۱
۱
مدیرعامل اسبق شرکت مهندسی و ساختمان نفت:

ستاره خلیج فارس ربطی به زنگنه ندارد

مدیرعامل اسبق شرکت مهندسی و ساختمان نفت گفت: مطالعات امکان‌سنجی پالایشگاه ستاره خلیج فارس در سال 84 انجام شد و این واحد در دی ماه 1385 رسما به عنوان یک پالایشگاه به ثبت رسید و با پیشرفت بالای 70 درصد در اختیار زنگنه قرار گرفت
ستاره خلیج فارس ربطی به زنگنه ندارد
به گزارش میز نفت، هفته گذشته بیژن زنگنه وزیر نفت در حاشیه مراسم افتتاح سه طرح صنعت نفت در هفته دولت ادعایی جدید درباره پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس مطرح کرد. وزیر نفت بابیان اینکه این طرح به‌طور کامل در دوران دولت هشتم برنامه‌ریزی شد اظهار داشت که کار پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس را خودش آغاز کرده و خودش هم به اتمام رسانده است و این طرح را دستاورد خود در صنعت نفت کشور دانست.
 
دراین‌بین اما بسیاری از کارشناسان صنعت نفت معتقدند که مطالعات امکان‌سنجی و برنامه‌ریزی احداث پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس در دولت نهم کلید خورد و با بیش از 70 درصد پیشرفت فیزیکی به دولت یازدهم تحویل داده شد و این ادعا که احداث پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس دستاورد زنگنه است صحیح نیست. در این راستا فرهاد احمدی مدیرعامل اسبق شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران به فارس گفته است:
مشروح این مصاحبه به شرح زیر است:
 
* من برای روشن شدن بحث پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس نخست مقدمه و تاریخچه این طرح را عنوان می‌کنم. واقعیت این است که تاریخ و تقویم گواه عملکرد دولت‌ها، وزرا و متصدیان این حوزه است. املا طرح تا زمانی که توجیه اقتصادی و مطالعات امکان‌سنجی آن ارائه نشود، نام پروژه را به خود نمی­‌گیرد و دوما طرحی که اقتصادی نباشد املا اجرایی نخواهد شد.
 
*در همین راستا در سال 1383 زمانی که فازهای یک تا پنج پارس جنوبی به بهره‌برداری رسید، حجم تولید میعانات گازی به حدود 75 تا 80 هزار بشکه در روز رسید. تا آن زمان ما صادرات میعانات گازی نداشتیم و باید برای این حجم تولید چاره­‌ای اندیشیده می‌شد. لذا دو ایده مطرح بود یکی بحث صادرات میعانات گازی و دیگری پالایش آن. با توجه به اینکه رهبری بر جلوگیری از خام‌سوزی تأکید داشتند، بحث پالایش میعانات گازی در دستور کار قرار گرفت. این ایده که باید برای مصرف میعانات گازی پالایشگاه ساخت در اواخر سال 1383 مطرح شد، اما همان‌طور که عرض کردم طرح تا زمانی که توجیه اقتصادی و مطالعات امکان‌سنجی آن ارائه نشود، نام پروژه را به خود نمی‌گیرد.
 
*در سال 1384 کار مطالعات امکان‌سنجی ستاره خلیج‌فارس توسط شرکت ایرانی شرکت طراحی و ساختمان نفت و شرکت هندی ETL انجام شد. این پروژه ابتدا به‌عنوان یکی از طرح‌های شرکت ملی مهندسی و ساختمان نفت ایران بود و مجری آن هم آقای مهندس حاج رسولی‌ها بود. اگر به این مطالعات نگاه کنید، نام این پروژه­ تحت عنوان طرح میعانات گازی پالایشگاه بندرعباس بود و اسمی از ستاره خلیج‌فارس نبود تا اینکه در دی‌ماه سال 1385 به‌عنوان پالایشگاه (پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس ) به ثبت رسید.
 
