۰
۱
برای مدیرانی که رنگ عوض کردند

نفت و مجاهدان روز شنبه

دوستی اینان با وزیر نفت، نه از سر وفاست و دشمنی‌شان نه از سر نگاه کارشناسی؛ مشکل اغلبشان دور ماندن از سمت‌هایی است که برای وصلش، از خانواده خود هم پل می‌سازند.
نفت و مجاهدان روز شنبه
وحید حاجی پور| 24 تیر 1288 تهران توسط مجاهدین تبریزی، گیلانی و بختیاری فتح شد؛ ماجرا از آن قرار بود که محمد علی خان قاجار، قانون مشروطه را باطل و مجلس را به توپ بست تا مجاهدان ایرانی برای حفظ مشروطه به تهران یورش ببرند و محمدعلی شاه را از سلطنت خلع کنند. 
روز جمعه مجاهدان به تهران رسیدند، شاه به سفارت شوروی پناهنده، و فرزندش از سوی مجاهدان به سلطنت برگزیده شد.

در کمتر از چند ساعت، آرامش همه شهر را فراگرفت تا فردای روز جمعه که تعدادی فرصت طلب و مدعی، با حمله به تهران و اشغال پایتخت، به غارت پرداختند و خود را مجاهدینی خواندند که مشروطیت را احیا کرده و میهن را نجات دادند. از آن روز به بعد، عبارت «مجاهدان روز شنبه» وارد ادبیات سیاسی کشور شد که این روزها، کاربرد عجیبی در برخی نهادها از جمله وزارت نفت دارد.

پرچم آزادی نفت از دست تفکرات زنگنه امروز در دست کسانی افتاده است که طی سال‌های گذشته، نه تنها هیج انتقادی از اقدامات و عملکرد وزارت نفت نکردند بلکه در مواردی، به تایید مقام عالی وزارت مشغول بودند؛ مهره‌ای شدند برای کسانی که می‌دانستند همه دغدغه این گروه، یک اتاق کار است با راننده و منشی؛ با همین ابزار تبدیل به عناصری شدند که چیزی جز حسنات در مقام عالی وزارت نمی‌دیدند.

این افراد، اگردر نفت به نان و نوایی نمی‌رسیدند، راهی نهادهای شبه دولتی می‌شدند و باز هم به سکوت رادیویی خود پایبند بودند با این توجیه که باید «کار» کرد و از انتقاد و بیان واقعیات، آبی برای کشور گرم نمی‌شود. این افراد اما این روزها در بالابردن درجه دشمنی خود با وزیر فعلی نفت، برای یکدیگر پرونده‌سازی هم می‌کنند که تو چه کسی بودی و چگونه بوده‌ای؟! 

بدوت تعارف، اغلب منتقدان امروز وزارت نفت از دو طیف خارج نیستند؛ آن‌هایی که همه کار کردند تا زنگنه گوشه چشمی به آن‌ها داشته باشد و سمت و پستی را پیشکشان کند. چون محقق نشد، از سفره مدیریت کنار رفتند و این روزها، برای بلعیدن سفره دورخیز کرده‌اند. گروم دوم هم فرصت طلبانی‌اند که به دلایل مختلف برکنار و گوشه‌نشین شده و کینه خود را  به آرزوهای بازگشت، گره زده‌اند.

دوستی اینان با وزیر نفت، نه از سر وفاست و دشمنی‌شان نه از سر نگاه کارشناسی؛ مشکل اغلبشان دور ماندن از سمت‌هایی است که برای وصلش، از خانواده خود هم پل می‌سازند. حالا که دولت در حال تغییر است و تیم جدید قدرت را در دست می‌گیرد، یا با مظلوم‌نمایی در رسانه‌ها، خود را قربانی تفکرات حذفی اصلاح‌طلبان می‌دانند و یا خود را مجاهدی می‌دانند که زیر بار ظلم نرفته و همه چیز را به زمان واگذار کرده‌اند.

کسانی که طی 8 سال گذشته در نقد عملکرد وزارت نفت، هزینه داده‌اند از نظر آنان، افرادی بی تدبیر شناخته می‌شوند که ویترینِ تندروی هستند بدون آنکه به روی خود بیاورند، نفاق وجودی‌شان چگونه یاد اشعث بن قیس‌ها را احیا می‌کند.

مجاهدان روز شنبه، در حوالی نفت چادر زده‌اند؛ کارنامه‌شان هم چیزی جز ویرانی و غارت نبوده و نیست و صد البته، اگر به قدرت برسند، باید منتظر ویرانی کامل ته‌مانده‌های باقی مانده از صنعت نفت بود.
چهارشنبه ۱۶ تير ۱۴۰۰ ساعت ۱۲:۴۱
کد مطلب: 30421
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


حامد
احسنت . واقعا تحلیل جالبی بود .