۰
۲
رویه وزیر نفت به بیراهه می رود

تضعیف داخلی ها برای جذب توتال

تضعیف داخلی ها برای جذب توتال
وحید حاجی پور/ وزير نفت معتقد است شركت‌هاي ايراني در مديريت پروژه مديريت و اجراي آن ضعيف هستند اما مديرعامل شركت نفت و گاز پارس در يك موضع مخالف با وي رسماً اعلام كرد شركت‌هاي ايراني در زمان تحريم موفق به شكستن ركوردهاي شركت‌هاي غربي شدند؛ شركت‌هايي مانند توتال، اني و استات اويل.

يكي از تفاوت‌هاي اصلي در ديدگاه‌هاي اصلي حاكم بر وزارت نفت، ضعف يا توانمندي شركت‌هاي ايراني است؛ وزير نفت از ديرباز تا كنون توان شركت‌هاي ايراني را در «اوستاكاري» و «پيشكاري» خلاصه كرده است و راه برون‌رفت از وضعيت فعلي و افزايش توليد را حضور شركت‌هاي خارجي مي‌داند. البته زنگنه به درستي از ضرورت جذب سرمايه‌گذاري خارجي و انتقال تكنولوژي سخن مي‌گويد ولي عدم نظارت جدي بر كار شركت‌هاي خارجي باعث شد تا شركت‌هاي غربي دوبرابر پولي را كه در قرارداد داشته‌اند دريافت كرده و هيچ تكنولوژي‌ای را به كشور منتقل نکنند، به عنوان نمونه شركت توتال در فاز ۲و ۳ قرار بود از 50 درصد از توان داخل استفاده كند اما در عمل كمتر از ۵ درصد بهره برد آن هم در اموري كه اجرايش را ريسك مي‌دانست يا در شأن خود نمي‌ديد، دست آخر هم بابت اجراي اين پروژه 4/7 ميليارد دلار از وزارت نفت گرفتند در حالي‌که رقم قراردادشان 2/2 ميليارد دلار بود بيش از دو برابر سقف قراردادي.

سقف قراردادي يكي از مهم‌ترين تأكيدات زنگنه در اجراي قراردادهاي بيع متقابل در دوره گذشته وزارت خود بود و با تأكيد بر آن، اصرار داشت كه حافظ منافع ملي است. در ميدان نفتي دارخوين هم چنين اتفاقي رخ داد كه قرارداد 585 ميليون دلاري توسعه فاز دوم دارخوين بيش از يك‌ميليارد‌و250 ميليون دلار تمام شد و شركت اني ايتاليا به‌جاي اتمام كار در پنج سال، پروژه را ۱۰ ساله انجام داد و از قضا ادعاي خسارت نيز كرد. اين دو مصداق، گواه مشخصي براي ادعاي وزير نفت است كه معتقد است ايراني‌ها پروژه‌ها را با دو برابر هزينه و زمان به اتمام مي‌رسانند.
 

*چرا دو برابر؟
زنگنه معتقد است شركت‌هاي ايراني «اين كاره» نيستند و هم در زمان و هم در هزينه بد عمل مي‌كنند. سخنان وي در حالي مطرح مي‌شود كه چنين عملكردي را نيز شركت‌هاي خارجي در ايران به يادگار گذاشته‌اند با اين تفاوت كه شركت‌هاي ايراني از توان داخل استفاده كردند و توان بومي را به بلوغ رساندند ولي شركت‌هاي خارجي اين توان را تضعيف كرده و به امور خدماتي تنزل دادند. زنگنه در اوايل كار خود در دولت يازدهم دوبرابر شدن زمان و هزينه پروژه‌ها را نشانه ضعف شركت‌هاي ايراني برشمرد و گفت: ايراني‌ها در مديريت ضعيف هستند، اندكي بعد هم گفت: مشكل اصلي پارس‌جنوبي منابع مالي است و چندي بعدش رسماً اعلام كرد مشكل اصلي پارس جنوبي پول نيست. فاز ۱۲ و ۱۵ و ۱۶ كه به بهره‌برداري رسيد اما گفت كه شركت‌هاي ايراني به توانمندي رسيده‌اند و مي‌توانند مگاپروژه‌ها را اجرا كنند.

