امیر حسین هاشمی جاوید/ اگر بتوانیم برنامه یک درصد افزایش برداشت از میدانها را محقق کنیم، میتوانیم به ۶ میلیارد بشکه افزایش برداشت و سرانجام در حدود پنج 6 سال بودجه کشور درآمد کسب کنیم.
در برنامه پنجم توسعه چشمانداز ایران، افزایش یک درصدی ازدیاد برداشت از مخازن برای صنعت نفت پیشبینی و تکلیف شده است؛ محقق شدن این برنامه، ضمن افزایش ذخایر نفتخام قابل استحصال کشورمان، اثرهای ماندگار ملی و بینالمللی به دنبال دارد.
افزایش ذخایر قابل استحصال نفتخام از طریق اجرای طرحهای افزایش ضریب بازیافت، یک روش کارآمد تزاید ثروتهای ملی از داراییهای موجود (یعنی همان میدانهای هیدروکربوری فعال و در حال تولید) است؛ آن هم در حالی که سرمایهگذاریهای هنگفتی برای اکتشاف ذخایر جدید نفتخام در نقاط دور دست و صعبالعبور کشور انجام نشده است.
در باره روشهای ازدیاد برداشت از مخازن هیدروکربوری، با دکتر محمدعلی عمادی؛ مدیر پژوهش و فناوری شرکت ملی نفت ایران، به گفتوگو نشستهایم؛ این گفتوگو را در پی بخوانید:
*ازدیاد برداشت و افزایش ضریب بازیافت همواره جرو مسائلی بوده که در تمامی دولت ها از اهمیت آن گفته شده است؛ بهتر است در ابتدا به تعریف دقیقی از این موضوع برسیم...
تعریف ازدیاد برداشت که در کتب تخصصی مهندسی نفت در چارچوب اصطلاحاتIOR و EOR بیان شده است؛ بهبود بازیافت نفت یا IOR به همه فرآیندهایی اطلاع میشود که موجب شتاب در تولید و افزایش برداشت از نفت باقیمانده میشوند.
روشهای EORدر ۲ چارچوب اصلی بازیافت ثانویه - تثبیت فشار مخزن با تزریق آب یا گاز و بازیافت ثالثیه روشهای تزریق امتزاجی وغیرامتزاجی، روشهای شیمیایی و روشهای حرارتی تقسیمبندی میشوند.
از نظر نوع مکانیزم، روشهای EOR در چارچوب سه مکانیزم اصلی شامل فرآیندهای استخراج حلالی یا تزریق امتزاجی، تزریق نیتروژن و گاز دودکش، تزریق امتزاجی گازهای هیدروکربوری و سیلابزنی با گاز دی اکسید کربن؛ فرآیندهای کاهش کشش سطحی (سیلابزنی پلیمری/ مایسلی و سیلابزنی با استفاده از ASP و فرآیندهای تغییر گرانروی بهمنظور کاهش گرانروی نفت و افزایش گرانروی سیال جابهجا کننده - تزریق بخار یا گاز برای ارتقای بازدهی مکانیزم، ریزش ثقلی - تقسیم بندی میشوند.
سایر روشهای ازدیاد برداشت که هدف آنها شتاب در تولید است، بهینهسازی تأسیسات تولید از مخازن نفت و گاز، توسعه چاهها و استفاده از فناوریهای جدید حفاری و تکمیل چاهها، استفاده از تکنولوژی مسدودسازی تولید آب (Water shut-off) و بهرهگیری از روشهای فرازآوری مصنوعی را شامل میشوند.
*هماکنون میزان ضریب بازیافت مخازن نفتی ایران چقدر است؟
هماکنون ارقام مختلفی برای میانگین ضریب بازیافت از میدانهای نفتی اعلام میشود؛ هرچند ضریب بازیافت از یک میدان نفتی در پایان عمر آن تعریف میشود، اما بر اساس مطالعات و پیشبینیهای امروز، میانگین ضریب بازیافت از مخازن نفتی ایران بهطور میانگین حدود ۲۴ تا ۲۷ درصد است، البته این عدد در بعضی از میدانها همچون اهواز و آسماری ۴۰ درصد و در لایه بنگستان هشت درصد برآورد میشود.
در بعضی از کشورهای نفتی با میدانهای خاص دیگری و با دسترسی به فناوریهای روز، ضریب بازیافت از میدانهای نفتی خود را به ۴۵ تا ۵۰ درصد رساندهاند.
