۰
خواندن این گزارش را از دست ندهید

اوپک در چه سال هایی موفق بود؟

بین ماه های ژوئن و نوامبر ۲۰۱۴ بهای نفت در بازارهای جهانی حدود ۴۰ درصد کاهش یافت . افزایش تولید نفت و چشم انداز ضعیف در زمینه تقاضا برای نفت از عوامل کاهش بهای نفت در بازارهای جهانی محسوب می شوند.
اوپک در چه سال هایی موفق بود؟
به گزارش «ميزنفت»، در اواخر ماه نوامبر، سازمان کشورهای صادر کننده نفت - اوپک - در نشست خود در وین سیاست های خود را در زمینه تولید نفت تغییر نداد و تصمیم گرفت سطح کنونی تولید خود را حفظ کند.

این تصمیم سبب بروز بحث هایی در زمینه وقوع یک جنگ در زمینه بهای نفت در بازارها بین اوپک و آمریکا شد. آمریکا با افزایش تولید نفت شیل سبب عرضه بیش از حد نفت در بازارهای جهانی شده است. این جنگ به طور کلی در مسیر درستی قرار ندارد و ممکن است سبب بروز یک آشوب در بازارها شود.

اوپک از برخی جهات از نقش تاریخی و سنتی خود به عنوان یکی از بازیگران مهم به حاشیه رانده شده است و از برخی جهات دیگر ، با نظام جدیدی رو به روست که بر اساس آن شکاف بین بهای بالا و تولید بالا کاهش یافته و لزوم کاهش ظرفیت تولید نیز نادیده گرفته شده است.

اوپک سازمانی است که قدرتش در بازار جهانی نفت بسته به درک از نقش تاریخی و تصمیم گیری هایش متفاوت ارزیابی می شود. برخی اطلاعات کمی درباره بازارهای نفتی دارند و برخی نیز متقاعد شده اند که « کنترل » بهای نفت در بازار در دست سازمان کشورهای صادرکننده نفت قرار دارد. برخی نیز بر این باورند که نقش اوپک در بازارهای نفتی بسیار کوچک تر از آنی است که همگان تصور می کنند.

اوپک از سال ۱۹۶۰ در بازارهای جهانی سه نقش ایفا کرده است. اوپک در زمانی که تولیدکنندگان نفتی غیر اوپک با رکورد اقتصادی مواجه بوده اند - اواخر دهه ۱۹۸۰ و اوایل دهه ۱۹۹۰ - یا حتی طی اواخر دهه ۱۹۹۰ و اواسط تا اواخر دهه ۲۰۰۰ بیش از همه تأمین کننده نقدینگی بوده است.

کشورهای عضو اوپک تا دهه ۱۹۷۰ از صنایع نفتی خود از طریق تولید نفت بیشتر یا از طریق دریافت سهم بیشتری از شرکت های نفتی خارجی ، سود فراوانی عایدشان می شد. تنها در دهه ۱۹۷۰، آنها تلاش های هماهنگی را به منظور افزایش قیمت نفت در بازارها در پیش گرفتند و سبب متوقف شدن روند نزولی بهای نفت شدند. در پی این اقدام بهای نفت افزایش یافت اما تولید نفت اوپک با کاهش همراه شد.

در نتیجه، ظرفیت تولید نفت اوپک افزایش یافت ، ظرفیتی که توسط شرکت های خارجی ایجاد شده بود اما در اختیار دولت قرار داشت. این اتفاق پس از آن رخ داد که بیشتر کشورها صنایع نفتی خود را ملی کردند.

افزایش ظرفیت تولید نفت اوپک راهی برای افزایش بهای نفت کشورهای عضو این سازمان بود اما در عین حال به اوپک اجازه داد نفت بیشتری وارد بازار کند و مدت زمان بین بهای بالاتر و تولید بیشتر را افزایش دهد. در این دوره زمان، اوپک یک عامل مهم در تعیین بهای نفت محسوب می شد و به ایجاد توازن در بازار آشفته نفتی کمک می کرد. تولید نفت اوپک در پی بهبود تقاضا افزایش یافت و سهمیه تولید بر اساس شرایط بازار تعیین می شد.