*در دوره انجام مطالعات امکان‌سنجی رفته‌رفته این تفکر پیش آمد که با توجه به اجرایی شدن فازهای 20 گانه عسلویه و پیش‌بینی افزایش چشمگیر حجم میعانات گازی پارس جنوبی، ما در آینده با حجم میعانات گازی بیشتری روبرو خواهیم بود. بنابراین مطالعات به سمتی رفت تا یک پالایشگاه 360 هزار بشکه‌ای و حتی در فاز دیگر آن یک پالایشگاه 360 هزار بشکه‌ای دیگر نیز مدنظر قرار بگیرد. این کارها در سال 1384 و زمانی که زنگنه دیگر مسئول وزارت نفت نبود، صورت گرفت. بنابراین مطالعات انجام شد و قرار شد ما یک هاب پالایشگاهی در بندرعباس داشته باشیم و به همین دلیل در کنار پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس در سال 1385 پروژه پالایشگاه هرمز هم تعریف شد که با پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس مشترکاتی هم داشت.
 
*به راین اساس پالایشگاه ستاره خلیج‌فارس در دی‌ماه 1385 رسماً به‌عنوان پالایشگاهی با ظرفیت 360 هزار بشکه به ثبت رسید. علت نام‌گذاری پالایشگاه با نام ستاره خلیج‌فارس هم به حضور یک شرکت اندونزیایی به اسم« استار پترولیوم» برمی‌گردد که جزء سهامداران بود و نام ستاره از کلمه استار این شرکت گرفته شد.
 
*ببینید در یک طرح پالایشی، پروژه­‌ها و حتی دولت‌ها، شبیه مسابقه دو امدادی عمل می‌شود بدین‌صورت که در آن یک تیم کار را پیش می‌برد و به نفر بعدی می‌دهد و تا نفر آخر که از خط رد می‌شود، نفر آخر نمی­‌تواند بگوید فقط من برنده شدم. اگر در سال 1383 اتفاقی افتاد در حد ایده بود لذا نمی­‌توان ابتدا و انتهای کار را در نظر بگیریم و بگوییم ما شروع‌کننده و تمام‌کننده این پروژه بودیم. این‌طور نگاه کردن به قضیه بی‌انصافی است.
 
*از طرفی، میزان درصدی پیشرفت پروژه نشان می‌دهد در مدیریت هر یک از افراد چقدر کارشده است. اگر به گزارش مهرماه 1392 پروژه مراجعه کنید، مشاهده خواهید کرد که پروژه بیش از 70 درصد پیشرفت فیزیکی و بیش از 60 درصد پیشرفت مالی داشته است. بر این اساس اینکه وزیری مانند آقای زنگنه با این تجربه کاری بخواهد زحمات دیگران را نادیده بگیرد و بگوید پروژه مال ما بود، تنگ‌نظری است.
 
*نکته آخر اینکه وقتی پروژه‌ای 70 درصد پیشرفت دارد یعنی تمام تجهیزات و اقلام آن سفارش شده و در حال ساخت و یا تحویل است. بنابراین تا مهر 92 هیچ تجهیزات اصلی پروژه نبوده که ما سفارش نشده باشد و حتی قراردادش را فعال نکرده باشیم. علت اینکه پیشرفت فیزیکی از مالی بیشتر باشد هم امری طبیعی در اجرای پروژه‌هاست زیرا زمانی پول به‌طور کامل پرداخت می‌شود که کالا تحویل داده شود. پیشرفت فیزیکی یعنی آن میزان کاری که برای طرح انجام‌شده است.
 