بنابراین برای رسیدن به این هدف، به اجرای پروژههای تحقیقاتی و کاربردی گستردهای نیاز است که باید با درایت و فکر و پویایی لازم و استفاده از توانمندیهای داخلی و استعدادهای موجود، از منابع ملی بهعنوان ثروت در این زمینه استفاده کرد و آنها را افزایش داد.
*اجرای طرحهای ازدیاد برداشت از میدانهای نفتی را از نظر اقتصادی در ایران و جهان بررسی و تحلیل کنید.
امروزه علم مدیریت جامع مخزن موجب کاهش عدم قطعیتها و ریسک در این حوزه همراه با بکارگیری مدیریت دانش شده است، از این رو با اعمال روشهای یادشده و با کمک فناوریها میتوان انتظار داشت به نحو چشمگیری مستقل از ویژگی و خصوصیات مخازن، ضریب ازدیاد برداشت افزایش و بهبود یابد، چنانچه عملکرد و تجربههای بسیاری از شرکتها در حوزه منطقهای و بینالمللی وجود دارد.
*با توجه به خصوصیات مخازن ایران، آیا تصور میکنید ضرایب بازیافت نفت را تا چه اندازه بتوان افزایش داد؟
انجام تحقیقات در اندازه و انواع کاربردی، توسعهای آزمایشگاهی، مطالعاتی و حتی در اندازه پایلوت بسیار کلیدی و تعیینکننده است و عامل کاهش ریسک و عدم قطعیتهای مخازن نفت و گاز بهمنظور بهبود مدیریت مخزن میشود؛ ارتقای این قابلیت و ظرفیتها ضامن و پشتیبان بهبود ضریب بازیافت و دانش لازم آن خواهد بود.
*مجموعه تحقیقات انجام شده در دانشگاهها و مراکز تحقیقاتی را تا چه حد مفید میدانید؟
امروزه میزان پتانسیل نفتی کشور مستلزم مطالعات لازم تک تک میدانها و در چارچوب سازکار همکاری صنعت مراکز دانشگاهی، تحقیقاتی شرکتهای مشاور و پیمانکار میسر است؛ اهمیت این موضوع روز به روز روشنتر و ضروریتر میشود.
*موضوع افزایش ضریب بازیافت (Factor Recovery) تا په حد در کانون توجه مدیران ارشد کشور قرار دارد؟
افزایش ضریب بازیافت (RF) از مخزنهای نفتی کشور، تا آنجا اهمیت دارد که شخص رئیسجمهوری، وزیر نفت و دیگر مدیران ارشد صنعت نفت کشور به جد آن را دنبال میکنند و بهطور مرتب گزارشهای ویژهای از آخرین وضعیت و اقدامهای انجام شده در این حوزه هم به دست آنها میرسد.
در این زمینه باید بهطور بالقوه و بالفعل به جایگاهی که شایسته کشورمان است، دست یافت و برای چالشهای آتی راهکارهایی مناسب پیشبینی و ارائه کرد تا سرانجام اهداف برنامه چشم انداز ۲۰ ساله کشور در این بخش محقق شود.
*مهمترین چالشهای صنعت نفت در حوزه مدیریت مخزن چیست؟
مهمترین دلیل اجرا و طراحی نامناسب برنامه مدیریت مخزن، ناپیوستگی و عدم یکپارچگی تلاشهای گروهی است. گاهی، تصمیمهای عملیاتی به وسیله کسانی گرفته میشود که از وابستگی سیستمی به سیستم دیگر ناآگاهند.
همچنین ممکن است افراد، دانش ابتدایی مورد نیاز در زمینههای کلیدی (نظیر مهندسی مخزن، زمین شناسی، ژئوفیزیک، مهندسی بهرهبرداری، مهندسی حفاری و تجهیزات سطحی) را نداشته باشند؛ اگرچه ممکن است بیان شود که مراجع تصمیمگیری در مدیریت مخزن، الزاماً نباید دانش کاربردی از تمام زمینههای آن داشته باشند، اما بدیهی است که آنها باید درکی شهودی از زمینههای مختلف آن داشته باشند.