اندكي بعد وزير نفت تحريم‌ها را موجب دو برابر شدن هزينه‌ها و زمان دانست كه همان دليل تأخير در اجراي پروژه‌ها بود. به عنوان نمونه با توجه به تشديد تحريم‌ها براي تأمين كالا و تجهيزات زمان زيادي صرف شد، به طوري كه براي ورود يك توربين به داخل، پروژه‌اي يك سال معطل شد و توربين مدنظر براي جلوگيري از توقيف، پس از جابه‌جايي در شش كشور وارد كشور شد. بخش عمده‌اي از افزايش هزينه‌هاي پارس‌جنوبي به دليل تحريم فشار زيادي را بر صنعت نفت وارد كرد اما نگاهي به پيشرفت فيزيكي پروژه‌هاي پارس‌جنوبي نشان مي‌دهد در آن ايام، سرعت پروژه‌ها سه برابر دولت فعلي بود.
  

*بسته ويژه براي توتال
با اين وجود وزير نفت دوست ندارد، قبول كند كه شركت‌هاي ايراني درست در روزهايي كه شركت‌هاي خارجي به كشور پشت كردند  توانستند كارها را به پيش ببرند هرچند ضعف‌هايي نيز وجود داشت. هدف آن است كه شركت‌هاي خارجي به ايران بيايند آن‌هم با IPC؛ مدل قراردادي كه مي‌خواهد به قيمت حراج منابع ملي آنها را جذب كند.

به عنوان نمونه  شركت توتال - مورد علاقه برخي مديران نفت- براي توسعه فاز ۱۱ پارس‌جنوبي رقم ۸ ميليارد دلار را پیشنهاد داده است. اين فاز برخلاف ساير فازهاي پارس جنوبي نيازي به سكو ندارد و با يك يا نهايت دو سكو و خط لوله مي‌شود توليد را از آن شروع كرد. يعني در واقع توتال براي يك پروژه ۲ ميليارد دلاري چهار برابر قيمت پيشنهاد داده است كه رقم بسيار بزرگي است.
توتال براي آزادگان هم رقمي غيرمعمول داده است، در ميان رقم‌هاي اعلام شده براي توسعه آزادگان جنوبي، ۶۶ هزار دلار به ازاي هر بشكه نيز شنيده شده است در حالي كه شركت‌هاي ايراني حاضر به توسعه آزادگان با رقم ۳۰ هزار دلار هم هستند، البته منابع آگاه رقم ۶۶ هزار دلار توتال را نه رد كردند و نه تأييد ولي در صورت تأييد اين موضوع بايد منتظر يك حراج بزرگ باشيم. شركت ايراني پرشيا براي توسعه ميدان ياران شمالي - همجوار آزادگان- موفق شده است ۳۰ هزار بشكه نفت در كمتر از ۴۰‌ماه توليد كند كه رقم تمام شده براي هر بشكه ۲۰هزار دلار تمام شده است.
  

*ركوردهاي ايراني
با وجود توانمندي شركت‌هاي ايراني در توسعه ميادين نفت و گاز اما وزارت نفت اصرار دارد كه ايراني‌ها ضعيف هستند و بايد توتال، سكان نفت را در دست بگيرد. تأكيد بر توانمندي روباه فرانسوي در شرايطي از سوي مشاوران زنگنه مطرح مي‌شود كه مديرعامل شركت نفت و گاز پارس روز گذشته در جمع خبرنگاران گفت: شركت‌هاي ايراني در شرايطي كه كشور تحريم بود و در تأمين تجهيزات و منابع مالي با محدوديت‌هايي مواجه بودند، توانستند ركوردهاي بهتري از شركت‌هاي توتال، اني و استات اويل در پارس جنوبي ثبت كنند.

علي‌اكبر شعبانپور افزود: به طور مثال در خصوص نصب و راه‌اندازي سكوهاي دريايي شركت‌هاي ايراني متوسط زماني پنج ماه را به ثبت رساندند در حالي كه شركت‌هاي توتال، اني و استات اويل به طور متوسط ركورد هشت ماهه را از خود به جاي گذاشتند و حتي ركوردهاي زماني 14 ماهه، 9 ماهه و هفت ماهه نيز از سوي شركت‌هاي خارجي در نصب سكوهاي دريايي طرح‌هاي توسعه پارس‌جنوبي داشته‌ايم.

