۰
۱
حسنتاش مطرح کرد:

24 پرسش اساسی از وزیر نفت

مشکلی نیست؛ آقای زنگنه توضیح بدهند که نقشه راهشان برای توسعه میادین نفتی و گازی کشور چه بوده و با چه دلایلی میادینی مثل سروش و نوروز و دارخوین در اولویت قرار گرفتند و مثلا لایه نفتی پارس‌جنوبی یا دیگر میادین نفتی مشترک در خلیج‌فارس یا فازهای بیشتری از لایه گازی پارس‌جنوبی در اولویت قرار نگرفت.
24 پرسش اساسی از وزیر نفت
به گزارش ميزنفت٬ سید غلامحسین حسنتاش در کانال تلگرامی خود نوشت:

از آنجا كه آقاي مهندس زنگنه قبلا هشت سال وزير نفت بوده‌اند و در آن دوره نقدهاي فراواني در مورد عملكرد ايشان مطرح بوده است، خوب است قبل از نشستن بر پشت میز وزارت،  برای اعتمادسازی و شفاف‌سازي به سئوال‌های زیر پاسخ بدهند:

1-  آيا در دوره وزارت نفت ايشان اخلاق جائي داشته است.اينكه كوچكترين نقدي را سركوب كنند و صراحتا تلاش كنند كه نقاد را يا تطميع كنند و يا سركوب كنند، با اخلاق مطابق بوده؟  يا اينكه با اطلاع غلط همه را به اشتباه بيندازند كه كار خود را پيش ببرند و خود را  مديري موفق جلوه بدهند؛ اخلاقي است؟

2-  آيا آقاي زنگنه عملكرد موفقي داشته‌اند؟ آيا ارزيابي كارشناسانه‌اي از عملكرد ايشان در نفت شده است؟ كدام داوري مستقل بين ايشان و ده‌ها نقد جدي به عملكرد ايشان شده است؟ آيا گزارشي وجود دارد؟

3- منطق شرکت‌سازی‌های آقای زنگنه که صنعت نفت را متلاشی کرد و بیش از دویست شرکت تاسیس کردند، چه بود؟ خوب است آقای زنگنه این منطق را ارائه دهند. آیا مطالعه‌ای صورت گرفته است که این شرکت‌سازی‌ها که هزینه‌های صنعت نفت را چند برابر کرد، متناسبا بهره‌وری صنعت‌نفت را افزایش داد یا کاهش داد؟ آیا بررسی شده است که اگر این تجدید ساختار و شرکت سازی‌ها درست بود، چرا آقای زنگنه خودش هم در اداره صنعت نفت گیر کرد و مشكل پيدا كرد و شرکت "بین" را برای بررسی ساختار آورد؟  آیا گزارشات همان شرکت "بین" که خودشان آوردند را هیچ نهاد مستقلی بررسی کرده است که غلط بودن اقدامات زنگنه از لابلاي همان گزراش آشکار شود؟

4- ماجرای رشوه‌خواهی از شرکت استات‌اویل نروژ چه بود که در نروژ (که مسلمان هم نیستند) منجر به عزل آقای "اولاف فیل" مدیرعامل آن شرکت شد (مدیری که در سال قبل از آن مدیر نمونه شده بود)؟ آقای زنگنه چه توضیحی دارند؟ ماجرای مشابه رشوه‌خواهی از شرکت توتال چه بود که اقای "دومارژری"مدیرعامل توتال بابت آن استیضاح و استنطاق شد؟ آقای زنگنه اعلام کنند که منبعد مواضعشان در مورد اینگونه فسادها چه خواهد بود؟

5- چرا مدیر فاسدی که کارنامه فسادش  در شرکت هواپیمائی هما روشن بود را به شرکت نفت و گاز پارس آوردند و مدیر حقوقی آن شرکت شد و در دادگاه پرونده اورینتال‌کیش، اعتراف کرد که در ضمن کارفرما بودن، مشاور پیمانکار(اورینتال‌کیش) هم  بوده است! و تنها یک میلیون دلار وجه نقد از خانه این فرد درآمد، غیر از پول‌هائی که به حساب خانمش در امارات ریخته بودند. موضع آقای زنگنه در مورد این پرونده چیست؟ شاید آقای زنگنه در این مورد خود را مبرا بدانند اما نکته مهمتری که در دادگاه افشا شد این بود که در  پروژه‌ها و مناقصه‌های نفت حدود سی درصد به اصطلاح آب وجود دارد یعنی بالاتر از و هزینه‌های واقعی است. توضیح آقای زنگنه در این مورد چیست؟ مدیر حقوقی و قراردادهای نفت و گاز پارس که در عین حال مشاور طرف قرارداد خود یعنی اورینتال‌کیش هم بود!  در دادگاه اعتراف کرد به اینکه اورینتال‌کیش برای مناقصه حفاری بعضی از فازهای پارس‌جنوبی، قیمت را  (با احتساب سود و ریسک و همه چیز که علی‌القاعده پیمانکار به حساب می‌آورد) روی عددي بسته بودند ولی قبل از ارسال پاكت مناقصه از من مشورت خواستند و  من به ایشان توصیه کردم که بالا ببرند و حدود سي درصد بالابردند و برنده هم شدند. براوردها در مناقصات چگونه بوده است كه يك شركت بتواند با سي درصد بالاتر از هزينه واقعي برنده بشود. آقای زنگنه چه توضیحی در مورد مسائل مهم این دادگاه که متن آن قابل دسترس است، دارند؟  و اگر  سلامت و دقت وجود داشت آیا با همان منابعی که در دوره ایشان َصرف شد فازهای بسیار بیشتری جلو نمی‌رفت؟ جناب زنگنه براي اصلاح اين سيستم  برآورد و برگزاري مناقصات چه برنامه‌اي دارند؟

6-  ماجرای تصمیم غلط خط‌لوله پانصد کیلومتری انتقال گازترش فازهای 6 و 7 و 8 پارس‌جنوبی برای انتقال به میدان نفتی آغاجاری چه بود که کارشناسان متعددی آنرا  غلط و خطرناک (از نظر ایمنی و زیست‌محیطی می‌دانستند) و گفتند و نوشتند و نوجهي نشد،  نتیجه چه شد؟ آیا بررسی در این مورد شده است؟ از خط‌لوله پرهزينه گازترش چه استفاده‌اي مي‌شود سرنوشت كمپرسورهاي پرهزينه تزريق گازترش به ميدان آغاجاري چه شده است؟ نهايتا چقدر گاز تزريق شد؟ با این‌گونه تصمیمات غیر کارشناسی و غلط چه خساراتی به منابع مالی کشور و صنعت نفت وارد شده است؟ وضعیت سه فاز مذکور از پارس‌جنوبی  چیست؟ آیا جناب زنگنه این نوع تصمیم‌گیری را ادامه خواهند داد؟ چند مورد از اين تصميم‌گيري‌هاي خسارت بار را مي‌توان برشمرد؟

7-   آقای زنگنه بر اساس کدام گزارش کارشناسی و مطالعه، یک شبه تصمیم گرفتند که سوخت گازمایع برای اتومبیل‌ها را متوقف کنند و آثار و تبعات آن چه بوده است؟ گزارش كارشناسي پایه این تصمیم یک شبه را ارائه دهند. مشکلی نیست؟