هم اکنون تأکید فراوانی بر همکاری تیمی در مدیریت مخزن و تعامل میان گروههای مختلف انجام شده است. توصیه میشود اعضای تیم مانند تیم بسکتبال و به صورت منسجم عمل کنند، نه مانند تیم دوامدادی. تعامل پایدار میان گروههای مختلف، شرطی اساسی در تلاشهای تیمی است.
باید توجه داشت که نتیجه تعامل و همافزایی در کارگروهی، مجموعهای بزرگتر از مجموع تک تک مؤلفههای مجموعه خواهد بود؛ بنابراین، تعامل میان وظایف مهندسی مختلف، عملیات بهرهبرداری، زمین شناسی و ژئوفیزیک و تعامل آنها با گروههای مدیریتی، اقتصادی، قانونی و محیطی، دو عامل کلیدی در موفقیت برنامه مدیریت مخزن هستند.
این اظهارنظر، از ایده مطرح شده «تالاش» گرفته شده است؛ طبق نظر تالاش: «کارگروهی میان مهندسان مخزن و مهندسان بهرهبرداری/ عملیات، شرط اساسی در مدیریت پروژه سیلابزنی با آب است.»
*از نظر فنی چه چالشی وجود دارد؟
ممکن است مدیریت مخزن در زمان مناسبی آغاز نشده باشد یا هنگامی آغاز شده باشد که وجود آن به علت وقوع بحران یا بروز مشکلی که به راهحل نیاز داشته است، الزامی تلقی شده باشد.
آغاز زودهنگام برنامه مدیریت مخزن میتواند یک ابزار نظارت و ارزیابی فراهم آورد که در درازمدت بسیار مقرون به صرفهتر است؛ بهعنوان مثال چند آزمایش زودهنگام ساق مته میتواند در تعیین ضرورت مکان نصب لولهها بسیار مفید باشد؛ همچنین با انجام برخی از آزمایشهای زودهنگام میتوان اندازه و حدود مخزن را مشخص کرد.
تعریف و ارزیابی زودهنگام سیستم مخزن لازمه مدیریت موفق مخزن است. جمعآوری و تحلیل دادهها نقش مهمی در ارزیابی این سیستم ایفا میکنند. در بیشتر موارد بهویژه بلافاصله پس از کشف مخزن، روشی یکپارچه برای جمعآوری دادهها دنبال نمیشود.
همچنین در این تلاشها همه وظایف و فعالیتها به کار گرفته نمیشوند؛ در برخی موارد گروه مدیریت مخزن در توجیه لوازم جمعآوری دادهها برای مدیریت با مشکل روبهرو میشوند؛ زیرا نیاز به دادهها هزینه و فواید آنها به روشنی مشخص نشدهاند.
کالهون، مدیریت مخزن را با مدیریت سلامت مقایسه کرده است. طبق نظر او، برای گروه مدیریت مخزن تعیین وضعیت سلامت مخزن و سپس تلاش برای بهبود آن کافی نیست. یکی از دلایل ناکارآیی فرآیند مدیریت مخزن آن است که سلامت مخزن و سامانههای وابسته به آن (چاهها و تاسیسات روزمینی)، از آغاز عملیات بررسی نشدهاند و حفظ نمیشوند.
*آیا روشهای شتاب در تولید نیز به این حد از ملاحظهها نیاز دارند؟
خیر. تقریباً همه روشهای شتاب در تولید از مخزن مانند فرازآوری مصنوعی، حفر چاههای افقی، روشهای مسدودسازی آب، بهینهسازی سیستم تولید، شکاف هیدورلیکی، اسیدکاری، توسعه حفاری، چاههای هوشمند و... در همه مخازن صرف نظر از کربناته و ماسهای بودن آنها قابل استفاده هستند، اما توجه به این نکته ضروری است که در موارد متعددی شتاب در تولید از مخزن با تولید بهینه از آن تناقض جدی دارد.
*با توجه به اینکه گفته میشود مدیریت هر مخزن با مدیریت مخزن دیگر متفاوت است، اجرای یک نسخه برای همه مخزنها نتیجهبخش و کارآمد خواهد بود؟
اگر در طرح جامع مدیریت مخزن، رویکردهای تیمی در نظر گرفته شوند طرح مورد نظر بسیار مطلوب خواهد بود؛ با این وجود ممکن است به علت ملاحظههای هزینه سود، هر مخزنی برای اجرای طرحهای جامع مناسب نباشد؛ با توجه به این مسئله در ادامه ۲ رویکرد متفاوت با استفاده از مطالعات موردی تشریح شدهاند.
