در سنگر اطلاع رسانی همچنان می تازند و با ارائه اطلاعات صحیح و دست نخورده، سعی در روشن شدن اذهان خفته داشته و دارند.
چند روز قبل موضوعی را در سایت شما دیدم که برایم بسیار جالب بود. ماجرایی آشنا که از طریق سایت شریف ميزنفت و از طریق کامنت بازدیدکنندگان محترم این سایت بیان شده بود که هرچند بسیار تلخ بود، اما ابعاد گسترده ای در بر داشت که لازم دانستم در خصوص برخی از آنان مطالبی عرض کنم.
متاسفانه پس از واگذاری های غیر اصولی و شتابزده دولت که در قالب رد دیون و حتی پیش از اجرای طرح های مبتنی بر اصل 44 انجام گرفت، پای کسانی به این صنعت باز شد که جز به سودجوئی خود و سهامدارانشان به موضوعی دیگر نمی اندیشیدند و از آنجائیکه مدیران عامل منصوب شده جدید نیز به واسطه همین طرز تفکر، با اهداف کوتاه مدت و با غالباً عمری کوتاه تعیین می شدند، همواره در هنگام ورود خود گروهی را در قالب مشاورین و کارشناسان زبده که به واقع از آشنایان دور و نزدیک و گاهاً مشاوران پاره وقت بودند به صورت اتوبوسی به کادر تخصصی این شرکت ها تحمیل می کردند که بعضاً تا مدت ها و حتی پس از پایان امپراطوری ایشان و ورود اتوبوس بعدی به همراه مدیر عامل جدید، جای خوش کرده و به تاراج منابع آن شرکت اهتمام می ورزیدند.
در این میان ، متاسفانه برخی اشخاص سودجو و قدرت طلب که هیچگاه به دلیل دارا نبودن پارامترهای مدیریتی تعریف شده در نفت در این سیستم امکان ورود و تصدی پست را نداشته و در آرزوی بدست آوردن قدرت روز و شب به سر می بردند، فرصت را غنیمت شمرده و با تن در دادن به خواسته های مدیران جدید و بدست آوردن اعتماد ایشان به واسطه پیاده سازی درخواست های خارج از عرف سازمان و تلاش برای جلب رضایت تازه به دوران رسیده ها و نور چشمی های آقایان مدیر، دست به اعمالی می زنند که همچو زدن ضربات کاری با تیشه و یا شاید اره برقی بر ریشه این مجموعه ها می باشد .
از طرفی دیگر، با توجه به نبود نظارت از طرف سازمان های واگذار کننده نظیر خصوصی سازی و همچنین ناظرینی از وزارت نفت و NPC ، گستره این هجوم توسط برخی منسوبین و این مدیران تازه به دوران رسیده که سالها در انتظار به قدرت رسیدن بودند باعث ایجاد بدعت های فراوانی در بدنه وزارت نفت خواهد شد که بی شک آثار شوم آن را در آینده خواهیم دید.
از جمله بدعت های گذارده شده، اعمال مدیریت های سلیقه ای توسط مدیران نالایق و از قوانین نفت بی خبر است که باعث حوادثی نظیر اخراج کارکنان رسمی وزارت نفت با بیش از 25 سال سابقه و همچنین تغییر در ساختارهای سازمانی شرکت واگذار شده بدون در نظر گرفتن ساختارهای بسیار شکیل و منسجم وزارت نفت و بر هم زدن سیستم امتیاز دهی موسوم به گرید و اپروزال که به واقع یکی از شاهکارهای وزارت نفت در خصوص منابع انسانی می باشد را نام برد که باعث بر هم پاشیدن بنیان شرکت ها که همان بخش نیروی انسانی متعهد و متخصص آن است شده و با ایجاد ساختارهای جدید من در آوردی برای خود و آقازاده های مدیران جدید، قوانین و مقرراتی را وضع می کنند که با مقررات جاری و حاکم در وزارت نفت و کارکنان ایشان در طول سال ها فعالیت منافات و بعضاً ضدیت داشته و آسیب های جبران ناپذیری را به ایشان وارد می سازد.
دامنه این آسیب ها تا جائی است که کارکنان این سازمان ها که از سال ها قبل و در دوران راه اندازی با کار و تلاش و از دست دادن بهترین سالهای عمر خود در دوران جوانی، در به راه اندازی این کارخانه ها و مجتمع ها از طرح کاغذی تا تولید محصولات در سطح کشور و صادرات به بازارهای جهانی و کسب سال ها افتخار آفرینی در سطوح بین المللی تلاش نموده اند، دغدغه از دست دادن امنیت شغلی و همچنین تامین آتیه خود و خانواده خود را جایگزین افکار گذشته نموده و علیرغم سال ها تلاش و کوشش و با نگرانی نسبت به آینده ای نامعلوم، دست به اعتراض و شکوائیه برده تا شاید صدای این حق طلبی را کسی شنیده و رسیدگی کند.