*نکته دیگر اینکه وقتی تا مهر 1392، این پروژه 70 درصد پیشرفت داشته باید دید مابقی آن‌که 30 درصد است در چند سال تکمیل‌شده است. با توجه به اینکه ستاره خلیج‌فارس در سال 97 به بهره‌برداری رسید، یعنی از سال92-97  طرح، به‌طور متوسط سالانه 5 درصد پیشرفت فیزیکی داشته است. حالا این اعداد را با دوره قبل مقایسه کنید. ضمن آنکه شروع واقعی پروژه در سال 86 بود. از سال 86 تا 92 این طرح 70 درصد پیشرفت داشته یعنی به‌طور متوسط سالانه 12 درصد.
 
 *از طرفی نمودار پیشرفت پروژه، ابتدا کند هست و رفته‌رفته سرعت می‌گیرد. زیرا سال اول در طراحی و مهندسی خلاصه می‌شود و پیشرفت چندانی ندارد. این در حالی بود که ما در اوج تحریم‌ها اینکارها را انجام دادیم. افزون بر این گزارش مهرماه 92 به‌طور دقیق نشان می‌دهد که فازهای یک، دو و سه ستاره خلیج‌فارس باید در چه تاریخی تمام شود که طبق این گزارش، این پروژه باید سال 94 به اتمام می‌رسید ولی در شرایطی که برجام فضا را بهتر کرده بود با تأخیری چندساله به بهره‌برداری رسید. در خصوص بحث مالی هم از مجموع 3.8 میلیارد یورو سرمایه‌گذاری این پروژه، 2.35 میلیارد یورو تا سال 92 انجام شد. این عدد نشان می‌دهد که حجم زیادی از این طرح به‌خوبی پیش رفته است.
 
*در حال حاضر ما 10 پالایشگاه در کشور داریم که از زمان انقلاب به بعد حدود سه پالایشگاه احداث شد. یعنی در چهل سال سه پالایشگاه به کشور اضافه‌شده است. بیشترین صدارت وزارت نفت هم در این مدت در اختیار آقای زنگنه بود. کسی که 15 سال وزیر نفت است نباید حداقل یک پالایشگاه در کارنامه‌اش باشد؟ کارنامه زنگنه درساخت پالایشگاه خالی است، زیرا آقای زنگنه اعتقادی به ساخت پالایشگاه نداشته و ندارد. طرح این موضوعات به معنای عناد یا زیرسوال بردن کسی نیست. کارنامه‌ها نشان‌دهنده نمرات هستند. بنابراین زنگنه نمی‌تواند بگوید که پالایشگاهی ساخته است.
 
*درباره توقف کار پالایشگاه آناهیتا هم باید سهامداران طرح، پاسخگو باشند. مدیرعامل مجری سیاست­‌ها و برنامه‌های سهامداران است و آن‌ها اگر بخواهند پروژه اجرا می‌شود. در این پروژه صندوق بازنشستگی کشوری  33.3  درصد سهام داشت، تاپیکو به نمایندگی از شستا 33.3 درصد، که اکنون واگذارشده است، شرکت پالایش و پخش 20 درصد و صندوق کارکنان نفت هم  13.4  سهام را در اختیار داشتند.ولی شما نگاه کنید وقتی وزیر جلسه برای پیگیری این پروژه نمی‌گذارد طبیعی است که پیشرفتی هم حاصل نمی­‌شود. مگر می‌شود طرح‌های پالایشی در این کشور بدون رگولاتوری و حمایت‌های وزارت نفت پیش برود. زمانی که من مدیرعامل بودم حتی یک نامه ما را شرکت پالایش و پخش برای پیگیری این پروژه هم جواب نداد. طبیعی است وقتی کسی سراغ پروژه نیاید و پولی واریز نشود، ساخته نمی‌شود. دولت (وزارت نفت) پالایشگاه آناهیتا را به بخش خصوصی واگذار کرد و انتظار داشت کار انجام شود ولی باید از آن حمایت می‌کرد.
 