اساس رویکرد حل مشکل به این صورت است:
- طرحی عملیاتی برای ارزیابی و افزایش ارزش خالص مخازن، به وسیله گروهی مشخص (انتخاب شده) از کارکنان و کارشناسان براساس بهترین دادههای در دسترس، تهیه میشود.
- در نشستهای حل مشکل، ایدهها و نظرها بهصورت غیررسمی تبادل و مشکلات موجود در عملیات جاری تعریف میشوند؛ سپس راهحلهایی با هدف بهبود عملکرد مخزن پیشنهاد میشوند و موافقان و مخالفان هر یک از این پیشنهادها، نظرهای خود را ارائه میکنند؛ اگر دادههای موردنیاز در دسترس نباشد، با توجه به تحلیل هزینه سود یا بهصورت فرضی در نظر گرفته میشوند، همچنین ممکن است برای کسب آنها از دادههای میدانی استفاده شود.
ازدیاد برداشت از هر مخزن نسخه ویژه خود را دارد که باید در چارچوب طرح توسعه میدان آن را دنبال کرد؛ در واقع پس از جمعآوری اطلاعات اساسی مخزن، بهویژه اطلاعات سنگ و سیال و ویژگیهای خاص زمینشناسی مخزن، میتوان با مطالعات امکانسنجی و روشهای غربالگری، تعدادی از فرآیندهای ازدیاد برداشت برای این مخزن خاص را انتخاب کرد.
پس از این مرحله میتوان به فاز مطالعات آزمایشگاهی وارد شد؛ به این مرحله برای بررسی دقیق پدیده پاسخ به ابهامها و تعیین عاملهای مؤثر در روش ازدیاد برداشت پیشنهادی توجه میشود.
همچنین به تعیین پارامترهای اساسی سنگ و سیال در فرآیند ازدیاد برداشت نظیر ترشوندگی، آثار تاریخچهای بر تراوایی نسبی، کشش سطحی و فشار موئینگی میتوان در این مرحله توجه داشت؛ در مرحله بعد با اجرای طرح در مقیاس پایلوت میتوان موفقیت طرح را در مقیاس میدانی ارزیابی کرد.
*آیا اجرای روشهای مختلف ازدیاد برداشت از مخزنهای نفتی بهطور قطع نتیجهبخش خواهد بود؟
توجه به این نکته ضروری است که اجرای موفقیتآمیز یک روش ازدیاد برداشت در یک مخزن، به منزله موفقیتآمیز بودن این روش در سایر مخازن نیست؛ برای مثال، میتوان به موفقیتآمیز بودن تزریق آب در مخزن شکافدار Ekofisk نروژ با ضریب بازیافت ۳۵ درصد اشاره کرد.
ضریب بازیافت اولیه و ثانویه تولید از این مخزن کربناته به ترتیب ۱۸ درصد و ۱۷ درصد تخمین زده شده و این در حالی است که تزریق آب در مخزن کربناته Natih درعمان هیچ گونه افزایش برداشتی را در پی نداشت و بازیافت نهایی از این میدان ۲۲ درصد گزارش شد.
دلیل اصلی این اختلاف به ترشوندگی سنگ این مخازن باز میگردد؛ مخزن Ekofisk حاوی سنگ کربناته آبدوست و مخزن Natih حاوی سنگ کربناته نفتدوست است؛ مطالعات بعدی در این میدان نشان داد که اگر از ابتدا در مخزن Natih گاز تزریق شده بود، بازیافت نفت از مخزن بهطور چشمگیری افزایش مییافت.
*پیشنهاد شما برای بهتر شدن ساختار مدیریت ازدیاد برداشت چیست و آیا اکنون روند مدیریت مخازن و تولید صیانتی مناسب است یا به تغییراتی نیاز دارد؟
ساختار سازمانی شرکتهای عملیاتی از چابکی لازم در برابر شرایط پیچیده نیمه دوم عمر مخازن برخوردار نیست که باید بر اساس تجارب موفق مدیریت پویای مخزن در شرکتهای ملی و بینالمللی نفت سازماندهی شوند.