با گذری در عنوان سایت های مختلف نفتی و اطلاع رسانی ، انبوهی از تیترهای مختلف اعتراض، تجمع در شرکت های واگذاری نفتی و بخصوص شرکت های پتروشیمی واگذار شده روبرو می شویم که حاصل مدیریت نالایق نیروی انسانی و عملکرد ایشان بوده و می باشد.
امید آن که گوش شنوائی پیدا شود تا جایگاه اداره ای را که روزگاری برای منابع انسانی در نظر گرفته شده بود و به کرامت انسانی می پرداخت و اکنون به نوعی با عدم مدیریت این به ظاهر مسئولین امور اداری آسیب های فراوانی دیده و فقط نامی از آن باقی مانده است را دوباره احیا ساخته و جلوی این قبیل حرکت ها نیز گرفته شود تا شایسته سالاری مجدداً جای خود را در میان ساختار نیروی انسانی باز یافته و شاهد تربیت مدیرانی باشیم که به واسطه توانمندی ها و پارامترهای والای انسانی و اخلاقی و گذران مدارج مرتبط و لازم سمت ها را اتخاذ نمایند.
امیدوارم کامنت بنده نیز که از دلسوزان و دلسوختگان آسیب دیده از این ساختار بوده و هستم نیز در سایت وزین ميزنفت درج گردد تا شاید مسئولین و دست اندرکاران این کارخانجات و مجتمع ها با دیدن آن به فکر فرو رفته و به عواقب خطرناک و جبران ناپذیر صدماتی که بر اثر سوء مدیریت بر پیکره کارشناسان و متخصصین نیروی انسانی وارد آمده و میاید بیشتر بیاندیشند و مدیران سطوح عالی وزارتخانه و خصوصی سازی بدانند که در این آسیب ها علاوه بر آن که نقش بسیاری را ایفا نموده اند، در پیشگاه پروردگار دادگستر می بایست پاسخگو باشند که به واقع نقش بسزائی در تضییع بیت المال و آسیب به حقوق فردی و اجتماعی ده ها هزار نفر انجام داده و می بایست در روز جزا به خانواده های ایشان و کسانی که به این سبب آسیب دیده اند، پاسخگو باشند.
با سلام بر دلاور مردان عرصه اطلاعات و مطبوعات که در سنگر اطلاع رسانی همچنان می تازند و با ارائه اطلاعات صحیح و دست نخورده، سعی در روشن شدن اذهان خفته داشته و دارند.
چند روز قبل موضوعی را در سایت شما دیدم که برایم بسیار جالب بود. ماجرایی آشنا که از طریق سایت شریف ميزنفت و از طریق کامنت بازدیدکنندگان محترم این سایت بیان شده بود که هرچند بسیار تلخ بود، اما ابعاد گسترده ای در بر داشت که لازم دانستم در خصوص برخی از آنان مطالبی عرض کنم.
متاسفانه پس از واگذاری های غیر اصولی و شتابزده دولت که در قالب رد دیون و حتی پیش از اجرای طرح های مبتنی بر اصل 44 انجام گرفت، پای کسانی به این صنعت باز شد که جز به سودجوئی خود و سهامدارانشان به موضوعی دیگر نمی اندیشیدند و از آنجائیکه مدیران عامل منصوب شده جدید نیز به واسطه همین طرز تفکر، با اهداف کوتاه مدت و با غالباً عمری کوتاه تعیین می شدند، همواره در هنگام ورود خود گروهی را در قالب مشاورین و کارشناسان زبده که به واقع از آشنایان دور و نزدیک و گاهاً مشاوران پاره وقت بودند به صورت اتوبوسی به کادر تخصصی این شرکت ها تحمیل می کردند که بعضاً تا مدت ها و حتی پس از پایان امپراطوری ایشان و ورود اتوبوس بعدی به همراه مدیر عامل جدید، جای خوش کرده و به تاراج منابع آن شرکت اهتمام می ورزیدند.
در این میان ، متاسفانه برخی اشخاص سودجو و قدرت طلب که هیچگاه به دلیل دارا نبودن پارامترهای مدیریتی تعریف شده در نفت در این سیستم امکان ورود و تصدی پست را نداشته و در آرزوی بدست آوردن قدرت روز و شب به سر می بردند، فرصت را غنیمت شمرده و با تن در دادن به خواسته های مدیران جدید و بدست آوردن اعتماد ایشان به واسطه پیاده سازی درخواست های خارج از عرف سازمان و تلاش برای جلب رضایت تازه به دوران رسیده ها و نور چشمی های آقایان مدیر، دست به اعمالی می زنند که همچو زدن ضربات کاری با تیشه و یا شاید اره برقی بر ریشه این مجموعه ها می باشد .