با اين وجود وزير نفت معتقد است ايراني‌ها ضعيف هستند و براي توسعه كشور و صنعت نفت حضور توتال و... ضروري است به هر قيمتي كه باشد!
چهارشنبه ۳ شهريور ۱۳۹۵ ساعت ۱۰:۴۸
کد مطلب: 14526
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


Iran, Islamic Republic of
تنها وزیر نفت نیست که به بیراهه میرود، از قرار معلوم بیراهه شما خیلی پررنگ تره... میشه این جمله ای که نوشتی رو ی بار دیگه بخونی تا بفهمی باز هم گاف دادی جناب حاجی . "توتال براي آزادگان هم رقمي غيرمعمول داده است، در ميان رقم‌هاي اعلام شده براي توسعه آزادگان جنوبي، ۶۶ هزار دلار به ازاي هر بشكه نيز شنيده شده است"!!!!!!!!!!!!!
لطفا سانسور نکنید
بنده ده سال است کارمند شرکت نفت و گاز پارس ام و هر روز از نزدیک (عسلویه ) با پیمانکاران سروکار دارم .شرایط زمان توتال را تجربه نکرده ام بنابراین در مورد آن نظری ندارم.
شکی نیست که یکی از کارهای درست در هرکشوری توانمند سازی پیمانکاران داخلی است. اما باید بدانیم چگونه ،با چه قیمتی و تحت چه شرایطی پیمانکار داخلی توانمند میشود و برای منافع ملی مفید است.
تجربه ده ساله بنده نشان می دهد که شرکت های داخلی ای دستشان به این پروژها می رسد که زور دارند ،از رانت استفاده می کنند و در شرایط رقابت کاملاً ناسالم برنده این پروژه ها می شوند. اینها اتهام نیستند بلکه عین واقعیت است ودر پایان عرایضم شماهم با حقیر هم نظر خواهید شد.در مورد قیمت واگذاری آنها اطلاع دقیقی ندارم اما واقعیت انکار ناپذیر آن است که تمام پروژهای پارس جنوبی با تاخیر و با کیفیتی به مراتب پایین تر در حال انجام هستند.
بعنوان نمونه طرح فازهای 15-16 و 17-18 مرز 2 برابر زمان اجرا و تحویل به کارفرما در قرارداد را پشت سرگذاشته اند و هنوز به بهره برداری کامل نرسیده اند (اینکه بابت هر روز تاخیر چقدر ضرر عاید کشور میشود را از مسئولین بپرسید). این در حالی است که عدم رعایت اصول فنی و استاندارد در حین ساخت باعث گردیده که واحده هایی مانند واحد 108 فاز 15-16 پس از چند ماه در سرویس قرار گرفتن دچار مشکل شده و مجدداً از سرویس خارج و احتیاج به تعمیرات اساسی دارد.
در جلسات بارها و بارها شاهد گستاخی و بی احترامی پیمانکاران اصلی پروژه به روسا و مدیران کارفرما بوده ام . مقید به قرار دادی که بسته اند نیستند و از اینکه پروژه ها را با تاخیر و بی کیفیت انجام دهند احساس ترسی ندارند، گویا در حاشیه کاملاً امنی به سر می برند.
آیا قدرتی هست که در ازای تاخیرات پروژها مطابق با قرارداد پیمانکاران را وادار به پرداخت جریمه کند؟
وزارت نفت در مدت این ده سال کارمندی حقیر، 5 وزیر و سرپرست را تجربه کرده است و هیچکدام از آنها به اندازه آقای زنگنه در حق نیروی انسانی بد نبوده اند لذا هیچ دلیل شخصی برای دفاع از آقای زنگنه ندارم و نمی دانم با پیمانکار خارجی چگونه قرار داد می بندد. اما شهادت می دهم که واگذاری پروژه به این پیمانکاران داخلی هیچ سودی برای منافع ملی ندارند بلکه مضر هم هست.