همچنین برنامهریزی کلان در زمینه ازدیاد برداشت به مدیریت هوشمندانه منابع انسانی نیاز دارد؛ اینکه یک پژوهشگر در یک جا بازدهی دارد و در جای دیگر منفعل عمل میکند، پرسش بسیار معمولی است که پاسخ آن به تأمل دقیقی نیاز دارد؛ بنابراین، هر گونه ساختارسازی در زمینه ازدیاد برداشت، به شناخت فرهنگ سازمانی صنعت نفت و بهره گیری از نظریههای طیف وسیعی از کارشناسان فعال در این حوزه نیاز دارد.
زیر سئوال بردن وضعیت تولید صیانتی نفت و گاز کشور، بدون نگاه به واقعیات موجود کشور، بیانصافی است؛ فعالیتهای بسیار زیادی برای ارتقای تولید صیانتی روی زمین مانده است، لیکن تأکید ویژهای که در توسعه میدانهای مشترک وجود دارد، بسیار تحسینبرانگیز است.
*پیر شدن میادین، به معناي افزايش هزينهها براي نگهداشت توليد و حفر چاههاي بیشتر و نوسازي تأسیسات سطحالارضی و حتی تحتالارضی است؛ در اين شرايط با توجه به اینکه محور برنامهها بر تولید صیانتی استوار شده است، به ناچار مشکلات جدیدی ايجاد شده که باید به مرجع ذیصلاح ارجاع شود كه براي اين مشكلات راهكارهاي عملي طراحي كند، برای این منظور چه کردهاید؟
درست است. با حسب همین امکانات شرکت ملی نفت ایران و شركتهايي همچون مناطق نفتخيز جنوب در دانشگاههای مختلف کشور همچون دانشگاه صنعت نفت، صنعتي شریف، تهران، صنعتي امیرکبیر، شيراز، اصفهان، سهند، تبریز و چمران، سرمایهگذاریيهای متنوع و متعددی انجام دادند و آزمایشگاهها و مراكز تحقیقاتی آنها را تجهيز كردند و گروهي از نخبگان آنها را به دانشگاههاي معتبر خارجي فرستادند كه نتيجه چنين اقدامهايي در سالهاي گذشته نقش مهمي در برطرف كردن مشكلات صنعت نفت ايفا كرده است. به زبان شرکت ملی نفت ایران با چنین اقدام ارزشمندی، ناخدایی کشتی ازدیاد برداشت در خارج از صنعت نفت را هم از طریق همکاری با کنسرسیومهای دانشگاهی راهبری و جهتدهی میکند.
با توجه به حجم و گستردگی و تعدد و تنوع ميدانهاي نفتي و گازي و واحدهاي مختلف عملياتي، بهرهبرداري، نمكزدايي، تزريق آب و گاز و ... در محدوده شركت ملي مناطق نفتخيز جنوب، اين منطقه بهعنوان یک لابراتوار علمی بزرگ در توسعه دانش و فناوري روز و تربيت نيروي انساني متخصص نقش بسيار كليدي در صنعت نفت ايران ايفا كرده است و بر همين اساس است كه بدنه تخصصي و كارشناسي صنعت نفت همواره از مديراني تشكيل شده است كه دوره فعاليتي خود را در مناطق نفتخيز جنوب گذراندهاند.
در سابقه فعالیت مناطق نفتخیز جنوب، این موضوع جلب توجه میکند که این سازمان همواره نخبهترین و زبدهترین افراد را برای بکارگیری در بخشهای مختلف سیستم جذب کرده است تا سرانجام افراد شایسته و صاحب تخصص و متهعدی بتوانند برای ذخایر و انفال کشور، مشورت و تصمیمگیری کنند که این نگرش همچنان در این سیستم جاری و سرمایه نیروی انسانی در مناطق نفتخیز بینظیر است و در مجموع صنعت نفت در نوع شیوههای جذب نیرو، نگهداری و بکارگیری افراد با استفاده از روشها انگیزشی بیهمتاست که البته میتوان با انجام بعضی از اصلاحات، همچنان ملاک عمل قرار بگیرد.