از طرفی دیگر، با توجه به نبود نظارت از طرف سازمان های واگذار کننده نظیر خصوصی سازی و همچنین ناظرینی از وزارت نفت و NPC ، گستره این هجوم توسط برخی منسوبین و این مدیران تازه به دوران رسیده که سالها در انتظار به قدرت رسیدن بودند باعث ایجاد بدعت های فراوانی در بدنه وزارت نفت خواهد شد که بی شک آثار شوم آن را در آینده خواهیم دید.
از جمله بدعت های گذارده شده، اعمال مدیریت های سلیقه ای توسط مدیران نالایق و از قوانین نفت بی خبر است که باعث حوادثی نظیر اخراج کارکنان رسمی وزارت نفت با بیش از 25 سال سابقه و همچنین تغییر در ساختارهای سازمانی شرکت واگذار شده بدون در نظر گرفتن ساختارهای بسیار شکیل و منسجم وزارت نفت و بر هم زدن سیستم امتیاز دهی موسوم به گرید و اپروزال که به واقع یکی از شاهکارهای وزارت نفت در خصوص منابع انسانی می باشد را نام برد که باعث بر هم پاشیدن بنیان شرکت ها که همان بخش نیروی انسانی متعهد و متخصص آن است شده و با ایجاد ساختارهای جدید من در آوردی برای خود و آقازاده های مدیران جدید، قوانین و مقرراتی را وضع می کنند که با مقررات جاری و حاکم در وزارت نفت و کارکنان ایشان در طول سال ها فعالیت منافات و بعضاً ضدیت داشته و آسیب های جبران ناپذیری را به ایشان وارد می سازد.
دامنه این آسیب ها تا جائی است که کارکنان این سازمان ها که از سال ها قبل و در دوران راه اندازی با کار و تلاش و از دست دادن بهترین سالهای عمر خود در دوران جوانی، در به راه اندازی این کارخانه ها و مجتمع ها از طرح کاغذی تا تولید محصولات در سطح کشور و صادرات به بازارهای جهانی و کسب سال ها افتخار آفرینی در سطوح بین المللی تلاش نموده اند، دغدغه از دست دادن امنیت شغلی و همچنین تامین آتیه خود و خانواده خود را جایگزین افکار گذشته نموده و علیرغم سال ها تلاش و کوشش و با نگرانی نسبت به آینده ای نامعلوم، دست به اعتراض و شکوائیه برده تا شاید صدای این حق طلبی را کسی شنیده و رسیدگی کند.
با گذری در عنوان سایت های مختلف نفتی و اطلاع رسانی ، انبوهی از تیترهای مختلف اعتراض، تجمع در شرکت های واگذاری نفتی و بخصوص شرکت های پتروشیمی واگذار شده روبرو می شویم که حاصل مدیریت نالایق نیروی انسانی و عملکرد ایشان بوده و می باشد.
امید آن که گوش شنوائی پیدا شود تا جایگاه اداره ای را که روزگاری برای منابع انسانی در نظر گرفته شده بود و به کرامت انسانی می پرداخت و اکنون به نوعی با عدم مدیریت این به ظاهر مسئولین امور اداری آسیب های فراوانی دیده و فقط نامی از آن باقی مانده است را دوباره احیا ساخته و جلوی این قبیل حرکت ها نیز گرفته شود تا شایسته سالاری مجدداً جای خود را در میان ساختار نیروی انسانی باز یافته و شاهد تربیت مدیرانی باشیم که به واسطه توانمندی ها و پارامترهای والای انسانی و اخلاقی و گذران مدارج مرتبط و لازم سمت ها را اتخاذ نمایند.
امیدوارم کامنت بنده نیز که از دلسوزان و دلسوختگان آسیب دیده از این ساختار بوده و هستم نیز در سایت وزین ميزنفت درج گردد تا شاید مسئولین و دست اندرکاران این کارخانجات و مجتمع ها با دیدن آن به فکر فرو رفته و به عواقب خطرناک و جبران ناپذیر صدماتی که بر اثر سوء مدیریت بر پیکره کارشناسان و متخصصین نیروی انسانی وارد آمده و میاید بیشتر بیاندیشند و مدیران سطوح عالی وزارتخانه و خصوصی سازی بدانند که در این آسیب ها علاوه بر آن که نقش بسیاری را ایفا نموده اند، در پیشگاه پروردگار دادگستر می بایست پاسخگو باشند که به واقع نقش بسزائی در تضییع بیت المال و آسیب به حقوق فردی و اجتماعی ده ها هزار نفر انجام داده و می بایست در روز جزا به خانواده های ایشان و کسانی که به این سبب آسیب دیده اند، پاسخگو باشند.
يکشنبه ۲ اسفند ۱۳۹۴ ساعت ۰۶:۲۰
کد مطلب: 12100
