۰
۱
گفت و گو با مسئول فروش نفت در دوران پهلوی:

پشت پرده صادرات نفت ایران به اسرائیل

​میز نفت – پرویز مینا، مدیر امور بین‌الملل شرکت ملی نفت ایران درباره جزئیات روابط نفتی ایران و اسرائیل در دوره پهلوی می‌گوید فروش نفت به رژیم صهیونیستی، سود خوبی عاید شرکت ملی نفت ایران کرد.
پرویز مینا | میز نفت
پرویز مینا | میز نفت

به گزارش میز نفت، روابط نفتی ایران و اسرائیل دارای زوایای پنهانی است که هیچ‌گاه همه ابعاد آن بیان نشده است؛ حتی روایت‌های تاریخی دراین‌باره، به‌قدری با هم متضاد است که نمی‌توان با اطمینان به هر یک از آن‌ها استناد کرد. پرویز مینا مسئول فروش نفت ایران در دهه پایانی حکومت محمدرضا پهلوی، در کتاب ناگفته‌های فروش نفت، به این موضوع اشاره کرده است که در ادامه می‌آید:
 
* روزهایی که جنگ اعراب و اسرائیل، جهان نفت را متأثر ساخته بود اعراب تصمیم گرفتند به آمریکا و کشورهای متحد با اسرائیل نفت نفروشند و آنجا بود که ما به‌صورت مخفیانه به اسرائیل نفت فروختیم. در منابع تاریخی می‌خوانیم که یک دلیل عمده این مخفی‌کاری این بود که شاه می‌گفت اگر اعراب پی به این موضوع ببرند برای وجهه ایران در اوپک بد می‌شود. آقای منوچهر فرمانفرماییان در کتاب خود می‌نویسند امور بین‌الملل موافق فروش نفت به اسرائیل نبود زیرا این کار را خیانت به اوپک می‌دانست.  آن زمان چنین بحثی بود؟

در نقطه آغاز شروع همکاری با اسرائیل، من در اداره بازاریابی صادرات نبودم؛ کسی که این فکر را در شرکت ملی نفت ایجاد کرد آقای مهندس فتح‌الله نفیسی بود ولی منطق ایشان یک منطق صحیحی بود؛ در قرارداد کنسرسیوم ذکر شده بود که شرکت ملی نفت می‌تواند هرساله بهره مالکانه خود را یا به‌صورت نفت خام بگیرد یا بهای نفت را دریافت کند. اگر ما می‌خواستیم 12.5 درصد سهم خود را به‌صورت نفت خام بگیریم، قیمتش قیمت بهای اعلام‌شده می‌شد نه قیمت روز بازار که پایین‌تر بود؛ بنابراین ما این نفت خام را باید به قیمت بهای اعلام‌شده به کنسرسیوم می‌پرداختیم ولی در بازار به قیمت روز می‌فروختیم که ضرر می‌کردیم.

اسرائیل اولین پیشنهادی که به ایران داد این بود که بیایید در خط لوله 16 اینچی از اِیلات به حیفا شریک شوید که پالایشگاه داخلی در آنجا قرار داشت، اسرائیلی‌ها می‌گفتند ما حاضریم نفت شما را به قیمت اعلام‌شده بخریم و بنابراین یک‌دفعه در فکر شرکت ملی نفت آمد که می‌توانیم نفت خامِ کنسرسیوم را گرفته و به قیمت اعلام‌شده بفروشیم و از این فرصت استفاده کنیم؛ یعنی یک امر اقتصادی بود و در ضمن نظر شاه این بود که ما روابط حسنه‌ای با اسرائیل داشته باشیم چون یک قدرت نظامی مهم در خاورمیانه است.

بعد وقتی جنگ اعراب و اسرائیل شروع و کانال سوئز بسته شد و تانکرها مجبور شدند به‌جای اینکه از کانال سوئز عبور کنند از دماغه امید این کانال را دور بزنند، یک‌مرتبه هزینه حمل‌ونقل دو برابر شد. آن زمان بود که اسرائیل پیشنهاد کرد با احداث یک خط لوله 42 اینچی از ایلات به اِشکلون، راه را کوتاه کنیم تا هزینه حمل‌ونقل کاهش یابد.

شرکت ملی نفت هم می‌توانست با این خط لوله نفت خام را در مدیترانه به مشتری‌ها اروپایی بفروشد با قیمتی که هزینه‌اش خیلی کمتر و سودش خیلی بیشتر بود. شرکت ملی نفت این را قبول کرد و در آن خط لوله شریک شد. پولی نگذاشتیم بلکه سهم خود را در آن خط لوله 16 اینچی قبلی به اسرائیل فروختیم و پولش را در خط لوله جدید هزینه کردیم. بعد هم یک شرکت کشتیرانی تاسیس شد که نفت خام را از خارک تا ایلات می‌برد که همین شرکت کشتیرانی هم سود خوبی نصیب ایران کرد.

* نام آن شرکت یادتان است؟
الآن یادم نیست.