*با توجه به قدیمی بودن بیشترین و بزرگترین میدانهای نفتی ایران که در حوزه مناطق نفتخیز جنوب وجود دارند، طرحهای ازدیاد برداشت ثانویه و ثالثیه بهطور عموم در این میدانها تعریف میشود که به ثمر رسیدن آنها، حجم زیادی به نفت قابل استحصال مخزن اضافه میکند، افزون بر تعریف این طرحها چه کار دیگری میتوان کرد؟
البته باید توجه داشت که نوسازی، به روزرسانی و تعمیرات مناسب و به موقع تأسیسات سر چاهی و درون چاهی، در بهبود فرآیند تولید بهطور قطع مؤثر است؛ هماکنون از روشهای سنتی ازدیاد برداشت همچون تزریق آب، گاز و تزریق امتزاجی در میدانهای نفتی ایران استفاده میشود؛ بکارگیری فناوریهای نوین همچون حفاری افقی و جهتدار، تزریق گازهای بیاثر، نینتروژن و گازکربنیک، شکافدار کردن مصنوعی، استفاده از ترکیبات خاص در مخزن و بکارگیری مواد شیمیایی و روشهای میکروبی و شیوههای حرارتی به ازدیاد برداشت کمک میکند.
غربالگری میدانهای نفتی کشور بر اساس ضرورت اعمال روشهای ازدیاد برداشت و سرمایهگذاری در آنها، از دیدگاههای کلانی است که باید در شرکت ملی نفت ایران سازماندهی و شکلدهی شود و همزمان با آن، مسائل قانونی و مقرراتی سرمایهگذاری از سوی مجلس برای فعالیت شرکتهای مشتاق سرمایهگذاری برطرف شود؛ بر اساس این غربالگریها، روش مشخص و بهینه ازدیاد برداشت برای یک میدان تعریف میشود.
یکی از روشها، تعیین شناسنامههای ازدیاد برداشت برای میدانهای نفتی است؛ بر همین اساس میدانهایی از حوزه عملیاتی شرکتهایی همچون مناطق نفتخیز جنوب انتخاب شده است که با توجه به مشخصات مخزنی آن، سناریو بهبود افزایش تولید و افزایش ضریب بازیافت آن، طراحی شده است؛ پس انجام مطالعات و اجرای طرحهای پایلوت و استخراج دادههای مورد نیاز، اقتصادیترین و نزدیکترین راه برای اجرای طرح ازدیاد برداشت در میدان اجرای میشود.
در مناطق نفتخیز جنوب یکی از مهمترین مسائل، یافتن راهکارهایی برای افزایش تولید از لایه بنگستان است؛ ۵۰ درصد از ذخایر نفتی ایران در مجموعه مناطق نقتخیز جنوب قرار دارد، از این رو بررسی طرحهای ازدیاد برداشت در میدانهای این منطقه و بهویژه لایه بنگستان که نفوذناپذیری آن بالاست، اهمیت ویژهای دارد؛ البته برنامه بازیافت ثانویه از همان آغاز توسعه میدانها در لایه بنگستان پیشبینی و اجرا شده است. فراموش نشود که اجرای طرح ازدیاد برداشت در هر میدان نفتی تجویز نسخهای خاص آن میدان را میطلبد؛ البته در مناطق نفتخیز ذیصلاحترین سازمان برای انتخاب روش اجرایی مناسب برای ازدیاد برداشت در میدانهای نفتی، خود شرکت ملی مناطق نفتخیز جنوب است.
مطالعه و یافتن روشهای تازه ازدیاد برداشت در لایههای دیگری همچون خامی و آسمازی در اولویتهای بعدی قرار دارد. بنگستان ضریب بازیافت کمی دارد و توسعه آن از دیدگاههای مختلف بهویژه در حجم حفاری، سنگینتر است.
در اجرای طرحهای ازدیاد برداشت، جزء به جزء فعالیتهای یک مجموعه اهمیت دارد؛ از نخستین مرحله اکتشاف، حفاری چاه اکتشافی و توصیفی و نحوه حفر آن، تا نحوه بهرهبرداری، مهندسی مخزن و ... در میزان برداشت نفت از مخزن و ضریب بازیافت آن اثر دارد که خوشبختانه در مناطق نفتخیز جنوب فعالیتهای متنوع مربوط به ازدیاد برداشت، بهطور یکپارچه و همزمان انجام میشود؛ از این رو است که میتوان میدانی را با کمترین سرمایهگذاری و بیشترین ازدیاد برداشت شناسایی کرد.
طرحهای ازدیاد برداشت با وجود ضرورتهای اجرای آن، بسیار پیچیده است؛ از این رو باید روشهای ازدیاد برداشت را از لحاظ تنوع به حداقل رساند و تجربهها را سادهسازی کرد.
چهارشنبه ۳ تير ۱۳۹۴ ساعت ۱۱:۳۰