*وظیفه دولت رگلاتوری است. برای مثال اگر بنزین در کشور کم شد و بخش خصوصی بنزین تولید نکرد، دولت نمی‌تواند دست روی دست بگذارد و بگوید بنزین نیست. وظیفه دولت درنهایت تأمین سوخت است. نکته قابل‌توجه آنکه هیچ سازمان و نهادی متخصص‌تر از وزارت نفت(پالایش و پخش) برای ساخت پالایشگاه نیست و این وزارتخانه باید بیشترین کمک را بکند.
 
*راهکار درست این است که وزارت نفت در زمان ساخت پالایشگاه باشد سپس به بخش خصوصی واگذار کند. دولت باید ازنظر استانداردها، دانش طراحی، خدمات فنی مهندسی و تسهیل قوانین، کمک‌کننده به بخش خصوصی باشد. اما اکنون دولت و وزارت نفت وظیفه رگولاتوری خود را رها کرده است. طبیعی است در این شرایط بخش خصوصی نمی‌تواند کار را انجام دهد و شاید هم به‌تنهایی قادر به انجام آن نباشد. ضمن آنکه واگذاری‌ها هم چندان به بخش خصوصی نبودند. مگر در پروژه آناهیتا صندوق کارکنان نفت و یا شرکت پخش و پالایش خصوصی است؟ شستا هم که خصولتی است.
 
*ما باید مرحله‌به‌مرحله بخش خصوصی را آموزش دهیم و به توانایی لازم برسانیم، سپس کار را به آن محول کنیم. اما بعضاً پروژه‌هایی که به بخش خصوصی واگذار شدند با تأخیر و مشکلات روبرو بودند، اکنون هم داریم تاوانش را می‌پردازیم. بخش خصوصی توانایی کار دارد مشروط به اینکه وزارت نفت رگلاتوری را انجام دهد. برای مثال در پتروپالایشگاه‌ها، خط لوله را باید دولت تحویل بدهد ولی وزارت زیر بار نمی­‌رود. ازجمله اقدامات تسهیل­‌کننده ساخت پتروپالایشگاه، موضوع تنفس خوراک است که البته آن هم ایده وزارت نفت نبود و این وزارتخانه در مقابل عمل انجام‌شده قرار گرفت. البته در همین قانون هم موانعی وجود دارد که باید رفع شود.
 
*بحث دیگر آنکه در پروژه آناهیتا، ستاره خلیج‌فارس و یا هر طرح دیگری، باید دید چه کسانی مدیرعامل بودند و چگونه کار را به انتها رساندند. بنابراین اگر حمایت دولت و وزارت نفت را از روی هر یک از این پروژه‌ها برداریم کار به این سرعت انجام نمی‌شود. یعنی قطعاً وزارت نفت باید با نقش رگولاتوری شرایط را برای ساخت پالایشگاه‌هایی مثل آناهیتا فراهم کند نه اینکه به گوشه بنشیند و فقط مجوز صادر کند. خب معلوم است که این کار فایده‌ای ندارد.
 
* نکته دیگر اینکه وزارت نفت یک سازمان تخصصی است. نمایندگان مجلس، وزرا و رئیس‌جمهور از جناح خاصی در مسند امور قرار می­‌گیرند ولی وقتی وکیل و وزیر شدند دیگر وزیر آن جناح خاص نیستند بلکه وزیر جمهوری اسلامی هستند. اما آقای زنگنه هنوز چنین نگاهی ندارد. این را می‌توان در انتصاباتشان و گفته‌هایشان دید. این نوع نگاه جناحی بعدازآن‌همه تجربه کاری پسندیده نیست. لذا این سؤال مطرح می‌شود چطور وزیری که 15 سال تجربه وزارت دارد فردی را وارد مدیریت می­‌کند که یک روز سابقه کار نفت ندارد. چند سال طول می­‌کشد که این شخص تجربه کسب کند که این کار تاوان دارد و البته ما داریم تاوانش را می­‌دهیم، درصورتی‌که در بدنه وزارت نفت افراد متخصص و باتجربه زیادی وجود دارد که مورداستفاده قرار نمی‌گیرند.
 