8-  آقای زنگنه بر پایه چه گزارشی تصمیم گرفتند که ناگهان سوخت همه نیروگاه‌ها را  که بر اساس نفت‌کوره طراحی شده بودند را به گاز تبدیل کنند و در واقع معنای این تصمیم این بود که گازطبیعی که می‌تواند کاربردهای مختلفی داشته باشد جایگزین کم‌ارزش ترین فرآورده که مازاد داریم و صادراتی بود، بشود. آیا هدف این بود که منافع ملی تحقق یابد و بر مبنای یک برنامه جامع انرژی اين تصميم اتخاذ شده بود یا برای دسترسی به ارز ناشی از صادرات نفت‌کوره که در اختیار صنعت‌نفت قرار‌ می‌گرفت و می شد خاصه خرجی کرد؟. اين در حالي بود كه پالايشگاه‌هاي قديمي ايران نيز براساس توليد نفت كوره بالا براي نيروگاه‌ها طراحي شده بودند. آيا بهتر نبود كه قبل از اين اقدام يا حداقل همزمان فرايندهاي پالايشگاهي اصلاح شوند. مشکلی نیست؛ آقای زنگنه مطالعه پشتیبان این تصمیم را ارائه دهند.

9-   آقای زنگنه دائما دم از ضریب بازیافت میادین نفتی  و اهمیت افزایش آن در صیانت از تولید نفت می‌زدند و حرف حق و درستی هم هست، اما همه میدانند که اولین گام آن در ایران، تزریق گاز کافی به میادین نفتی است، برنامه‌های پنج‌ساله زمان ایشان در مورد تزریق گاز نیز روشن است؟ سازمان‌های نظارتی گزارش دهند که چه میزان از این برنامه محقق شده است؟ سازمان نظارتی هم نمی‌خواهد، در گزارشات منتشره خود نفت هم منعکس است؟  آقای زنگنه چه توضیحی دارند؟ آیا این تفاوت حرف و عمل ایشان را نشان نمی‌دهد؟

10-  در راستاي همان مسئله ضريب بازيافت و مديريت مخزن جناب زنگنه و همكارانشان نسبت به تربيت نيروي انساني تصميم‌گيري و اقدام كردند، خدا خيرشان بدهد. اما اقدام چه بود؟ ليسانس‌هاي نخبه را گرفتند به دانشگاه‌هائي در انگلستان و كانادا فرستادند و هماهنگ كردند كه بعد از اخذ فوق‌ليسانس در شركتهاي نفتي دوره ببينند و برگردند. از ابتدا قابل پيش‌بيني بود كه اين سيستم پرهزينه در واقع نيرو براي شركت‌هاي نفتي خارجي تربيت كردن است نه براي ايران. همكاران آقاي زنگنه قبول داشتند كه ريزش دارد و مي‌گفتند ضريب سه در نظر گرفته‌ايم يعني كشور بسيار ثروتمند ايران! سه برابر هزينه مي‌كند كه يك سوم برگردند! البته عده زيادي دائما براي سركشي مي رفتند و مي‌آمدند و بعضي از دوستان هم كه در خارج اقامت داشتند سرپرست اين دانشجويان شدند كه از اينجا هم درآمدي داشته باشند. اما از اين چاه كه براي خيلي‌ها نان داشت آيا آبي هم درآمد؟ امروز جناب زنگنه چند درصد از آن افراد اعزامي را مي‌توانند در صنعت نفت نشان دهند. آيا راه‌هاي كم هزينه‌تري و ثمربخش‌تري وجود نداشت؟ آيا جناب زنگنه بازهم اينگونه تصميم خواهند گرفت؟

11-  در زمان آقای زنگنه که مشکلات تحریم هم حاد نبود و شرکت‌های خارجی هم می‌آمدند، برای جمع آوری ده‌ها میلیون مترمکعب گاز سوزانده چه اقداماتی شد؟ آیا این اقدامات مطابق برنامه بود. در پایان وزارت ایشان حدود سی و چند میلیون متر مکعب گاز غنی می‌سوخت (بیش از یک فاز پارس جنوبی) و هنوز هم می‌سوزد.

12-  آقای زنگنه با چه انگیزه‌ای مدیر انرژی سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی که باید موضع نظارتی مستقل بر صنعت نفت و پروژه‌های آن داشته باشد را مشاور و و عضو بعضي از هيئت‌مديره‌ها و مواجب بگیر وزارت نفت کرده بودند. آیا این کار از نظر قانونی و عرفی درست بوده است؟  نیتشان چه بوده توضیح دهند.

13-  چه شد که آقای زنگنه در حالی که قبلا طرح جامع بیست ساله گاز کشور توسط مرکز بین‌المللی مطالعات انرژیِ شرکت نفت، انجام شده بود، مطالعه مشابه را به کنسرسیومی متشکل از 9 شرکت خارجی دادند؟ چه بود که همة آن 9 شرکت داوطلب بودند که این مطالعه را رایگان انجام دهند و آقای زنگنه همه را کنسرسیوم کردند كه با هم شريكي انجام دهند. با توجه به اینکه برای اینکار تمام برنامه‌های مصرف و تقاضا و اطلاعات آن و تمام اطلاعات تولید اعم از  گاز و نفت(باتوجه به گازهای همراه نفت)  و آینده آن و كل اطلاعات ميادين نفت و گاز  و غيرو  باید در اختیار این شرکت‌ها قرار می‌گرفت، انگیزه این شرکت‌ها روشن است. اما آقای زنگنه توضیح دهند که آيا حتی نتایج آن  مطالعه را مورد توجه قرار دادند؟ ‌آیا نتایج آن مطالعه سیاست‌ها و تصمیمات گازي ایشان را توجیه می‌کند؟ آیا دلیل خشنودی شرکت‌های نفتی و سطح بین‌اللملی از بازگشت ایشان همین چیزها نیست؟

14- جناب زنگنه در اواخر وزارتشان از شرکت بی‌پی خواستند ذخائر واقعی قابل بازیافت باقی‌مانده نفت ایران را مطالعه کند. نتایج آن مطالعه چه بود؟ و کجاست؟ آیا نتایج آن با اعدادی که مرتبا آقای زنگنه در مودر ذخائر نفتی اعلام مي‌كردند و افزایش می‌دادند، یکی بود؟

15-  چرا در زمان ايشان هیچکدام از  حوزه‌هاي نفتي مشترك ما در خليج‌فارس توسعه و افزايش توليد پيدا نكرد و بجاي آن مثلا ميادين سروش و نوروز و درود كه مستقل بودند توسعه پيدا كرد كه نفت سنگين و پر سولفور سروش‌و نوروز  روي دست صنعت‌نفت ماند و آقای زنگنه برای اینکه با توقف تولید آن زیر سئوال نرود نفت سروش و نوروز را به پالایشگاه بندرعباس تحمیل کرد که کلی صدمه به پالایشگاه وارد شد. آيا اينها بررسي شده است. آيا اين مصداق برنامه‌ريزي و اقدام درست است؟

16-   آن مقدار از فعالیت و تلاش آقای زنگنه در پارس‌جنوبی را که داشته‌اند قدردان هستیم اما غیر از پارس‌جنوبی کدام میدان مشترک دیگر در زمان ایشان توسعه پیدا کرد؟ و اما  اگر آقاي زنگنه توان  صنعت‌نفت را  در طرح‌ها و برنامه‌های غلط و غير اولويت‌دار خرج و مستهلک نكرده بود الان بايد حوزه مهم و مشترك پارس‌جنوبي در چه وضعيت توليدي بود و الان چه هست؟

17-  آيا قرارداد فروش گاز بدتر از قرارداد كرسنت در جهان يافت مي‌شود؟ كه گاز را براي بلندمدت به قيمت ثابت بفروشند؟ همه قراردادهاي گازي دنيا  در فرمول قيمت‌گذاري خود یک جزء متغير دارد كه به قيمت نفت‌خام يا يكي از فرآورده‌هاي نفتي وصل است و به تبع افزايش قيمت نفت‌خام افزايش مي‌يابد. آقاي ميرمعزي (مدیرعامل شرکت نفت در زمان آقای زنگنه)،  بعدها در توجيه قرار داد كرسنت  گفته بود كه اگر قيمت جهاني نفت افزايش نمي‌يافت قرارداد كرسنت مشكل پيدا نمي‌كرد؛ عجبا با توضيحي كه داده شد آيا اين مصداق عذر بدتر از گناه نيست؟ آیا در یک قرارداد پانزده، بیست ساله نباید آینده پیش‌بینی می‌شد؟ و البته اگر قرارداد طبق عرف قراردادهای متداول گازی (که اشاره شد) می‌بود همه چیز حل بود. آيا ايشان و تيمشان قراردادهاي گازي را نمي‌شناختند يا مسائل ديگري در كار بوده است؟

18- آيا آقاي زنگنه هرگز پاسخي حتي به يكي از آيتم‌هاي نقدي و بررسي عملكرد ايشان كه در سال 1379 با امضاء يكصد استاد دانشگاه به برنامه‌ها و عملکرد ایشان  شد داده اند؟ قطعا با گردش در سایت‌ها و روزنامه‌ها آن متن هنوز در دسترس است. جناب ايشان از اين پس چه احترامي براي نامه يكصد استاد دانشگاه قائل خواهند بود؟

19-هزاران دلاري كه آقاي زنگنه براي هزينه تحصيل آقاي عباس آخوندي در انگلستان پرداختند چه توجيه و مجوزي داشته است؟ پول‌هائي كه براي جلب نظر بسياري از سیاسیون و نمايندگان مجلس دادند كه قطعا اسناد آن وجود دارد چه توجيه و مجوزي داشته است؟

20- در قراردادهای بیع‌متقابل که در واقع قرداد خدمات است این خطر وجود دارد که شرکت خارجی طرح توسعه‌ای را ارائه بدهد که کار زیادی برایش درست شود و پولش را بگیرد و برود ولی بعدا آن طرح تولید تحقق پیدا نکند و کشور زیان کند. با این وصف چطور آقای مهندس زنگنه برای توسعه میدان نفتی دارخوین از شرکت ایتالیائی انی پیشنهاد و طرح گرفتند و با او قرارداد بستند در حالی‌که  در آن زمان حتی مطالعات اکتشافی این میدان تکمیل نشده بود (و گزارش مطالعات اکتشافی میدان ماه‌ها بعد از قرارداد تکمیل شد)؟ آیا این روال درستی بوده است؟ علاوه‌بر این آقای زنگنه باید توضیح بدهند که اگر یک شرکت بزرگ خارجی مانند انی حاضر به سرمایه‌گذاری در ایران بود چرا او را به یک میدان مشترک نفتی نبردند.  پروسيژر مورد نظر آقاي زنگنه براي توسعه يك ميدان نفتي چيست؟ چه مراحلي بايد طي شود؟ اولويت‌ها چگونه بايد تعيين شود؟
مشکلی نیست؛ آقای زنگنه توضیح بدهند که نقشه راهشان برای توسعه میادین نفتی و گازی کشور چه بوده و با چه دلایلی میادینی مثل سروش و نوروز و دارخوین در اولویت قرار گرفتند و مثلا لایه نفتی پارس‌جنوبی یا دیگر میادین نفتی مشترک در خلیج‌فارس یا فازهای بیشتری از لایه گازی پارس‌جنوبی در اولویت قرار نگرفت.

21- طرح خط اتیلن غرب و مجتمع‌های پتروشیمی که در مسیر آن باید ساخته شود، یک طرح چند ده میلیارددلاری است، عقل و درایت و برنامه‌ریزی و منافع ملی، ایجاب می‌کند که برای چنین طرحی مطالعات سنگینی انجام شده  باشد و حتي همايش‌هائي براي ارزيابي آن برگزار شود. آقای زنگنه آدرس بدهند که اسناد مطالعاتی و پشتیبان چنین طرحی کجاست؟ ممکن است بگویند این از سازمان مدیریت و برنامه‌ریزی ابلاغ شده  بوده است.آیا سازمان مدیریت بدون نظر نفت اینرا مطالعه کرده بوده؟ آیا نفت روی این نظر نداشته و نداده بوده؟ آیا نفت اسناد پشتیبان را دریافت ننموده بوده است؟ آقای زنگنه ضمن آدرس دادن به اسناد پشتیبان این طرح، به مجلس توضیح بدهند که برای اجرای چنین طرح‌های عظیمی چه مطالعات و اسنادی را لازم می‌دانند و بر چه مبانی‌ای تصمیم خواهند گرفت؟