* آقای دکتر نگفتید اینکه بین امور بین‌الملل و حکومت چنین اختلافی درباره عواقب صادرات نفت به اسرائیل داشتند درست بود یا خیر؟
سال 1973 به بعد که من مسئول امور بین‌الملل بودم اختلاف‌نظری وجود نداشت. چیزی که برای ما اهمیت داشت فروش نفت خود با سودی معقول به همراه رخنه کردن در بازارهای حدید بود، از هر طریقی که می‌شد به آن دست یافت.

* در کتاب خون و نفت آمده است که اسرائیلی‌ها در همان زمان تحریم، بجای آنکه از موضع پایین با شرکت ملی نفت برخورد کنند از موضوع بالا رفتار می‌کردند و توانستند از ایران تخفیف بگیرند درحالی‌که این ایران بود که می‌توانست شرایط خود را به آن‌ها تحمیل کند ولی تل‌آویو شرایطش را بر ایران چرباند. شما تأیید می‌کنید؟

نه ما به اسرائیل همیشه با سود خوبی نفت فروختیم، زمانی که من مسئول بودم تمام نفت‌هایی که اسرائیلی‌ها برداشت می‌کردند با یک پریمیوم بود.

* خب در آن زمان و حتی امروز روند کار این‌گونه بود که شما تا لحظه تحویل نفت با مشتری در تماس بودید و تسویه پول نفت با بانک مرکزی بوده و هست. شاید در آن مرحله تخفیف می‌گرفتند؟ منظورم در واریز پول محموله است.

نمی‌دانم، ولی ما هیچ نوع نفتی به اسرائیلی‌ها با تخفیف نفروختیم.

* روند فروش نفت به چه شکلی بود؟
هر شرکتی که با ما قرارداد می‌بست می‌گفتیم باید شما یک ال سی برای هر تانکری که می‌آورید باز کنید؛ آن‌هم 15 روز پیش از رسیدن تانکر به اسکله. بانک مرکزی هم باید تأیید می‌کرد وگرنه مجوز بارگیری صادر نمی‌شد.

* این 15 روز پس از انقلاب البته به 30 روز هم رسید...
به 60 روز هم رسید.

* پس روند فروش نفت قبل از انقلاب و بعد انقلاب یکی بوده است.

بله؛ البته درباره اسرائیل باید بگویم آن مسئله‌ای که بعد از انقلاب با اسرائیل به وجود آمد دلیل خودش را داشت.

* چه دلیلی؟
در یکی دو سال آخر نفتی که ما به اسرائیل می‌فروختیم، معاملات از طریق ال سی بود. اواخر دوران پهلوی وزیر امور خارجه اسرائیل به ایران آمد و در جلسه‌ای با شاه مطرح کرده بود که باز کردن ال سی برای هر بشکه نفت چند سنت هزینه دارد و این چند سنت بار مالی اسرائیل را بالا می‌برد، دولت اسرائیل حاضر است که به‌جای ال سی تضمین بدهد؛ درواقع دولت اسرائیل گارانتر نفتی می‌شود که شرکت‌های عامل برداشت می‌کنند. به شاه گفته بود اگر یک‌زمانی اتفاقی افتاد، دولت اسرائیل در مقابل شما مسئول است و پول شما را پرداخت می‌کند؛ شاه هم این موضوع را پذیرفته بود.

* خاطرتان هست که میزان صادرات به اسرائیل چند هزار بشکه بود؟

رقم عمده‌ای نبود فقط برای خوراک پالایشگاه حیفا بود. باقی نفتی که از خط 42 اینچی عبور می‌کرد نفتی بود که خودمان در اشکلون به مشتریانمان تحویل می‌دادیم. در حقیقت به‌جای اینکه نفت را به‌صورت فوب از خارک بفروشیم، به‌صورت سیف از اشکلون می‌فروختیم با هزینه‌ای کمتر از هزینه انتقال با تانکر.

* در آن شرایط سیف برای ایران بهتر بود؟
اگر شما با تانکر می‌خواستید نفت را از کانال سوئز عبور دهید هزینه سیف بالا می‌رفت ولی از این راهی که ما می‌بردیم هزینه‌اش نصف بود، بنابراین خیلی در مدیترانه توانستیم نفت را به‌صورت سیف بفروشیم؛ البته وقتی شما سیف می‌فروشید همیشه هزینه حمل‌ونقل را به قیمت آن اضافه می‌کنید.

* بعضی از قراردادها این‌طوری نیست مثلاً دهه 70 این‌طوری نبوده است، هزینه حمل‌ونقل در خیلی از محموله‌ها نیامده بود...

اطلاعی ندارم ولی زمانی که بنده مسئول بودم ما سیف که می‌فروختیم هزینه حمل‌ونقل را به آن اضافه می‌کردیم. عمده صادرات نفت هم به‌صورت فوب بود، از خارک و لاوان.
يکشنبه ۲۸ آبان ۱۴۰۲ ساعت ۱۱:۰۱
کد مطلب: 36374
نام شما

آدرس ايميل شما
نظر شما *


حجت اله
Iran, Islamic Republic of
هنوز بعد از این همه سال هم جرات نداری واقعیت را بگی بیچاره که شاه نوکر آمریکا و اسراییل بود و به خیانت خودتون افتخار هم میکنید لاشه های متعفن