*انتظار ما از آقای زنگنه این بود که مدیران را از افراد باسابقه حوزه نفت انتخاب کند. قاطبه بدنه وزارت نفت باید از متخصصین نفت باشند. در حال حاضر ما با سونامی حضور نمایندگان مجلس در وزارت نفت روبرو هستیم که باعث شده این وزارتخانه از حالت تخصصی خارج و جناحی و سیاسی شود. این کار موجی از بی‌انگیزگی را در بین متخصصین حوزه نفت ایجاد کرده است.
 
*این موارد انتقادات ما است وگرنه هر شخصی وزیر باشد ما زیر نظرش کار می‌کنیم. انتظار نداشتیم زنگنه بعدازآن همه تجربه، این روش‌ها را در پیش بگیرد. الآن ایشان هر چه پروژه افتتاح می­‌کند، پروژه‌هایی هستند که در دوره قبل تعریف‌شده‌اند. در این هفت سال گذشته، هیچ پروژه جدیدی تعریف‌نشده است. آیا این رکود و توقف در صنعت نفت نیست؟ هفت نسل امروز پشت درمانده‌اند و کار می­‌خواهند. اما کاری انجام‌نشده است.
 
*این صحبت­‌ها از روی دلسوزی است نه اینکه بخواهیم کسی را زیر سؤال ببریم. ما باکسی عداوت نداریم. هم‌اکنون مشکلاتی که ناشی از این بی‌تدبیری‌ها پیش‌آمده است به صنعت نفت کشور آسیب‌زده است و آن نیز اقتصاد کشور را  تحت تأثیر قرار داده است زیرا صنعت نفت موتور محرکه اقتصاد ایران است و وقتی حال این صنعت خوب نباشد اوضاع اقتصاد و معیشت مردم نیز خوب نخواهد بود.
 
 
دوشنبه ۱۰ شهريور ۱۳۹۹ ساعت ۱۳:۰۳
کد مطلب: 28203
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


فریاد
Iran, Islamic Republic of
با سلام
شما چرا برای حرفهای بی سروته ایشون اینقدر وقت میزارید اگر ایشون را ول کنید کل ایران را ایشون ساخته یا یه جایی توش اثر داشته و هر جا کم میاره به این چیزا متوسل میشود حتی به زنگنه های کرمانشاه درحالیکه اصلا هیچکس ایشون را کرد نمیدونه چون آبروی اونا رو هم برده. آخه چقدر باید دروغهای ایشون را شنید. ایشون کلا تو اون دوره منحوس اول و حتی در همین دوره منحوستر تخریب دوم نیز کاملا مخالف پالایشگاه سازی بوده و هست چون ارباباش بهش دیکته میکنند و تمام کشور را داغون کرده.چون خام فروشی ما، بنفع این آقا و جیب رفقاشون و خارجی هاست و برای اوناها در خارج منافع و اشتغال و آرامش اجتماعی میاره و ذلالتش مال جوانهای ایرانی است .ایشون چه رویی داره، همه چیز را حرفشو میندازه و چند سال هی همه را بازی میده تا ببینه چی میشه الانم ببینید این 13 پروژه چند ساله داره هی میره و میاد و هی ایرادهای الکی میگرفت تا الان که مجلس عوض شد فوری برای اینکه یه چیزی برای گفتن داشته باشه رفت شو انعقاد قرار داد را اجرا ولی اگر اینا در زمانش استارت خورد، هی میپیچوندشون مثل اون 10 قلم گروه کالایی که برید واقعا ببینید چیزایی که سابقه ساخت داشت به دروغ میگه ساختیم و همش همینجوری ول است.حتما فردا هم میگه پترو پالایش کار من است در حالیکه حتی تو این 7 ساله یک مورد هم اقدام نشده و همش شعار و دروغ و دروغ و دروغ....... خدا ان شاءالله نفرین پرسنل را در حق خودت و عزیزانت مستجاب کند.