22-  طرح صادرات گاز به هند و پاکستان از ابتدا مخالفین زیادی داشت چه از جهت در دسترس نبودن گاز لازم در حالیکه تزریق به میادین نفتی هرگز طبق برنامه و حتی ثلث برنامه عمل نشده است، و چه از نظر بازار و مقصد که از ابتدا مشخص بود که هندی‌ها بازیگری می‌کنند و جدی نیستند و چه از نظر مذاکرات در مورد قیمت که آقای دکتر نژاد حسینیان و دیگران بارها هشدار دادند.  اما آقای زنگنه به همه این مسائل بی‌توجه بودند امروز با گذشت سالها مسائل آشکار شده است. هندی‌ها کنار کشیده‌اند و ما را بازی دادند و از امریکا امتیاز گرفتند، پاکستان که از نظر حجم بازار و وضعیت انرژی مقصد اصلی نبود بلکه میزان برداشتش می‌توانست اقتصاد طرح را بهتر کند به مقصد اصلی تبدیل شده و اخیرا هم اعلام کرده که خود ایران بیاید بخش خط‌لوله داخل پاکستان را سرمایه‌گزاری و اجرا کند و از همکنون تکلیف بعدش هم معلوم است که به فرض دریافت گاز پول خواهد داد یا نه. امروز بعد از این فراز و نشیب‌ها موضع آقای زنگنه در این مورد چیست؟ آیا هنوز معتقد هستند درست عمل کرده‌اند. از این به بعد در این موارد چگونه عمل خواهند کرد؟

23-جناب زنگنه در سال 81 در حالی که در آن زمان کل بازار LNG جهان 110 میلیون تن و در شرایط اشباع بود از شورای اقتصاد درخواست مجوز سرمایه‌گزاری 40 میلیون تن LNG را نمودند، بدون اینکه مطالعات بازار انجام شده باشد و مسائل فنی آن مثل خرید دانش فنی بررسی شده باشد و اقتصاد آن و وجود گاز آن بررسی شده باشد و چهار پروژه LNG تعریف کردند که کلی هزینه تراشید و  امروز تنها نامی از یک پروژه باقی است که به هیچ کجا هم نرسیده، اما یک مرکز هزینه بزرگ برای صنعت نفت بوده است. آقای زنگنه توضیح دهند که از 81 تا پایان وزارتشان در 84 ، کارنامه‌شان در این مورد چه بود و بعد چه شد؟ آیا منبعد نیز همین سیستم تصمیم‌گیری و ایجاد تعهد و هزینه برای کشور را ادامه خواهند داد؟ از این پس نظام تصمیم‌گیری ایشان برای رسیدن به چنین طرح‌ها و تصمیماتی چه خواهد بود؟

24- جناب زنگنه با چه انگيزه‌اي دائما با پيشرفت يك مرحله جديد اكتشافي در يك ميدان نفتي(مثل حفر يك چاه اكتشافي جديد)  آن را بعنوان يك اكتشاف كاملا جديد اعلام مي‌كردند و گاهي حتي اسامي را براي اين منظور عوض مي‌كردند؟ ميدان "نيركبير" به آزادگان تغيير نام داده شد (كه البته اصل تغيير نام ايرادي ندارد) اما بعنوان يك كشف جديد اعلام شد و اين روند به جائي رسيد كه حتي در مقطعي ميدان نفت سنگين كوه‌موند كه قبل از قرارداد دارسي كشف شده است نيز به عنوان كشف جديد اعلام شد! تا جائي كه صداي بعضي از نمايندگان مجلس هم درآمد. و متاسفانه اين سنت در دوره‌هاي بعدي هم براي اينكه از دوره ايشان كم نياورند ادامه يافت. جناب زنگنه نيتشان را اعلام كنند.  
 
اینها بخشی از ده‌ها سئوالی است که اگر حافظه تاریخی کارشناسان و مطبوعات فعال شود، مطرح خواهد بود. آیا اینکه دولت نهم و دهم با متزلزل كردن مديريت صنعت‌نفت و گماردن افراد نا‌شايسته ، صنعت‌نفت را به پائین‌ترین و بدترین وضعیت کشاندند که در آن شکی نیست،  به معنای موفقیت و عملکرد خوب جناب زنگنه است؟ اگر چنین منطقی درست است چرا همین آقای رستم قاسمی سرجايشان نمانند، همه شاهد هستند عملکردی در تاریخ صنعت نفت بدتر از دوران آقاي میرکاظمی وجود نداشته است.

کسانی که از آقای زنگنه حمایت می‌کنند و ایشان را در اجرا قوی می‌دانند حداقل به آقای احمدی‌نژاد انتقاد نکنند چراکه احمدی‌نژاد هم خیلی دوندگی و کار می‌کرد اما در جهت ضایع کردن منابع کشور و کسی که کار خوب و عقلانی و با مطالعه انجام نمی‌دهد اتفاقا هرچه توان اجرائی‌اش کمتر باشد بهتر است کار بد را خوب انجام دادن بهتر است یا ناقص انجام دادن؟ آیا اگر کسی کارهای بد و زیان‌بار و بدون مطالعه را خوب انجام داد بايد تمجيد شود؟

اميد است جناب آقاي زنگنه كه البته توانائي‌ها و جنبه‌هاي مثبتي هم دارند، با پاسخ شفاف و صادقانه به اين سئوالات ثابت كنند كه تصميم دارند انشاءالله در اين دور جديد، خودرايي و بي‌برنامگي و بي‌مطالعه عمل‌كردن و بي‌تفاوتي نسبت به فساد و حيف و ميل دارائي‌هاي ملي را كنار بگذارند و با اصلاح نظام تصميم‌گيري و برنامه‌ريزي كارهاي خوب را خوب انجام دهند.
شنبه ۲۰ خرداد ۱۳۹۶ ساعت ۱۴:۳۲
کد مطلب: 17896
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


امیر
Iran, Islamic Republic of
ضمن تشکر از نویسنده و منتقد که احتمالا از مسولین نفت هستند به نظر می رسد بیشتر اظهارات ایشان مربوط به دوره حاضر نیست. آقای زنگنه در این دوره نیز دچار اشتباهات مهلکی بودند که منجر به سکته دستگاه وزارت نفت شد. عملکرد سیاسی و جناحی در مورد میدان گازی کیش, خط انتقال نفت به جاسک, طح فاز 11 و ال ان جی, میدان ازادگان جنوبی, میدان یاران جنوبی, نیروگاه غرب کارون, طرح پالایشگاه های سیراف, طرح پالایشگاه ستاره خلیج فارس, بی توجهی به سازندگان داخلی, بی توجهی به اصناف پتروشیمی و تولید پلی پروپیلن, بی توجهی به طرح های پتروشیمی استان ها, .... متلاشی نمودن ساختار یک صدساله بدنه کارشناسی -تخصصی وزارت نفت, متلاشی نمودن ساختار سازمانی وزارت نفت .... متلاشی نمودن خاموش پژوهشگاه و دانشگاه صنعت نفت تنها بخش کوچکی از اشتباهات هستند که جادارد توسط مرکز پژوهش های مجلس, هیات های حقوقی مستقل, بازرسی محترم قوه قضاییه, کمیسیون های محترم انرژی و برنامه مورد بررسی قرار گیرد.