اوپک بار دیگر طی سال های ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ و طی سال های ۲۰۰۸ تا ۲۰۰۹ در پی مشکلات اقتصادی تلاش کرد ثبات را به بازارهای نفتی باز گرداند. طی این دوران، سازمان کشورهای صادرکننده نفت تولید و سهمیه نفتی خود را بر اساس روش آزمون و خطا تغییر داد که در یک دوره با موفقیت و در دوره ای دیگر با شکست همراه شد. برای نمونه، اوپک از سال ۱۹۹۸ تا ۲۰۰۱ ده بار سهمیه خود را تغییر داد اما پیش بینی هایش درباره بهای نفت یا بیش از رقم مورد نظر یا کم تر از رقم مورد نظر بود.(در همین دوره ، اوپک سهمیه خود را برای دو یا سه سال ثابت نگه داشت .)

پس از ورشکستگی لمان برادرز ، اوپک بیش از پیش با موفقیت همراه شد : اوپک سهمیه خود را طی سه ماه ( سپتامبر، اکتبر و دسامبر ۲۰۰۸ ) سه بار تغییر داد و سبب متوقف شدن روند نزولی بهای نفت در بازارها شد.

اوپک تنها یک بار تلاش کرد برای نفت در بازارها بهایی واقعی تعیین کند و آن هم طی سال های ۱۹۷۰ تا ۱۹۸۵ بود. موفقیت اوپک با محدود شدن تولید نفت خودش همراه شد . از آنجایی که سهمیه تولید نفت تنها در سال ۱۹۸۲ تعیین شده بود، کاهش تولید تا آن زمان در اقدامی ناهماهنگ ، نامنظم یا به سبب ایجاد اخلال از سوی لیبی، ونزوئلا یا ایران صورت می گرفت.

پس از سال ۱۹۸۲، علت این امر کاهش تولید نفت عربستان بود که نقشی که در تولید نفت ایجاد می کرد و تولید نفت خود را به منظور ایجاد توازن در بازار تغییر می داد. سهم اوپک در بازار نفتی به سبب دفاع از بهای نفت از ۵۳ درصد در سال ۱۹۷۳ به ۳۰ درصد در سال ۱۹۸۵ رسید اما کاهش تولید و درآمد نفتی برای عربستان بسیار گران تمام شد و این کشور سپس تولید نفت خود را افزایش داد و سبب سقوط بهای نفت در بازارهای جهانی شد.

به عبارت دیگر، اوپک هرگز دیگر کنترل بهای نفت را در بازارها در دست نداشت اما دو بار با کاهش غیر قابل قبول سهم خود در بازارها و درآمدها تلاش کرد بهای نفت را افزایش دهد. اوپک تلاش کرد سبب ایجاد ثبات در بازار غیر قابل پیش بینی نفتی شود ، بازاری که با کاهش تقاضا مواجه شده بود . اوپک بیشتر اوقات تلاش کرده است از ظرفیت تولید نفت خود به عنوان ابزاری برای ایجاد توازن در بازارهای نفتی استفاده کند.

در جهان امروز، کاهش بهای نفت دلایل واضحی دارد: در زمانی که بهای نفت در بازارهای جهانی بالاست شاهد عرضه بیش از حد نفت در بازارها به ویژه از سوی آمریکا هستیم . برای مدت زمانی افزایش تولید نفت در آمریکا به سبب کاهش داوطلبانه تولید نفت اوپک ( به ویژه از سوی لیبی و ایران ) با کاهش رو به رو شد و زمانی که نفت لیبی بار دیگر روانه بازارها شد بهای نفت با کاهش شدیدی رو به رو شد به ویژه زمانی که تحلیل گران در این باره ابراز نگرانی کردند که رکورد اقتصادی سبب محدود شدن تقاضا برای نفت خواهد شد.

اوپک گزینه های مناسب کمی در اختیار دارد. اگر سازمان کشورهای صادرکننده نفت تلاش کند بهای نفت را در بازارها افزایش دهد، اعضای رقیب در این سازمان به ندرت در این زمینه با یکدیگر هماهنگ عمل می کنند.

اوپک تنها می تواند با پذیرش کاهش سهم خود در بازارها سبب افزایش بهای نفت شود ، رویکردی که به سبب مطرح شدن این سوال که چگونه سهم از بازار در میان اعضا تقسیم خواهد شد ، با دشواری هایی رو به رو می شود. در نتیجه اوپک می تواند بار دیگر بر اقدامات خود طی اوایل تا اواسط دهه ۱۹۸۰ متوسل شود ، اقداماتی که نتیجه خوبی برای اوپک در پی نداشت.

عربستان سعودی - از اعضای اوپک - بیشتر از آن که در تلاش برای تعیین و ثابت کردن قیمت در بازارها باشد به بازار اجازه می دهد بر اساس تحولات موجود بهای نفت را تعیین کند.

این اقدام دو خطر در پی دارد. نخست این که، درک این موضوع دشوار است که عرضه نفت در بازار به چه صورت خواهد بود. در سال های اخیر ، عادت کرده ایم درباره نفتی صحبت کنیم که کانادا از بسترهای ماسه ای یا آبی استخراج و وارد بازار می کند. استخراج از هر دو بستر مستلزم هزینه های گزاف است . تولید نفت از این بسترها همچنین محدود است.

آمریکا نیز تولید نفت شیل خود را افزایش داده است. برای نمونه، حدود چهار هزار چاه نفتی در ماه ژانویه ۲۰۰۹ در داکوتای شمالی وجود داشتند اما این رقم در سپتامبر ۲۰۱۴ به بیش از ۱۱ هزار میدان نفتی رسید. در حال حاضر، اگر همه این چاه های نفتی به صورتی برابر نفت تولید کنند در آن صورت تجزیه و تحلیل بازار کار آسانی خواهد بود. اما تولید نفت از این چاه های نفتی ثابت نیست. می دانیم که ۴۰ درصد از این چاه های نفتی ۶۰ تا ۷۰ درصد از نفت آمریکا را تولید می کنند . علاوه بر این، این چاه های نفتی قابلیت بهره وری بسیار زیادی دارند.

با کاهش بهای گاز طبیعی در آمریکا ، اپراتورها نخست دست از تولید در میدان های متزلزل برداشتند بدین ترتیب، تولید گاز با کاهش فعالیت ها تحت تأثیر قرار نگرفت . علاوه براین، این نظامی مشتمل بر تغییرات و انطباق مبتنی بر عناصر فن آوری، لجستیکی و ظهور بازیگران جدید است.

موضوع دوم وجود نظام واکنش سریع است: با نگاهی دوباره به داکوتای شمالی در می یابیم که تولید نفت در این منطقه بین ژانویه ۲۰۰۹ تا سپتامبر ۲۰۱۴ یک میلیون بشکه افزایش داشته است. زمانی که این روند ادامه داشته باشد جهان نیز در تلاش برای رقابت بر سر « سهم تولید » بر خواهد آمد و این بدان معناست که ظرفیت تولید مطابق با نیازهای بازار خواهد بود.

از این منظر، اوپک هرگز با چنین سیستمی در دهه ۱۹۸۰ مواجه نبوده است ، زمانی که کاهش بهای نفت سبب غیر فعال شدن بسیاری از کشورهای رقیب شد و سال ها طول کشید این صنعت بار دیگر بهبود یابد. در حال حاضر نیز ممکن است برخی از کشورها با ورشکستگی مواجه شوند و بار دیگر با افزایش بهای نفت اقتصاد آنها نیز با بهبود رو به رو شود.

اوپک در حال اعلان جنگ نفتی علیه آمریکا نیست بلکه این تولید کنندگان آمریکایی هستند که علیه اوپک اعلان جنگ کرده اند.

در چنین شرایطی، پیش بینی درباره بازار نفت یا اوضاع اقتصادی ناشی از تزلزل در بازار نفت کار دشواری است. اما باید سه موضوع را به خاطر آوریم. نخست زمانی که بهای نفت در دهه ۱۹۸۰ با کاهش رو به رو شد، اقتصاددانان در تلاش برای معرفی محرک هایی بر آمدند. در حقیقت، این ناکامی بود که سبب شد اقتصاددانان این سوال را مطرح کنند که چرا رابطه ای اغوا کننده بین نفت و اقتصادهای کلان وجود دارد. دوم این که، کشورها توانایی ها مختلفی برای مقابله با کاهش بهای نفت دارند. و سوم این که، اختلاف نظر گسترده ای درباره پیامدهای کاهش بهای نفت بر کشورهای متکی به نفت وجود دارد.

تجربه نشان داده است که کاهش درآمدهای نفتی می تواند سبب شود رهبران این کشورها در پی مداخلات خارجی برای کاهش فشارها در داخل باشند. ما همچنین شاهد این موضوع بوده ایم که کاهش بهای نفت سبب اعمال فشارهای گسترده به منظور سقوط دولت ها شده است و اغلب مقاماتی در این کشورها بر سر کار آمده اند که در دراز مدت سبب وخامت اوضاع شدند از جمله هوگو چاوز.

*نیکوس تسافوس
پایگاه اینترنتی نشنال اینترست







What's New۱.۸۳ GB (۱۲%) of ۱۵ GB usedManage©۲۰۱۴ Google - Terms & Privacy Last account activity: in ۳ minutesDetails
سه شنبه ۱۸ آذر ۱۳۹۳ ساعت ۱۵:۱۳
کد مطلب: 4217
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *